این روزها بحث و گفتگو پیرامون بازارهای مالی به بالاترین سطح خود رسیده است؛ از بازار بورس تا ارزهای دیجیتال و طلا و دلار. اگرچه جامعه ایران این روزها درگیر تورم افسارگسیختهای شده که زندگی را برای بسیاری از مردم دشوار کرده اما اهمیت بازارهای مالی تنها در چنین جامعهای پررنگ نیست. بازارهای مالی در همه کشورهایی که حقوق اولیه مالکیت اقتصادی را به رسمیت میشناسند، وجود دارند. بنابراین طبیعی است که حوادث و ماجراهای بسیاری را رقم زده و به بخش مهمی از وقایع اقتصادی یک کشور تبدیل شوند.
بورس ایالات متحده آمریکا به عنوان بزرگترین و قویترین بازار مالی در جهان، روایتهای واقعی جذابی را از چالشهای سرمایهگذاری مردم عادی و شرکتهای صنعتی به یادگار گذاشته که به منابع خیرهکنندهای برای ساخت فیلمهای سینمایی تبدیل شدهاند. بنابراین کاملا طبیعی است که فیلمهای سینمایی متعددی براساس بازارهای مالی در هالیوود ساخته شده باشد. در ادامه میتوانید با تعدادی از بهترین فیلمهایی که درباره بازارهای مالی ساخته شدهاند، آشنا شوید؛ فیلمهایی که از داستانهای واقعی تا روایتهای تاثیرگذار خیالی را دربرمیگیرند.
The Big Short | رکود بزرگ
نمره منتقدان: ۸۹ از ۱۰۰
این فیلم پرستاره توسط آدام مککی کارگردانی شده و شاید بینقصترین فیلم میان همه فیلمهای سینمایی درباره بازارهای مالی باشد. آدام مککی و چارلز رندولف فیلمنامه این فیلم را براساس کتاب «رکود بزرگ» نوشته مایکل لوییس خلق کردند. کریستین بیل، برد پیت، استیو کارل، رایان گاسلینگ، کارن گیلان و مریسا تومی از شناختهشدهترین بازیگران این فیلم محبوب هستند که با بودجهای ۲۸ میلیون دلاری بیشتر از ۱۲۲ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت. «رکورد بزرگ» زوایای آشکار و پنهانی از سرمایهگذاری در بازارهای مالی را به نمایش میگذارد که برای تماشاگر باورکردنی به نظر نمیرسد.
آدام مککی، کارگردان فیلم رکورد بزرگ، درباره ساخت این فیلم جذاب میگوید:
برای بعضیها عجیب بود؛ در حالی که پروژههای بزرگتری وجود داشت، من تصمیم گرفتم تا روی این پروژه کار کنم. ولی واقعیت این است که من به این موضوعات علاقه داشتم. نکته مهم این بود که وقتی سناریو را بازی بازیگرانی که انتخاب کرده بودیم یعنی کریستین بیل، برد پیت و سایرین فرستادم تقریبا همهشان خیلی زود جواب مثبت دادند. اینجا بود که پروژه سرعت بیشتری گرفت.
رایان گاسلینگ، یکی از بازیگران فیلم، درباره روند داستان آن میگوید:
بهترین بخش فیلم جایی است که کارگردان میخواهد چهره واقعی وال استریت را نشان دهد. همیشه وال استریت به صورت جذاب و بیعیب به تصویر کشیده شده و آدام مککی آن تصویر را ویران میکند.
خلاصه داستان: گروه منفوری از سرمایهگذاران که در مسیر صعودی بازار روی ریزشها سرمایهگذاری میکنند باید در دل بحران مالی سال ۲۰۰۸ آمریکا با وضعیت بازار کنار آمده و شرایط را مدیریت کنند.
Trading Places | اماکن تجاری
نمره منتقدان: ۸۸ از ۱۰۰
حضور ادی مورفی، بازیگر فیلمهای کمدی در دهه ۸۰ و ۹۰، در این فیلم باعث میشود که بسیاری از تماشاگران احساس کنند با یک فیلم کمدی و نهچندان جدی مواجه هستند. اما واقعیت ماجرا آن است که «اماکن تجاری» یکی از بهترین فیلمهایی است که درباره بازارهای مالی ساخته شده و شاید بهتر باشد همه فعالان بازارهای مالی این فیلم را تماشا کنند. مانند بیشتر فیلمهای هالیوودی، «اماکن تجاری» نگاهی انتقادآمیز به سیاستهای سرمایهداری دارد اما در نهایت به تماشاگرش ثابت میکند که فرصتهای بسیاری در دل سرمایهداری و وال استریت وجود دارد.
