وقتی نام فیلمهای ترسناک مطرح میشود، بیشتر مردم از آثاری مانند «جنگیر» یا «طالع نحس» سخن میگویند. اما سینمای ترس در چند سال اخیر تغییرات بسیاری را تجربه کرده و با عناوین نوظهوری مواجه هستیم که صرفا ترسناک نیستند. اگر تا همین چند سال پیش فیلمهای ترسناک روانشناسی صرفا آثاری در سینمای مستقل و هنری بودند حالا استودیوهای حرفهای با هدف کسب درآمد به سراغ این فیلمهای متفاوت رفتهاند. به همین دلیل فیلمهای ترسناک روانشناختی اهمیت بسیار زیادی در سینمای امروز پیدا کردهاند.
در فیلمهای ترسناک روانشناختی خبری از موجودات نفرینشده و کودکان خونخوار و سالمندان خشن نیست. اینجا دنیایی است که رفتارها، صداها، نگاهها و حرکات به دنیایی از طلسم و جادو تبدیل میشوند تا به جای آنکه تماشاگر را بترسانند، او را آزار دهند. بنابراین با ایرنا زندگی همراه باشید تا با روانشناختیترین فیلمهای ترسناک سینما آشنا شوید.
Us (ما)
نمره منتقدان: ۹۳ از ۱۰۰
جردن پیل بازیگری بود که بیشتر به دلیل هنرنمایی در آثار کمدی شناخته میشد. او اما با کارگردانی فیلم «برو بیرون» به یکی از کارگردانان نوظهور ژانر فیلمهای ترسناک روانشناختی تبدیل شد و «ما» دومین فیلم او لقب میگیرد که شاید برای تماشاگران به اندازه فیلم اول او جذاب نباشد اما منتقدان همچنان خلاقیت جردن پیل را تحسین میکنند.
خلاصه داستان: آدلاید که مادر دو فرزند است، به همراه همسرش به جزیرهای بازمیگردد که در آن بزرگ شده بود. او خاطرات خوبی در جزیره نداشته و دوست ندارد دوباره با شرایطی غیرقابل تحمل مواجه شود. اما سرنوشت همیشه آن گونه که ما دوست داریم، پیشروی نمیکند. آدلاید با افرادی بیگانه مواجه میشود که آهسته آهسته خاطرات تلخ گذشته را برای او زنده میکنند. اما این پایان کار نیست. آدلاید و خانوادهاش باید تلاش کنند تا در جزیره زنده بمانند.
Relic (یادگار)
نمره منتقدان: ۹۲ از ۱۰۰
دنیای ژانر ترس در سالیان اخیر تغییرات بسیاری را تجربه کرده و کارگردانان خلاق این حوزه این روزها صرفا به دنبال روایت یک داستان جنگیری یا مبارزه با ارواح خونخوار نیستند. در سالهای اخیر، فیلمهای ترسناک به عناوین روانشناختانهای تبدیل شدهاند که بیشتر از آن که به دنبال ترساندن تماشاگر خود باشند، به دنبال اذیتکردن و رنجاندن او هستند. ماموریتی که شاید در ابتدا ساده به نظر میآید چندان هم آسان نیست و همین هم باعث شده بسیاری از آثار این ژانر مدرن در رسیدن به اوج ناموفق باشند. درباره فیلم «یادگار» هم منتقدان اختلاف نظر شدیدی دارند. گروه عظیمی آن را یک فیلم ترسناک ساختارشکن میدانند و البته اقلیت اندکی درباره آن صفتی بیشتر از یک تقلید ناامیدکننده را به کار نمیگیرند.
خلاصه داستان: زنی به نام کی همراه با دخترش سم به دیدار مادرش ادنا میرود. ادنا پس از مرگ همسرش یعنی مادر کی به تنهایی زندگی میکند و از بیماری فراموشی هم رنج میبرد. کی احساس خوبی از بازگشت به خانه پدری ندارد اما این بزرگترین مشکل او نیست. مشکل اساسی این است که ادنا ناپدید شده و این برای دخترش که هرگز رابطه خوبی با او نداشته ترکیب وحشتناکی از عذاب وجدان، ترس و کنجکاوی است.
