به گزارش ایرنا زندگی - در میانه التهاب و شوق روزهای بهمن ۱۳۵۷، وقتی همهچیز برای استقبال از بازگشت امام خمینی (ره) به کشور آماده میشد، تماسی از پاریس با تهران برقرار شد. تماسگیرنده، شهیدِ مظلوم دکتر بهشتی بود که مسئولیت کمیته استقبال از امام را برعهده داشت. با شور و اشتیاق گفت: «برای ورود امام برنامههایی تدارک دیدهایم. فرودگاه را فرش میکنیم، چراغانی میشود، فاصله فرودگاه تا بهشتزهرا را با هلیکوپتر میرویم...»وقتی این جملات به سمع امام رسید، همانطور که همیشه سخن دیگران را با دقت گوش میدادند، تأملی کردند و سپس با قاطعیتی که از خصایص بارز ایشان بود، فرمودند:«برو به آقایان بگو مگر میخواهند کوروش را وارد ایران کنند؟ ابداً این کارها لازم نیست. یک طلبه از ایران خارج شده و همان طلبه به ایران بازمیگردد. من میخواهم در میان امتم باشم و همراه آنان بروم، ولو پایمال بشوم.»
همین جمله، نقشه راهی بود برای سالها سادهزیستی. امام نه فقط ساده آمد، بلکه ساده ماند و ساده رفت؛ رهبری که در اوج اقتدار، هرگز تجمل را به زندگیاش راه نداد.
زندگی ساده؛ انتخابی از روی اعتقاد و نه اجبار
امام خمینی (ره) از دوران جوانی و حتی قبل از آغاز نهضت انقلاب اسلامی، زندگی بسیار سادهای داشت. به گفته حجتالاسلام دکتر محمد حسینی بهشتی، امام خمینی در دوران تبعید در نجف اشرف، در اتاقی ساده و کوچک، بدون وسایل رفاهی خاص زندگی میکردند و همه چیز را بر اساس نیازهای اولیه تنظیم کرده بودند. این سبک زندگی نه تنها بهخاطر شرایط تبعید، بلکه برخاسته از باور قلبی امام به قناعت و بیاعتنایی به مظاهر دنیا بود.
حتی پس از پیروزی انقلاب و سکونت در جماران نیز، امام شیوه زندگی خود را تغییر ندادند. خانه ایشان ساده، بیآلایش و خالی از هرگونه تجمل بود.
امام خمینی (ره) در مورد استفاده از امکانات زندگی، چه برای خود و چه برای اهل خانه، تنها به اندازه ضرورت قائل به استفاده بودند. غلامعلی رجایی در خاطرات خود نقل میکند که امام در نجف مانند سایر طلاب، یخچال نداشتند و حتی زمانی که شیخ نصرالله خلخالی پیشنهاد داد از پول شخصی خود برای منزل امام یخچال تهیه کند، امام نپذیرفتند.
تا دو سال، ایشان با کلمنهای دستی کوچک آب مینوشیدند و یخچال بزرگ نداشتند و میفرمودند: «طلبهها ندارند.» زمانی که وضع طلاب بهتر شد و اغلب آنها توانستند یخچال تهیه کنند، امام فرمودند: «حالا که همه دارند، شما هم بیاورید و بگذارید.»(برداشتهایی از سیره امام خمینی، غلامعلی رجایی، ص ۴۴)
روایتهای واقعی از سادهزیستی امام
زندگی امام خمینی (ره) در سادهترین شکل ممکن سپری میشد؛ نه تنها در گفتار، بلکه در عمل نیز با تمام وجود سادهزیستی را پی میگرفتند. روایتهای متعددی از نزدیکان و اعضای خانواده ایشان، گواه روشن این سبک زندگی است.
حجتالاسلام مصطفی درایتی، از همراهان قدیمی امام، نقل میکند:«امام حتی یک بار هم در حضور ما از خودروهای تشریفاتی استفاده نکردند و معمولاً خودشان رانندگی میکردند یا با ماشینهای معمولی تردد میکردند.»
