با آغاز قرن ۲۱ و پیشرفت‌های تقریبا باورنکردنی سینما، کارگردانان فیلم‌های اکشن خلاقیت بیشتری برای ساخت فیلم‌های سینمایی داشتند اما این خلاقیت بیشتر از آن که فیلم‌های اکشن را وارد سطح جدیدی از جذابیت کند، باعث شد با عناوینی تکراری و قابل پیش‌بینی مواجه شویم که نه تنها حرف جدیدی برای گفتن نداشتند بلکه نسبت به فیلم‌های پیش از خود هم پسرفت کرده بودند. با این حال این جریان اصلی شامل حال همه فیلم‌های اکشن چند سال اخیر نمی‌شود. کارگردان‌هایی هم بودند که هنوز برای ساخت یک عنوان متفاوت و ارزشمند انگیزه داشته باشند و همین انگیزه باعث شده حالا با لیست جذابی از متمایزترین فیلم‌های اکشن هم روبرو باشید.
در ادامه می‌توانید با متمایزترین فیلم‌های اکشن که هرگز آن‌ها را فراموش نمی‌کنید، آشنا شوید. شاهکارهایی جدی از ژانری که بیشتر منتقدان سینما آن را جدی نمی‌گیرند.
Mad Max: Fury Road (مکس درمانده: جاده خشم)
نمره منتقدان: ۹۷ از ۱۰۰
چگونه می‌توان از متمایزترین فیلم‌های اکشن صحبت کرد اما اشاره‌ای به «جاده خشم» نکرد؟ شاهکار تکرارنشدنی سینمای اکشن که از ایده‌پردازی تا روایت داستانش را با دقت و جزییاتی بی‌مثال دنبال می‌کند. جرج میلر که کارگردانی این فیلم خارق‌العاده را برعهده دارد پیش از این هم فیلم‌هایی با نام «مکس درمانده» در سال‌های دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی را کارگردانی کرده بود و برنامه‌ای هم برای ساخت دنباله‌های «جاده خشم» دارد اما به احتمال بسیار زیاد هیچکدام از آن‌ها نمی‌توانند به اندازه «جاده خشم» بی‌بدیل باشند.
تقریبا همه آن‌چه از یک فیلم اکشن به‌یادماندنی نیاز داریم، در «جاده خشم» وجود دارد. یک عنوان نفس‌گیر، باورنکردنی، خارق‌العاده و هیجان‌انگیز که هر ثانیه‌اش اگر سرشار از انرژی و آدرنالین نباشد قطعا معنا و مفهوم خاصی را دنبال می‌کند. تفاوت اصلی «جاده خشم» با بیشتر اکشن‌های پیش و پس از خودش به لوکیشن‌های بکر و اکشن تقریبا بی‌مثالش محدود نمی‌شود. تماشاگر «مکس درمانده» با دنیایی مواجه می‌شود که نه تنها اوج قساوت انسانی را به تصویر می‌کشد بلکه از آینده تلخ و زهرآگین بشریت هم سخن می‌گوید.
خلاصه داستان: مکس، مردی که در دوران خشکسالی و قحطی باید به تنهایی در دنیای خشن پیرامونش زنده بماند. اما مکس بدشانس است چراکه توسط گروهی از سربازان قدرتمند یک دیکتاتور بیش از حد نفرت‌انگیز دستگیر می‌شود.
Bullitt (بولیت)
نمره منتقدان: ۹۷ از ۱۰۰
این درام دلهره‌آور با بودجه‌ای کمتر از ۵.۵ میلیون دلار ساخته شد و در نهایت فروش باورنکردنی ۴۲.۳ میلیون دلاری را ثبت کرد. «بولیت» یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌های اکشن تاریخ سینما است که بسیاری از فیلم‌های پس از خود را مدیون خود کرد. استیو مک‌کویین که در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در دوران اوج کارنامه بازیگری‌اش قرار داشت در این فیلم نقش بازیگر اصلی را برعهده دارد.
فیلم «بولیت» در سال ۲۰۰۷ در فهرست ملی ثبت فیلم کتابخانه کنگره آمریکا قرار گرفت. این فیلم به دلیل اهمیت فرهنگی، تاریخی و زیبایی‌شناسی در فهرست محافظت کتابخانه کنگره آمریکا قرار گرفت. تصاویر خارق‌العاده «بولیت» جایزه بهترین تدوین اسکار را هم برای آن به همراه داشت. آن‌چه این فیلم را به یکی از متمایزترین آثار تاریخ سینمای اکشن تبدیل می‌کند، روایت و داستان کاملا متفاوت آن است که با یک فیلمبرداری بی‌نظیر کامل می‌شود.
خلاصه داستان: ستوان فرانک بولیت، کارآگاه خوش‌نام و کاربلد پلیس سانفرانسیسکو، از سوی والتر چالمرز که در سانفرانسیسکو شناخته‌شده است مامور می‌شود تا از جانی راس محافظت کند. راس که در میان تبهکاران سانفرانسیسکو شناخته‌شده به نظر می‌رسد باید در دادگاه به نفع والتر چالمرز شهادت دهد و در این میان افرادی قصد جان او را کرده‌اند.