The Invisible Man(مرد نامرئی)
نمره منتقدان: ۹۲ از ۱۰۰
استودیوی یونیورسال در سال ۲۰۱۷ تصمیم گرفت دنیای سینمایی فیلمهای ترسناک خود را با بازسازی فیلم «مومیایی» گسترش دهد. اما استقبال نهچندان قابل قبول تماشاگران و نقدهای تقریبا منفی منتقدان باعث شد این استودیو درباره سیاستهایش تجدید نظر کند. فیلم «مرد نامرئی» میتواند بخشی از یک دنیای سینمایی باشد اما ارتباط خاصی با فیلمهای قبل و بعد از خودش ندارد. به عبارت دیگر، دنیای سینمایی فیلمهای ترسناک یونیورسال که پس از حدود نیم قرن بازسازی شده به فیلمهای تکروایی وابسته شده تا تماشاگران را بیش از حد درگیر نکند. این فیلم به دلیل روایت دقیقی که از آزار و اذیت زنان در روابط نادرست داشت، به شدت مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.
خلاصه داستان: سیسیلیا کاس زنی است که از رابطه خشن و وحشتناکی با همسرش آدرین گریفین رنج میبرد. او که از این وضعیت خسته شده تصمیم میگیرد شوهرش را با دیازپام بیهوش کند و با همراهی خواهرش از خانه بگریزد. در ادامه شرایط به گونهای پیش میرود که همه مدارک خودکشی آدرین را ثابت میکنند. بنابراین براساس وصیتنامه همسر فیزیکدان سیسیلیا، رقم ۵ میلیون دلار به حساب او واریز میشود. در شرایطی که سیسیلیا آماده میشود تا زندگی تازهای را بدون همسر همیشه عصبانیاش آغاز کند، به نظر میرسد آدرین مانند مردی نامرئی به زندگی او سرک میکشد.
It Comes at Night (شبانه میآید)
نمره منتقدان: ۸۷ از ۱۰۰
یکی از فیلمهای ترسناک روانشناختی که با تمرکز روی یک داستان آخرالزمانی، عجلهای هم برای روایت داستانش ندارد. «شبانه میآید» یکی از آن عناوین نادری است که نه تنها منتقدان را در برابر تماشاگران قرار میدهد بلکه تماشاگران را هم به دو گروه کاملا متفاوت تقسیم میکند. گروه نخست، آنهایی هستند که تقریبا هیچ ارتباطی با فیلم برقرار نکردهاند و انتقاد شدیدی به خستهکنندهبودن آن دارند. اما گروه دوم از هواداران جدی فیلم هستند و آن را یکی از بهترین فیلمهای ترسناکِ آخرالزمانی چند سال اخیر میدانند.
خلاصه داستان: دو خانواده در شرایطی آخرالزمانی زندگی میکنند. دنیا به پایان خود نزدیک شده و هیچ چیز ثبات لازم را ندارد. آنها درون یک خانه پنهان شدهاند تا از این روزگار وحشتناک در امان باشند اما مشکل اصلی درون خانه است. به نظر نمیرسد راه فراری وجود داشته باشد.
Donnie Darko (دانی دارکو)
نمره منتقدان: ۸۷ از ۱۰۰
این فیلم یکی از روانشناسیترین داستانهای ترسناک را در بستر داستانهای علمی تخیلی روایت میکند. اگر از تماشای فیلمهای علمی تخیلی معمولی احساس خوبی ندارید، مطمئن باشید با تماشای «دانی دارکو» میتوانید یکی از متفاوتترین فیلمهای علمی تخیلی تاریخ سینما را تجربه کنید. این با وجود داستان گیجکنندهای که دارد، ظاهر سادهای را به نمایش میگذارد که در حقیقت نقطه قوت اصلی فیلم است.
خلاصه داستان: در سال ۱۹۸۸، نوجوانی به نام دانی دارکو در خواب راه میرود و از خانه خارج میشود. او با یک موجود خرگوش-انسان غولپیکر و زشت به نام فرانک ملاقات میکند. این موجود عجیب به او میگوید که دنیا ۲۸ روز و ۶ ساعت و ۴۲ دقیقه و ۱۲ ثانیه دیگر به پایان میرسد.
Midsommar (میدسومار)
نمره منتقدان: ۸۳ از ۱۰۰
فیلمهای ترسناک معمولا جهانی تاریک، وحشتناک و ترسبرانگیز دارند. اما «میدسومار» در روز روشن و زیر امواج قدرتمند خورشید داستانش را روایت میکند. شاید همین کافی باشد تا بدانیم با فیلم ترسناک متفاوتی مواجه هستیم. یکی از بهترین فیلمهای ترسناک روانشناختی سال ۲۰۱۹ که تحسین منتقدان را به همراه داشت.
خلاصه داستان: زنی به همراه همسرش راهی سوئد میشود تا از تعطیلات لذت ببرد. اما همسایههای آنها در محلی که اقامت دارند، افرادی عادی نیستند. هیچ مسئلهی فرازمینیای وجود ندارد. متاسفانه گرایشها و باورهای افراد پیرامون این زوج صمیمی، کمی بیش از حد وحشتناک است.
