آیا واقعا کریستوفر نولان یکی از بهترین کارگردانان تاریخ سینما است؟ این سوال در چند سال اخیر یکی از مهمترین سوالاتی بوده که هواداران سینما از یکدیگر میپرسند. وقتی به نام کریستوفر نولان میرسیم، هواداران سینما در دو گروه کاملا متفاوت قرار میگیرند. گروه اول اعتقاد دارند نولان با روایتهای غیرخطی و مفاهیم عمیق سینمایی میتواند یکی از بهترین کارگردانان تاریخ سینما باشد. اما گروه دوم اعتقاد دارند نولان تنها روح تازهای به برخی کلیشههای رایج سینمای هالیوود بخشیده و صرفا کارگردان باهوشی است. نیازی به یادآوری نیست که گروه دوم در برابر گروه اول در اقلیت قرار میگیرند.
حتی با وجود همه بحثها و صحبتهای بیپایان، کریستوفر نولان یکی از کارگردانان توانمند و صاحبسبک در قرن ۲۱ است. شهرت او با موفقیت فیلم «ممنتو» در سال ۲۰۰۰ آغاز شد و با ساخت سهگانه مشهور «شوالیه تاریکی» به اوج خود رسید و البته اهالی سینما او را با فیلمهایی مانند «تلقین» و «میان ستارهای» هم به یاد میآورند. نولان که به یکی از مشهورترین کارگردانان زنده سینما تبدیل شده، امیدوار بود در سال ۲۰۲۰ و با اکران فیلم «تنت» گیشههای سینما را تسخیر کند اما شیوع ویروس کرونا همه برنامههای او را ویران کرد.
اخیرا نسخه باکیفیت فیلم «تنت» منتشر شده که تماشای آن برای بیشتر تماشاگران ایرانی را ممکن میکند. به همین مناسبت فرصتی فراهم شده تا همه فیلمهای کارگردانیشده توسط کریستوفر نولان را از بدترین تا بهترین ردهبندی کنید. با ایرنا زندگی همراه باشید.
ضعیفترین
Tenet (تنت)
نمره منتقدان: ۷۱ از ۱۰۰
نمره تماشاگران: ۷.۶ از ۱۰
بودجه: ۲۲۵ میلیون دلار
فروش: ۳۶۰ میلیون دلار
فیلم «تنت» با بودجهای فراتر از ۲۲۵ میلیون دلار به پرهزینهترین فیلم کریستوفر نولان تبدیل میشود که براساس فیلمنامه غیراقتباسی ساخته شده و دومین فیلم پرخرج کارنامه کارگردانی نولان هم لقب میگیرد. این فیلم در ۷ کشور دنیا فیلمبرداری شده و علاوه بر کارگردانی، نویسندگی فیلمنامه آن هم توسط کریستوفر نولان انجام شده و لودویک گورانسون (برنده جایزه اسکار بهترین موسیقی متن برای فیلم «پلنگ سیاه») آهنگسازی «تنت» را انجام داده است. بنابراین جدیدترین فیلم نولان به اولین فیلم او از سال ۲۰۰۸ تا امروز تبدیل میشود که آهنگسازی آن برعهده هانس زیمر نبوده است.
شیوع ویروس کرونا ضربات جبرانناپذیری به سینما وارد کرد که بخشی از آن در وضعیت اکران فیلم «تنت» خود را نشان میدهد. در شرایطی که استودیوی فیلمسازی برادران وارنر امیدوار بود این فیلم فروشی بیشتر از ۷۰۰ میلیون دلار در سراسر جهان داشته باشد، ویروس کرونا همه برنامهها را ویران کرد. با این حال نولان برخلاف کارگردانان سایر فیلمهای مجهور سال ۲۰۲۰ اجازه نداد تا «تنت» روی سرویسهای استریم قرار بگیرد و به همین دلیل آن را با اکرانهای محدود نمایش داد. باوجود همه محدودیتها «تنت» موفق شد فراتر از انتظارات ظاهر شود و حداقل بودجه ابتدایی فیلم بازگردانده شد.
استودیوی برادران وارنر بهعنوان همکار انحصاری کریستوفر نولان در ساخت فیلمهای سینمایی هیچ محدودیتی برای تولید جدیدترین ساخته این کارگردان دوستداشتنی در نظر نگرفته بود و همین هم باعث شد نولان برای ساخت فیلم «تنت» حتی یک هواپیمای باری واقعی را هم منفجر کند! این فیلم اکشن نه تنها سرشار از مضامین جاسوسی شده بلکه سوژههای زمانی بسیاری هم دارد که تقریبا یادآور عناوین قبلی کریستوفر نولان مانند «تلقین» و «میان ستارهای» به نظر میرسد.