Battle Royal (نبرد سلطنتی)
نمره منتقدان: ۸۷ از ۱۰۰
فیلمی که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد و ثابت کرد سینمای ژاپن هرگز برای روایت داستان‌های خونین و وحشتناک محدودیتی ندارد. داستان تازه و بی‌نظیر فیلم در کنار جزییات واقعا بی‌پایان آن، «نبرد سلطنتی» را به یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ژاپن تبدیل می‌کند که باید در لیست متمایزترین فیلم‌های اکشن هم حضور داشته باشد. ایده کلی این فیلم بارها مورد اقتباس‌های دور و نزدیک هالیوودی هم قرار گرفته است. اتمسفر باورنکردنی «نبرد سلطنتی» به حدی تماشاگر را درونش خود غرق می‌کند که داستان بیش از حد خشن آن باورکردنی‌تر از قبل می‌شود. بسیاری از بازی‌های ویدیویی نوظهور هم ایده کلی «نبرد سلطنتی» را دنبال می‌کنند.
خلاصه داستان: ۴۲ دانش‌آموز مدرسه‌ای با دلایلی در ظاهر اقتصادی و سیاسی به جزیره‌ای خالی از سکنه فرستاده می‌شوند تا در یک رقابت واقعی با یکدیگر بجنگند و یکدیگر را به قتل برسانند. آن‌ها تنها نقشه، غذا و اسحله دارند. همه این ۴۲ نفر نباید کوچک‌ترین رحمی به یکدیگر داشته باشند و پس از مرگ ۴۱ دانش آموز، برنده نهایی انتخاب می‌شود.
The Raid (یورش)
نمره منتقدان: ۸۶ از ۱۰۰
اگر به دنبال تماشای یکی از آن اکشن‌های بی‌نظیر شرقی با درگیری‌های بی‌پایان و دیوانه‌کننده هستید احتمالا «یورش» همه اناظارات شما را برآورده می‌کند. یک فیلم اکشن بی‌نهایت درگیرکننده و هیجان‌انگیز که اگر پس از تماشای آن به دنبال فیلمی صرفا شبیه به آن باشید باید به تماشای «یورش ۲» بنشینید. واقعیت این است که یورشی که در فیلم «یورش» وجود دارد هرگز قرار نیست فروکش کند. بنابراین با فیلمی روبرو هستیم که از همان ابتدا تا آخرین ثانیه‌اش در اوج می‌درخشد و هرگز دلیلی برای خسته‌کننده‌بودن ندارد. نه‌تنها داستان فیلم «یورش» برای تماشای کامل آن کافی است بلکه آن را به یکی از متمایزترین آثار ژانر اکشن هم تبدیل می‌کند.
خلاصه داستان: نیروی ویژه پلیس برای نابودی یک کارتل مواد مخدر به پایگاه اصلی آن‌ها یعنی یک ساختمان مسکونی حمله می‌کند. تا این جا که به نظر نمی‌رسد با داستان عجیبی مواجه باشیم اما ریشه اصلی صحنه‌های باورنکردنی فیلم از هجوم پلیس آغاز می‌شود. جایی که ماموران پلیس باید طبقه به طبقه ساختمان مسکونی را از نیروهای کارتل مواد مخدر پاکسازی کنند تا این مجموعه قدرتمند را برای همیشه شکست دهند.
Avengement (انتقامجو)
نمره منتقدان: ۸۶ از ۱۰۰
«انتقامجو» یک اکشن واقع‌گرای بی‌بدیل است که هرگز دوست ندارد تماشاگرش را ساده‌لوح در نظر بگیرد. به همین دلیل برای ثانیه به ثانیه داستانی که ارائه می‌کند، برنامه دارد و یکی از متمایزترین اکشن‌های چند سال اخیر است. این فیلم نه به اندازه عناوین مجموعه «جان ویک» بیش از حد اکشن ظاهر می‌شود و نه به اندازه درام‌های هیجان‌انگیز چند سال اخیر اندکی خسته‌کننده به نظر می‌رسد.
«انتقامجو» یک شاهکار مستقل است که حد خودش را به خوبی می‌داند. بنابراین اگر از تماشای اکشن‌های تکراری که تلاش می‌کنند خسته‌کننده‌بودنشان را با صحنه‌های غیرمنطقی مخفی کنند هم خسته شده‌اید، «انتقامجو» از شما استقبال می‌کند. یک فیلم اکشن صادق که عوامل ساخت آن به چیزی بیشتر از سرگرم‌کردن مخاطبشان فکر کرده‌اند.