High Life (زندگی والا)
نمره منتقدان: ۸۲ از ۱۰۰
فارغ از اینکه «زندگی والا» فیلم محترمی به نظر میرسد، داستانسرایی و روایت آن هم بیش از حد شگفت انگیز است. ذهنیت فیلم درباره مرگ و زندگی شکل گرفته اما برای تعریف دیدگاهش از آن هم عجلهای هم ندارد. «زندگی والا» یک فیلم علمی تخیلی-ترسناک معمولی نیست و بیشتر روی جنبه روانی داستانش تاکید دارد. به همین دلیل باید با انتظارات کاملا متفاوتی به تماشای آن بنشینید.
خلاصه داستان: تبهکاری که باید کشته شود با یک مجازات عجیب روبرو است؛ او باید به علم خدمت کند اما این اتفاق دردآورد و باورنکردنی به نظر میرسد. او مانند موشهای آزمایشگاهی راهی سفر فضایی میشود تا تجربه زندگی انسان در فضای بیپایان را تجربه کند و به شکل کاملا مکانیستی صاحب یک فرزند میشود که چون در فضا به دنیا آمده، نگاهی کاملا متفاوت به زندگی دارد. اما تجربه زندگی در فضا، کمی تاریک است. به ویژه برای آنهایی که در آن به دنیا آمده باشند.
THX 1138 (تیاچاکس ۱۱۳۸)
نمره منتقدان: ۷۵ از ۱۰۰
روانشناسی و کنترل روی روح و روان بشریت در آینده نزدیک ترسناک میشود؟ فیلم « تیاچاکس ۱۱۳۸» ترسناکترین پاسخ ممکن را برای این پرسش تدارک دیده و به یکی از مشمئزکنندهترین فیلمهای همه دورانها تبدیل میشود. جرج لوکاس که بیشتر به دلیل کارگردانی فیلمهای «جنگ ستارگان» شناخته شده، وظیفه کارگردانی این فیلم را برعهده داشته است. اما متاسفانه این ساخته متفاوت او نه به اندازه آثار عامهپسند میان ستارهایاش سرگرمکننده است و نه به اندازه آنها ساده و فانتزی به نظر میرسد. «تیاچاکس ۱۱۳۸» یک فیلم روانشناختی تکاندهنده است.
خلاصه داستان: مردی که به دلیل مصرف داروهای ضدجنسی و کنترلکننده احساسات به یک آدم انسان مکانیکی و بدون احساسات تبدیل شده که میتواند برای فرد دیگری خطرناک باشد.
1984 (هزار و نهصد و هشتاد و چهار)
نمره منتقدان: ۷۴ از ۱۰۰
فیلم «۱۹۸۴» در حقیقت اقتباسی از رمان شناختهشده جرج اورول است. رمانی جنجالی که نگاه دقیقی به خونینترین حکومتهای هرگز شکلنگرفته تاریخ دارد و زاویهای از سیاست را نمایش میدهد که تنها در دنیای ادبیات در دسترس است. متاسفانه فیلم «۱۹۸۴» نسبت به کتاب آن تاریکتر و ناراحتکننده است و زاویه ترسناک داستان را بیشتر کرده تا تماشاگرش را به معنای واقعی کلمه تحت تاثیر قرار دهد.
این فیلم در یک پادآرمانشهر در جریان است؛ یک جامعه یا سکونتگاه خیالی که در آن ویژگیهای منفی به معنای واقعی کلمه برتری و چیرگی کامل دارند. پادآرمانشهرها معمولا در دنیای علمی تخیلی وجود دارند. شاید این فیلم به معنای واقعی کلمه ترسناک نباشد اما آنچنان با روح و روان تماشاگرش بازی میکند که میتواند یکی از روانشناختیترین آثار تاریخ سینما هم باشد.
خلاصه داستان: مردی که از زندگی زیر سایه زورگورترین دیکتاتور تاریخ خسته شده، به دور از محدودیتهای موجود شروع به نوشتن گفتارهایی میکند که احتمالا جان او را به خطر میاندازد.
در این زمینه بخوانید:
بهترین انیمیشنهای خمیری که باید ببینید
The Lodge (کلبه)
نمره منتقدان: ۷۴ از ۱۰۰
اگر به تماشای تریلرهای روانشناختی با مضمونهای مرموز و ترسناک علاقه دارید، فیلم «کلبه» یک انتخاب مناسب به نظر میرسد. این فیلم در ترساندن تماشاگرش به شدت موفق ظاهر میشود و برای نزدیکشدن به او سیاستهای هوشمندانهای را به کار میگیرد. با این حال «کلبه» در رسیدن به اوج داستان مشکلات ریز و درشت متعددی هم دارد که در نهایت در برابر روایت اصلی داستان ضعف بزرگی نیست.