نمرات منتقدان به فیلم جدید نولان این فیلم را ضعیفترین فیلم کارنامه کاری او معرفی میکند و تماشاگران هم این فیلم را به اندازه سایر آثار این کارگردان محبوب نپسندیدهاند.
خلاصه داستان: دو جاسوس بینالمللی حرفهای متوجه میشوند فرد مشکوکی به سلاحی دست پیدا کرده که میتواند گذر زمان را به یک پدیده کاملا وارونه تبدیل کند. آنها باید مانع موفقیت این سلاح شوند چرا که میتواند جنگ جهانی سوم را به معنای واقعی کلمه آغاز کند.
Interstellar (میان ستارهای)
نمره منتقدان: ۷۲ از ۱۰۰
نمره تماشاگران: ۸.۶ از ۱۰
بودجه: ۱۶۵ میلیون دلار
فروش: ۷۰۱ میلیون دلار
فیلم «میان ستارهای» نهمین فیلم بلند کریستوفر نولان است که براساس نمره منتقدان در جایگاه ضعیفترین فیلم او قرار میگیرد. با این حال این فیلم میتواند یکی از بهترین فیلمهای علمی تخیلی تاریخ سینما هم لقب بگیرد و بسیاری از تماشاگران باور دارند «میان ستارهای» نقطه اوج سینمای نولان هم بوده و به همین دلیل در فیلم «میان ستارهای» میتوانید تلاش نولان برای روایت ویژهاش از سفر در زمان را پیدا کنید و بیشتر از قبل از ساختههای ارزشمند این کارگردان شناختهشده لذت ببرید. در حقیقت «میان ستارهای» نگاه جذابی به سفرهای فضایی و سریعتر از سرعت نور دارد و نظریههای پشت این دنیای هیجانانگیز را واکاوی میکند.
کریستوفر نولان برای فیلمبرداری این فیلم از فرمت تصویربرداری آنامورفیک ۳۵ میلیمتری و دوربین آیمکس ۷۰ میلیمتری استفاده کرد. فیلمبرداری «میان ستارهای» در سه ماه پایانی سال ۲۰۱۳ در آلبرتای کانادا، جنوب ایسلند و لس آنجلس انجام شد. این فیلم در هشتاد و هفتمین دوره جوایز اسکار برای جوایز بهترین جلوههای ویژه، بهترین طراحی صحنه، بهترین میکس صدا، بهترین تدوین صدا و بهترین موسیقی متن نامزد شد و در نهایت جایزه بهترین جلوههای ویژه را به خانه برد.
خلاصه داستان: جوزف کوپر فضانور بازنشستهای است که میخواهد سیاره قابل سکونتی مانند زمین را پیدا کند اما کوپر پس از مدتی این وظیفه را پیدا میکند تا پیامی برای دخترش در زمین ارسال کند.
The Prestige (حیثیت)
نمره منتقدان: ۷۶ از ۱۰۰
نمره تماشاگران ۸.۵ از ۱۰
بودجه: ۴۰ میلیون دلار
فروش: ۱۱۰ میلیون دلار
پنجمین فیلم کریستوفر نولان جایگاهی بهتر از رده نهم در میان ده فیلم او کسب نمیکند. فیلمنامه «حیثیت» که براساس کتابی از کریستوفر پریست اقتباس شده توسط را کریستوفر نولان و برادرش جاناتان نوشته شده بود. این فیلم برای دو جایزه بهترین فیلمبرداری و بهترین طراحی صحنه در جوایز اسکار نامزد شد که البته هیچکدام را کسب نکرد. نولان این فیلم را در میان دوران تولید دو فیلم «بتمن آغاز میکند» و «شوالیه تاریکی» ساخت. فیلم «حیثیت» یکی از آثار متفاوت کارنامه هنری کریستوفر نولان است که با بیشتر آثار کارگردانیشده توسط او متفاوت به نظر میرسد.