خلاصه داستان: دو برادر میلیونر در یک شرطبندی بیرحمانه تصمیم میگیرند جای یک هنرمند فقیر را با یک فعال بازار سرمایه که ثروت بسیاری دارد، جابهجا کنند.
Margin Call | درخواست نهایی
نمره منتقدان: ۸۷ از ۱۰۰
یکی دیگر از بهترین فیلمهایی که درباره بازارهای مالی ساخته شده، «درخواست نهایی» لقب میگیرد. فیلمی از جفری مکدونالد چندور که در سال ۲۰۱۱ اکران شد و یکی از محبوبترین فیلمهای افراد سرمایهگذار در بازارهای مالی است. شاید شناختهشدهترین بازیگر این فیلم کوین اسپیسی باشد اما هیچ دلیل قانعکنندهای وجود ندارد که به دلیل بازیگران نهچندان شناختهشده از تماشای «درخواست نهایی» صرف نظر کنید. این فیلم با نگاهی متفاوت به بازارهای مالی به یکی از خیرهکنندهترین عناوین مرتبط با بازارهای مالی تبدیل میشود.
خلاصه داستان: یک صندوق سرمایهگذاری در دل بحران مالی سال ۲۰۰۸ متوجه میشود فاصله زیادی تا ورشکستگی ندارد. در آخرین روز کاری این صندوق سرمایهگذاری، مدیران ارشد به این باور میرسند که باید هر چه زودتر راه حلی برای کمترشدن میزان خطرها پیدا کنند. آنها تنها دو ساعت زمان دارند تا کارمندان بیشتری را اخراج کنند، سرمایه مشتریها را حفظ کنند و شرکت را از نابودی ابدی نجات دهند.
Wall Street | وال استریت
نمره منتقدان: ۷۹ از ۱۰۰
این درام جنایی که در سال ۱۹۷۸ اکران شده یکی از بهترین فیلمهای درباره بازارهای مالی است که باید تماشا کنید. کارگردانی این فیلم برعهده اولیور استون بوده و مایکل داگلاس، چارلی شین و دریل هانا از بازیگران اصلی آن هستند. حتی اولیور استون هم حضوری در فیلم «وال استریت» دارد. این فیلم به شکل متفاوتی به داستانهای سرمایهگذاری در بازار مالی بورس آمریکا میپردازد و به همین دلیل یکی از خاصترین فیلمها پیرامون بازارهای مالی است. این فیلم که اولیور استون آن را به پدرش تقدیم کرده، میتواند حقایق تلخ و گزندهای از واقعیت فعالیت در بازارهای مالی را به تماشاگرش نشان دهد.
خلاصه داستان: باد فاکس، فعال نوظهور بازارهای مالی، در تلاش است تا با دادن اطلاعات جدید و ممتاز از شرکتهای گوناگون آقای گوردون گگو را تحت تاثیر قرار دهد. گوردون گگو یکی از شناختهشدهترین سرمایهگذاران بازار بورس است و به همین دلیل باد فاکس علاقه خاصی برای همکاری با او دارد. اما باد فاکس به مرور زمان اطلاعات وحشتناکی از الگویش در بازارهای مالی به دست میآورد و به همین دلیل تصمیم میگیرد گوردون گگو را شکست دهد و او را سرنگون کند.
The Wolf of Wall Street | گرگ وال استریت
نمره منتقدان: ۷۵ از ۱۰۰
فیلم «گرگ وال استریت» متفاوتترین ساخته مارتین اسکورسیزی، کارگردان مشهور است که پرفروشترین و محبوبترین فیلم او هم لقب میگیرد. این فیلم داستان واقعی زندگی جردن بلفورت را روایت میکند. بلفورت در محله برانکس در شهر نیویورک به دنیا آمد. او در دهه ۸۰ میلادی وارد بازار بورس نیویورک شد و آهسته آهسته پیشرفت کرد. اما بلفورت در مدیریت زندگی شخصیاش چندان موفق نبود. از سوی دیگر، او جنجالهای بسیاری در بازار سرمایه داشت. بلفورت به دلیل کلاهبرداری در بازارهای بورس، به مدت ۲۲ ماه زندانی شد. با این حال جردن بلفورت این روزها به فعالیت در حوزه سخنرانیهای انگیزشی فعالیت میکند. فیلم «گرگ وال استریت» هم براساس کتابی به همین نام از خاطرات بلفورت ساخته شده است.