خلاصه داستان: زنی به همراه دو فرزندش در کلبهای دورافتاده زندگی میکند. سرمای استخوانسوز زمستان و برف و بورانی که به همراه آورده وسایل ارتباطی و سیستم گرمایشی کلبه او را نابود میکنند. در این میان وسایل شخصی آنها نیز به بیدلیلترین حالت ممکن ناپدید میشوند.
The Hunt (شکار)
نمره منتقدان: ۵۶
فیلم «شکار» یکی از بزرگترین قربانیهای شیوع ویروس کرونا در جهان بود. تنها یک هفته پس از آغاز اکران این فیلم، سالنهای سینما در ایالات متحده آمریکا تعطیل شدند و از آنجایی که سایر سالنهای سینما در کشورهای اروپایی و آسیایی هم وضعیت مطلوبی نداشتند استودیوی یونیورسال تصمیم گرفت این فیلم را به صورت مجازی منتشر کند. «شکار» بیشتر از آن که از نگاه هنری و سینمایی به یک فیلم ترسناک خوب تبدیل شود، تلاش میکند تا عنوانی سیاسی و هیجانانگیز باشد که در رسیدن به هدف سرگرمکردن روانی تماشاگرش موفق است.
این فیلم که نامهای شناختهشدهای مانند جیسون بلوم و دیمن لیندلوف را پشت صحنه خود میبیند، یکی از سیاسیترین فیلمهای سینمای آمریکا در سالهای اخیر لقب میگیرد که حتی واکنش دونالد ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده را هم به همراه داشت.
خلاصه داستان: گروهی از افراد در شرایطی هوشیاری خود را به دست میآورند که با لباسهای خاص در یک محیط محدودشده گرفتار شدهاند. این دوازده نفر متوجه میشوند گروهی دیگر که ثروت و قدرت بسیار زیادی دارند، آنها را برای شکارکردن مانند حیوانات به بند کشیدهاند!
Ma (مادر)
نمره منتقدان: ۵۵ از ۱۰۰
اوکتاویا اسپنسر بازیگری است که بیشتر به دلیل هنرنمایی در فیلم و سریالهای کمدی و درام شناخته میشود. اما او در یک چالش بزرگ در فیلم «مادر» در یک فیلم ترسناک قرار گرفت. با این حال این تصمیم، پایان چالش او نبود. اسپنسر در فیلم در نقش شخصیت اصلی و منفی این فیلم ترسناک روانشناختی ظاهر شده و به همین دلیل آن را به یک عنوان تماشایی تبدیل کرده است. با این حال «مادر» فیلم بدون ایرادی هم نیست.
خلاصه داستان: زنی تنها و مهربان در اوهایو، با چند دختر نوجوان آشنا میشود. دخترها که خوشحال هستند دوست تازهای پیدا کردهاند، از معاشرت با او احساس خوبی دارند. اما زمان کوتاهی نیاز است تا همهی آنها متوجه شوند دوست باتجربهشان اهداف وحشتناکی دارد. این زن آرام و دوستداشتنی، هویت واقعیاش را نمایان میکند و آنچه دخترها با آن روبرو میشوند، تقریبا هیچ جذابیتی ندارد.
Blindness (کوری)
نمره منتقدان: ۴۵ از ۱۰۰
کاملا درست حدس زدید. این فیلم براساس رمان مشهور ژوزه ساراماگو نوشته است. بنابراین رمان «کوری» منبع اصلی اقتباس این فیلم بوده و نامش را هم از آن قرض میگیرد. رمان ساراماگو از یک چهارراه آغاز میشود. جایی که راننده یک اتومبیل به شکلی کاملا ناگهانی نابینا میشود. او به چشمپزشک مراجعه میکند. اما پزشک هیچ نشانهای از کوری در او نمیبیند. پس از چند ساعت، بیشتر بیماران چشمپزشک هم نابینا میشوند. نوبت به پزشک هم میرسد. فیلم «کوری» برای تماشاگرانش جذاب و باورنکردنی بوده اما منتقدان چندان آن را دوست نداشتهاند. داستان فیلم هم شرایط کاملا مشابهی با کتاب دارد.
خلاصه داستان: ابتدا رانندهای بینایی خود را از دست میدهد و پس از آن نوبت به چشمپزشک و بیماران او است که نابینا شوند. در ادامه، شرایط از کنترل خارج میشود. در «کوری» میتوانید تبدیلشدن نابینایی به یک ویروس را تماشا کنید.
نظر شما