خلاصه داستان: آلفرد بوردن شعبدهبازی است که به قتل رابرت انجییر محکوم و به زندان منتقل میشود. او در زندان تصمیم به خواندن خاطرات انجییر میکند. زمانی که بوردن و انجییر دستیاران شعبدهبازی به نام میلتون بودند در نمایشی که توسط جولیا، همسر انجییر، اجرا شد اشتباهاتی رخ داد که آنها علیه یکدیگر کرد.
Following (تعقیب)
نمره منتقدان: ۸۱ از ۱۰۰
نمره تماشاگران: ۷.۵ از ۱۰
بودجه: ۶هزار دلار
فروش: ۲۴۰هزار دلار
نخستین فیلم کریستوفر نولان که در سال ۱۹۹۸ اکران شد و توانست ۴۰ برابر بودجهاش درآمد کسب کند و به همین دلیل هنوز هم موفقترین فیلم نولان از نگاه اقتصادی است. «تعقیب» بهعنوان یک درام دلهرهآور مستقل تصاویری کاملا سیاه و سفید دارد. شاید جالب باشد بدانید بهجز سکانسهای آغازین فیلم، سایر سکانسها با کمک یک دوربین دستی ضبط شدهاند و به همین دلیل چندان حرفهای به نظر نمیرسند. با این حال منتقدان باور دارند «تعقیب» فیلم به مراتب مهمتری از آثاری مانند «حیثیت» و «میان ستارهای» به نظر میرسد. اما بیشتر تماشاگران با «تعقیب» ارتباط خوبی برقرار نمیکنند. به همین دلیل این فیلم با جریان اصلی ساختههای نولان متفاوت است.
خلاصه داستان: نویسندهای برای پیداکردن شخصیتهای داستانش شروع به تعقیب افراد در خیابانها میکند. تعقیب کردن برای او به یک عادت تبدیل شده و او هر روز در خیابانها افرادی را انتخاب میکند تا آنها را دنبال کرده و رفتارهایشان را بررسی کند. با این حال او قانون مشخصی دارد که براساس آن وقتی متوجه شود فردی که انتخاب کرده چه شغلی دارد و کجا زندگی میکند، او را رها کرده و سراغ شخص دیگری میشود. اما روزی تصمیم میگیرد این قانون ساده اما کلیدی را فراموش کند.
Batman Begins (بتمن آغاز میکند)
نمره منتقدان: ۸۴ از ۱۰۰
نمره تماشاگران: ۸.۲ از ۱۰
بودجه: ۱۵۰ میلیون دلار
فروش: ۳۷۳ میلیون دلار
فیلم «بتمن آغاز میکند» در حقیقت آغاز سهگانه «شوالیه تاریکی» بود. این فیلم که در سال ۲۰۰۵ اکران شد، نگاه استودیوهای هالیوودی به شخصیتهای ابرقهرمانی را برای همیشه تغییر داد و آغازگر راهی بود که امروزه در آثار استودیوی سینمایی مارول هم دیده میشود. چهارمین فیلم بلند کریستوفر نولان که دومین همکاری او با استودیوی فیلمسازی برادران وارنر هم لقب میگیرد، عنوانی تماشایی و خیرهکننده است که جهان سینمایی و سبک فیلمسازی ابرقهرمانی نولان را بیشتر از قبل نشان میدهد.
فیلمهای «شوالیه تاریکی» در سال ۲۰۰۸ و «شوالیه تاریکی برمیخیزد» در سال ۲۰۱۲ در دنباله این فیلم ساخته شدند و به همین صورت سهگانه «شوالیه تاریکی» شکل گرفت. اگرچه این سهگانه براساس شخصیت محبوب کتابهای مصور دیسی یعنی «بتمن» ساخته شده اما ارتباط مستقیمی با هیچکدام از کتابها ندارد و یک اقتباس غیرمستقیم است.
خلاصه داستان: بروس وین در کودکی داخل چاهی میافتد و مورد هجوم خفاشها قرار میگیرد و به همین دلیل وحشتی از خفاشها در وجودش نهادینه شده که به نظر نمیرسد قابل درمان باشد. اما این پایان مشکلات بروس نیست چرا که مدتی بعد او با پدر و مادرش در حال بازگشت از سالن اپرا مورد هجوم قرار میگیرد و پدر و مادرش توسط دزدی به نام جو چیل کشته میشوند. بنابراین آلفرد پنیورث خدمتکار خانوادگی آنها، بروس را بزرگ میکند.