سید احمد خمینی، فرزند امام، خاطرهای از وسواس پدر نسبت به ورود تدریجی تجمل به زندگی نقل میکند:«روزی از برادران سپاه مستقر در بیت امام خواستم برای حفظ جان علی (نوه امام) نردهای در جلوی ایوان نصب کنند. امام وقتی متوجه شدند، با ناراحتی فرمودند: “شیطان از همه جا سراغ آدم میآید؛ اول میگوید منزل نرده میخواهد، بعد رنگ میخواهد، بعد میگوید خانه در شأن شما نیست، خانه بزرگتر میخواهد… و آرام آرام انسان در دام شیطان میافتد.”»(برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج۲، ص۱۴۷)
آیتالله سید مهدی امام جمارانی نیز میگوید:«امام به هیچ وجه حاضر نشد پناهگاهی برای خود بسازند. یک بار احمدآقا با کمک ارتشیها پناهگاه بتونی آوردند. امام با دیدن آن شدیداً ناراحت شدند و گفتند: «مگر همه مردم پناهگاه دارند که ما داشته باشیم؟ به خدا قسم بین جان خودم و آن پاسداری که در کوچه میگردد هیچ تفاوتی قائل نیستم.»
فریده مصطفوی، دختر امام، نیز درباره فرشهای خانه پدر چنین نقل میکند:«فرشهای بیرونی منزل امام ناقص بود. عرض کردم اجازه بدهید برای قسمت خالی فرش تهیه کنم. امام فرمودند: آن طرف (یعنی اندرونی) فرش هست. گفتم آنها گلیم است و برای بیرونی خوب نیست. فرمودند: “مگر منزل صدر اعظم است؟” گفتم: این منزل، منزل امام زمان است! فرمودند: “در منزل خود امام زمان هم معلوم نیست چه فرشی افتاده است.”»
حتی در تعمیرات ساده خانه نیز ایشان اهل صرفهجویی بودند. درباره آجرهای ساییدهشده پلهها، امام به بنّا فرمودند:«همان آجرهای ساییده را پشتورو کنید و دوباره کار بگذارید.»( امام خمینی و روش زندگی، مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولیّ فقیه در سپاه، انتشارات منبع، ۱۳۸۰، ج ۱، ص۶۵)
سادهزیستی در میان مسئولان؛ یک پیام اخلاقی و فرهنگی
امام خمینی بارها در سخنرانیها و پیامهای خود به مسئولان نظام توصیه میکردند که از تجمل و زندگی مرفه پرهیز کنند و زندگیشان باید همسان با مردم عادی باشد.
در دیدار اعضای مجلس خبرگان با امام خمینی در ۲۵ تیر ۱۳۶۴، ایشان با تأکید بر خطرات ناشی از تجملگرایی مسئولان، فرمودند:«مردم به خاطر سادهزیستی علما و روحانیت به ما اعتماد کردند. اگر ببینند که مسئولان، عمارتسازی میکنند و رفتوآمدهای اشرافی دارند، دلزدگی بهوجود میآید و این نه فقط برای ما، بلکه برای اسلام خطرناک است.» امام تأکید کردند که حفظ وجهه معنوی نظام، در گرو زندگی ساده مسئولان است و افزودند:«مردم کوچه و بازار، همانها که انقلاب را به پیروزی رساندند، توقع دارند ما مثل خودشان زندگی کنیم. بزرگی ما به دنیا نیست، به آخرت است.»(صحیفه امام، ج ۱۹، ص ۳۱۷ – ۳۱۹)
سادهزیستی امام خمینی (ره)، انتخابی لحظهای یا نمایشی نبود؛ مسیری بود که از آغاز تا پایان عمر، با ایمان، اراده و باور به مردم پیمود. سبک زندگی او نه فقط الگویی برای روحانیون، بلکه چراغ راهی برای تمام مسئولانیست که میخواهند در دل مردم بمانند.
امام نشان داد که برای بزرگ بودن، نیازی به تجمل نیست؛ عظمت، در سادگیست. امروز نیز اگر مسئولان جمهوری اسلامی بخواهند به راه امام وفادار بمانند، باید فاصله خانههایشان با خانههای مردم، به اندازه فاصله دلهایشان با درد مردم باشد؛ یعنی هیچ فاصلهای نباشد تا اعتماد و سرمایه اجتماعی، چون روزهای اول انقلاب، در دل مردم زنده بماند.
نظر شما