خلاصه داستان: جردن بلفورت، یک دلال سختکوش است که تلاش میکند زندگیاش را دگرگون کند. اما دوشنبه سیاه بازار زندگی او را برای همیشه تحت تاثیر قرار میدهد. با این حال بلفورت خسته نمیشود و این بار تصمیم میگیرد وارد بازار سهام کمارزش شود. ایده کلی جردن بلفورت و دوستانش کلاهبردارانه به نظر میرسد و به همین دلیل مسیر طولانی ثروتمندشدن را خیلی سریع طی میکنند. اما رسیدن به ثروت بیپایان به معنای آن نیست که جردن و همکارانش برای همیشه در امان هستند.
The Pursuit of Happyness | در جستجوی خوشبختی
نمره منتقدان: ۶۷ از ۱۰۰
یکی از بهترین فیلمهای انگیزشی تاریخ سینما که توسط گابریل موچینو کارگردانی شده که میتواند یکی از ارزشمندترین آثار قرن بیست و یکم باشد و به همین دلیل باید در لیست بهترین فیلمهایی که درباره بازارهای مالی ساخته شدهاند هم قرار بگیرد. «در جستجوی خوشبختی» توسط ویل اسمیت که در نقش اصلی فیلم هم حضور دارد، تهیهکنندگی شد. علاوه بر ویل اسمیت فرزند او یعنی جیدن اسمیت هم در فیلم هنرنمایی میکند. فیلم «در جستجوی خوشبختی» براساس کتابی به همین نام نوشته کریس گاردنر ساخته شده است. کریس گاردنر یک میلیونر سیاهپوست است که در دهه ۱۹۸۰ میلادی روزهای سختی را پشت سر گذاشت تا در نهایت زندگی خوبی بسازد.
خلاصه داستان: کریس گاردنر زندگی معمولیاش را دوست ندارد. او رویای بزرگ موفقیت در بورس را در سر میپروراند اما همسرش این سبک زندگی را دوست ندارد. او تصمیم میگیرد کریس و پسرشان را ترک کند تا پیش از نابودی احتمالی زندگیاش، راهی برای زندهماندن پیدا کند. اما کریس ناامید نمیشود. او به همراه پسرش آواره خیابانها میشود تا روزها برای واردشدن در یک شرکت فعال در بازار بورس تلاش کند و شبها هم جایی برای خوابیدن پیدا کند. اما این وضعیت قرار نیست همیشگی باشد. کریس برای رویایش میجنگد.
American Psycho | روانی آمریکایی
نمره منتقدان: ۶۹ از ۱۰۰
این فیلم براساس کتاب «روانی آمریکایی» ساخته شد که در سال ۱۹۹۱ نوشته شده بود. این رمان بحثبرانگیز و جنجالی درباره قاتلی بود که در محله منهتن نیویورک زندگی میکرد. بازیگر اصلی این فیلم، کریستین بیل است که هنرنماییاش در نقش بتمن، برای همیشه در تاریخ سینما به یادگار میماند. البته فیلم نسبت به رمانی که براساس آن ساخته شده، جزییات کمتری دارد. بنابراین بسیاری از منتقدان اعتقاد دارند فیلم میتوانست با کیفیت بهتری ساخته شود. با این حال نمیتوان این فیلم را در لیست بهترین فیلمهایی که درباره بازارهای مالی ساخته شدهاند، قرار نداد.
خلاصه داستان: داستان فیلم حول محور یک کارمند بانک و کارگزاری بورس ثروتمند به نام پاتریک باتمن قرار دارد. او که نمیتواند تفاوت میان واقعیت و رویا را تشخیص دهد در جریان معاملات استرسزا و درگیرکنندهای که در بورس انجام میدهد، دچار جنون میشود. این ناتوانی او هر تماشاگری را تحت تاثیر فیلم «روانی آمریکایی» قرار میدهد. بنابراین تماشاگر نمیتواند درک کند که حوادثی که برای پاتریک رخ میدهد واقعا رخ داده یا تنها در رویاهای پاتریک شکل گرفته است. به همین دلیل وقتی فیلم به لحظات پایانی نزدیک میشود، تماشاگر برای همیشه تحت تاثیر قرار میگیرد.
نظر شما