Inception (تلقین)
نمره منتقدان: ۸۷ از ۱۰۰
نمره تماشاگران: ۸.۸ از ۱۰
بودجه: ۱۶۰ میلیون دلار
فروش: ۸۶۰ میلیون دلار
هفتمین فیلم سینمایی کریستوفر نولان هرگز ساخته نمیشد اگر فیلم «شوالیه تاریکی» یکی از موفقترین فیلمهای تاریخ استودیوی فیلمسازی برادران وارنر لقب نمیگرفت. به عبارت دیگر، «تلقین» پاداش این استودیو به کریستوفر نولان بود تا انگیزه لازم برای ساخت سومین فیلم سهگانه «شوالیه تاریکی» را داشته باشد. نولان امیدوار بود شرایط برای ساخت این فیلم فراهم شود و حتی برای تولید آن ۹ سال صبر کرد. او نخستین بار در سال ۲۰۰۱ ایده اصلی این فیلم را به استودیوی برادران وارنر داد اما بعدها پذیرفت برای ساخت یک فیلم ایدهآل از آنچه در ذهنش در جریان است به زمان بیشتری نیاز دارد.
ساخت فیلم «تلقین» در همان اوایل دهه ۲۰۰۰ ایده جالبی به نظر میرسید اما با نگاه به جلوههای بصری تماشایی، ریزهکاری و ظرافتهای به کار رفته در روایت داستان و مضامین علمی-تخیلی عمیق آن به راحتی میتوان تاثیر تجربهاندوزی و استفاده از بودجه بیشتر در آن را تشخیص داد. تماشای «تلقین» که فیلمی پیچیده و فلسفی است، شاید کمی برای مخاطبان عام سینما دشوار به نظر میرسد اما فراموش نکنید کریستوفر نولان، همیشه داستانهای پیچیده را به زیباترین حالت ممکن روایت میکند.او این بار همان داستانهای جذاب و دوستداشتنیاش را به سفر درون زمان پیوند زده تا یک شاهکار ارزشمند را خلق کند.
خلاصه داستان: دام کاب به عنوان یک سارق ماهر در استخراج و ربودن اطلاعات ارزشمند مورد نیاز سازمانهای جاسوسی به یک استاد بیرقیب تبدیل شده است. او با شرکتهای تجاری و چندملیتی همراهی میکند و هنگامی که افراد در خواب هستند، اطلاعات آن را میرباید. بنابراین کافی است سوژه دام کاب باشید؛ او زمانی که ذهن شما در آسیبپذیرترین حالت ممکن است، وارد عمل میشود و اسرار کلیدی آن را پیدا میکند.
در این زمینه بخوانید:
The Dark Knight Rises (شوالیه تاریکی برمیخیزد)
نمره منتقدان: ۸۷ از ۱۰۰
نمره تماشاگران: ۸.۴ از ۱۰
بودجه: ۳۰۰ میلیون دلار
فروش: یک میلیارد و ۸۰ میلیون دلار
پس از مرگ مشکوک هیتث لجر که در نقش جوکر خودنمایی کرده بود، کریستوفر نولان درباره ساخت قسمت سوم سهگانه «شوالیه تاریکی» تردیدهای بسیاری داشت اما در نهایت تصمیم گرفت به ساخت آن مشغول شود و در نهایت ساخته او به فیلم بسیار بینظیری تبدیل شد. او فیلمنامه « شوالیه تاریکی برمیخیزد» را با همکاری دیوید اس گویر و جاناتان نولان نوشت و به این باور رسید که پایان خوبی برای یکی از بهترین سهگانههای تاریخ سینما فراهم کرده است. نولان از کتابهای مصوری مانند «سقوط شوالیه»، «شوالیه تاریکی بازمیگردد» و «سرزمین هیچکس» برای طراحی داستان این فیلم استفاده کرد. فیلم « شوالیه تاریکی برمیخیزد» در شهرهای جوداپور، ناتینگهام، گلاسگو، لس آنجلس، نیویورک، نیوآرک و پیتسبورگ در برابر دوربین رفت.
خلاصه داستان: هشت سال پس از مرگ هاروی دنت و با اجرای قانون دنت تقریباً تمامی جرایم سازمانیافته ریشهکن شده اما جیمز گوردون که از نگفتن حقیقت احساس گناه میکند، جریان واقعی را به همراه استعفایش در یک نامه مینویسد تا در سالروز مرگ هاروی دنت آن را بخواند اما زمان را مناسب نمیبیند و تصمیم میگیرد این کار را نکند. از آنجایی که بتمن هشت سال است که ناپدید شده، میتوان حدس زد که بروس وین منزوی شده و به غیر از آلفرد کسی او را نمیبیند. با این حال سلینا کایل اثر انگشت بروس را میرباید و سپس آنها را به فیلیپ استرایور، دستیار جان دگت، میدهد.
Insomnia (بیخوابی)
نمره منتقدان: ۹۲ از ۱۰۰
نمره تماشاگران: ۷.۲ از ۱۰
بودجه: ۴۶ میلیون دلار
فروش: ۱۱۴ میلیون دلار
یکی از ویژگیهای جذاب کریستوفر نولان آن است که تقریبا در همه زیرژانرهای درام و اکشن فیلم ساخته و ثابت میکند شناخت درستی از سینما دارد. او در «بیخوابی» یک درام جنایی را روایت میکند که در سرزمینی سرد و تاریک در جریان است. داستان این فیلم در ایالت آلاسکا روایت میشود و میتواند لقب سردترین فیلم کریستوفر نولان را به خود اختصاص دهد. آل پاچینو و رابین ویلیامز فقید از مهمترین و شناختهشدهترین بازیگران این فیلم هستند.
«بیخوابی» سومین فیلم بلند کریستوفر نولان است و در حقیقت آزمایشی برای ورود او به دنیای بزرگ هالیوود بود. استودیوی فیلمسازی برادران وارنر که موفقیت دو فیلم ابتدایی او یعنی «تعقیب» و «یادگاری» را تحسین میکرد با «بیخوابی» فرصت درخشش نولان در سطح و اندازه آثار هالیوودی را فراهم کرد. فرصتی که تا همین امروز هم برای نولان در جریان بوده و قرارداد طولانی او با استودیوی برادران وارنر هنوز هم اهمیت بسیار زیادی برای هر دو طرف دارد.
خلاصه داستان: یک افسر اداره آگاهی در منطقه بالای خط قطب شمال در تابستان که همیشه روز است به پیگرد قانونیِ یک قتل می پردازد. او جنازه برهنه دختر ۱۷ سالهای را بررسی میکند که به دلیل عوامل محیطی سرزمین آلاسکار دچار بیخوابی شده است.
Dunkirk (دانکرک)
نمره منتقدان: ۹۳ از ۱۰۰
نمره تماشاگران: ۷.۹ از ۱۰
بودجه: ۱۵۰ میلیون دلار
فروش: ۵۲۷ میلیون دلار
با موفقیت فیلم «میان ستارهای» نولان که مطمئن بود سبک و روش فیلمسازی خودش را نهادینه کرده، تصمیم گرفت شرایط متفاوتی را تجربه کند. او در ابتدا انیمیشن کوتاه ایست-حرکتی «اسکله» را ساخت و سپس به کارگردانی و نویسندگی فیلم «دانکرک» مشغول شد. «دانکرک» دهمین فیلم سینمایی کریستوفر نولان است که با دوربینهای آیمکس و با فرمت ۷۰ میلیمتری فیلمبرداری شد. فیلمبرداری این فیلم در فرانسه آغاز شد و در لسآنجلس به پایان رسید. «دانکرک» در شرایطی مشابه با «میان ستارهای» یکی از آثار مورد بحث میان منتقدان و تماشاگران است. در حالی که تماشاگران ارتباط زیادی با این فیلم برقرار نمیکنند و آن را بیش از حد کسلکننده میدانند اما منتقدان آن را عنوانی محترم میدانند.
ایده اولیه «دانکرک» زمانی به ذهن نولان رسید که در سن بیست و پنج سالگی به همراه همسرش اما توماس به کانال مانش سفر کرده بود. او فیلمنامهای ۷۶ صفحهای درباره ایده ابتداییاش نوشت که کوتاهترین فیلمنامه او لقب میگیرد. چراکه دیالوگهای بسیار اندکی داشت. نولان در این فیلم یک داستان واحد را از سه زاویه زمین، هوا و دریا روایت میکند. «دانکرک» یک درام جنگی است که به اندازه سایر آثار اکشن نولان، هیجانانگیز نیست.
خلاصه داستان: سربازان متحد از انگلیس، کانادا، بلژیک و فرانسه توسط سربازان مسلح آلمانی در سواحل دانکرک محاصره شدهاند. بنابراین عملیات تخلیه بندر دانکرک از ۲۶ مه تا ۴ ژوئن ۱۹۴۰ در جریان است.
Memento (یادگاری)
نمره منتقدان: ۹۳ از ۱۰۰
نمره تماشاگران: ۸.۴ از ۱۰
بودجه: ۴.۵ میلیون دلار
فروش: ۴۰ میلیون دلار
دومین فیلم بلند کریستوفر نولان هنوز هم یکی از بهترین فیلمهای او لقب میگیرد. «یادگاری» براساس داستان کوتاهی از برادران نولان، جاناتان نولان، ساخته شد و بهشدت مورد استقبال قرار گرفت. این فیلم ثابت کرد نام کریستوفر نولان در سالهای پس از ۲۰۰۰ به شدت شنیده میشود. «یادگاری» باوجود بهرهگیری از تصاویر سیاه و سفید ترسی از رنگآمیزی روایتهایش ندارد. به همین دلیل از یک جایی به بعد تماشاگرش را به معنای واقعی کلمه شگفتزده میکند.
فیلم «یادگاری» در ۵ سپتامبر ۲۰۰۰ نخستین بار در جشنواره فیلم ونیز اکران شد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. منتقدین ساختار روایت غیرخطی فیلم را ستایش کردند و پس از آن فیلم موفق شد در گیشه هم پرفروش شود. این فیلم آغاز دوران طلایی کریستوفر نولان بود و توانست جوایز بسیاری را برنده شود و نامزد جوایز معتبری از جمله جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی و بهترین تدوین فیلم شد. از «یادگاری» به عنوان یکی از بهترین فیلمهای دهه ۲۰۰۰ میلادی یاد میشود.
خلاصه داستان: لئونارد شلبی حافظه کوتاه مدت خود را از دست میدهد و با کمک یادداشتها، خالکوبیها و عکسهایش سعی میکند کسی که همسرش را کشته، پیدا کند و انتقام بگیرد.
The Dark Knight (شوالیه تاریکی)
نمره منتقدان: ۹۸ از ۱۰۰
نمره تماشاگران: ۹ از ۱۰۰
بودجه: ۱۸۵ میلیون دلار
فروش: یک میلیارد و پنج میلیون دلار
محبوبترین و بهیادماندنیترین فیلم کریستوفر نولان که اگرچه با فاصله اندکی با فیلم «شوالیه تاریکی برمیخیزد» در رده دوم پرفروشترین فیلمهای او قرار میگیرد اما بدون هیچ شک و تردیدی تاثیرگذارترین فیلم او به نظر میرسد. «شوالیه تاریکی» با شخصیت محبوب جوکر با هنرنمایی هیتث لجر فقید موفق شد نقشهای منفی فیلمهای ابرقهرمانی را وارد دوران جدیدی کرده و دنیای این فیلمها را برای همیشه تغییر دهد. این فیلم نامزد دریافت ۸ جایزه اسکار شد و در نهایت جایزه بهترین تدوین صدا و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای هیت لجر را دریافت کرد.
بر اساس نظرات ۳۱۸ منتقد سینما که توسط مجموعه راتن تومیتوز جمعآوری شده، ۹۸ درصد منتقدان این فیلم را ستایش کردهاند و بهطور میانگین نمره ۸.۶ از ۱۰ را به این فیلم دادهاند. «شوالیه تاریکی» در فهرست ۵۰۰ فیلم برتر تاریخ مجله امپایر که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد، رتبه ۱۵ را تصاحب کرده بود. راجر ایبرت، منتقد شناختهشده سینما، درباره این فیلم گفته بود:
«شوالیه تاریکی» گامی فراتر از داستان اقتباسی و نسخههای پیشین برداشته و به تراژدی مسحورکنندهای تبدیل شده است.
خلاصه داستان: یک سال پس از ناپدید شدن دکتر جاناتان کرین معروف به مترسک، امنیت توسط بتمن دوباره به گاتهام بازگردانده شده اما تبهکاری به نام جوکر به همراه همدستانش به بانکی دستبرد میزنند. پس از آن، جوکر همه همکارانش در این دستبرد تاریخی را میکشد و بهتنهایی فرار میکند. به نظر میرسد مجرم جدیدی به شهر گاتهام بازگشته که میتواند همه تلاشهای بتمن برای بازگرداندن امنیت را ویران کرده و امپراطوری دروغ خود را توسعه دهد.
نظر شما