خلاصه داستان: کین یک زندانی مجرم است که برای عیادت از مادرش، زندان را ترک می‌کند. او موفق می‌شود پلیس‌ها را تنها بگذارد و از بازگشت دوباره به پشت میله‌های زندان فرار کند. اما وقتی در یک رستوران خاطرات زندگی‌اش را بازگو می‌کند، ناگهان متوجه می‌شود حقایق تلخی وجود دارد که او از آن‌ها بی‌اطلاع بوده است.
Oldboy (پیرپسر)
نمره منتقدان: ۸۲ از ۱۰۰
پارک چان ووک بدون شک یکی از تاثیرگذارترین کارگردان‌های قرن بیست و یکم سینمای کره جنوبی بوده که سه‌گانه «انتقام» او برای هواداران سینما محبوب و شناخته‌شده به نظر می‌رسد. فیلم «همدردی با آقای انتقام» نخستین فیلم از این سه‌گانه خونین لقب می‌گیرد که اگرچه مانند هر دو فیلم بعدی داستانی تقریبا اکشن و هیجان‌انگیز را روایت می‌کند اما در نهایت هدفی به‌جز به تصویرکشیدن مشکلات جامعه مدرن کره جنوبی ندارد.
اما دومین فیلم از سه‌گانه «انتقام» پارک چان ووک بدون شک محبوب‌ترین و شناخته‌شده‌ترین فیلم این کارگردان دوست‌داشتنی است. حتی افرادی که دو فیلم دیگر سه‌گانه او را تماشا نکرده‌اند هم این فیلم را می‌شناسند. فیلم «پیرپسر» با ترکیب آثار رزمی با مشکلات اجتماعی جامعه مدرن کره جنوبی به یک عنوان خارق‌العاده تبدیل شده که پس از حدود ۱۷ سال از اکرانش هنوز هم عنوانی خیره‌کننده و باورنکردنی به نظر می‌رسد. صحنه‌های اکشن فیلم «پیرپسر» برای تماشاگران حرفه‌ای آثار زیرژانر رزمی هم بی‌نظیر هستند.
برای مرور کامل سه‌گانه «انتقام» در نهایت باید به سراغ فیلم «بانوی انتقام» بروید. فیلم «بانوی انتقام» در حقیقت سومین و آخرین فیلم از سه‌گانه «انتقام» پارک چان ووک است که اگرچه به اندازه فیلم دوم مشهور نیست اما احتمالا از فیلم اول هم شهرت بیشتری دارد. پارک چان ووک پس از دو فیلم که یک شخصیت مرد را به‌عنوان شخصیت اصلی در اختیار داشت این بار به سراغ یک شخصیت زن رفته تا داستان اصلی فیلم «بانوی انتقام» را با محوریت او تحت روایت قرار دهد.
خلاصه داستان: مردی در روز تولد دخترش دستگیر می‌شود. او به دلیلی نامشخص برای ۱۵ سال در زندان حبس می‌کشد و هر بار که تصمیم می‌گیرد با یک خودکشی دردناک از این زندگی وحشتناک آزاد شود، مانع خودکشی او می‌شوند. او در نهایت پس از پانزده سال باز هم بدون هیچ دلیلی از زندان آزاد می‌شود. او که حالا سرشار از خشم و نفرت شده می‌خواهد دلیل این همه سال حبس را بفهمد.
در این زمینه بخوانید:
با روانشناختی‌ترین فیلم‌های ترسناک سینما آشنا شوید
Tenet (تنت)
نمره منتقدان: ۸۲ از ۱۰۰
این یک حقیقت غیرقابل‌انکار به نظر می‌رسد که کریستوفر نولان علاقه بسیار زیادی به دنیای فیلم‌های علمی تخیلی دارد. ترکیب عناوین علمی تخیلی با داستان‌سرایی‌های ویژه او باعث شده هواداران سینما همیشه برای فیلم‌های جدید او هیجان داشته باشند و فیلم «تنت» هم از این قاعده مستثنی نیست. او در جدیدترین تجربه کارگردانی‌اش برای چندمین بار به سراغ زمان می‌رود و این بار داستان جدیدی برای روایت‌کردن را انتخاب می‌کند؛ دو جاسوس بین‌المللی باید در مقابل توطئه‌ها ایستادگی کنند تا مانع آغاز جنگ جهانی سوم شوند!
جدیدترین فیلم کریستوفر نولان که با بودجه ۲۵۰ میلیون دلاری یکی از گرانترین فیلم‌های چند سال اخیر سینما هم لقب می‌گیرد از مدتی پیش در سینماهای بسیاری از نقاط جهان اکران شده و تا پایان پاییز با نهایت کیفیت هم در دسترس قرار می‌گیرد. استودیوی برادران وارنر به‌عنوان همکار انحصاری کریستوفر نولان در ساخت فیلم‌های سینمایی هیچ محدودیتی برای تولید جدیدترین ساخته این کارگردان دوست‌داشتنی در نظر نگرفته بود و همین هم باعث شد نولان برای ساخت فیلم «تنت» حتی یک هواپیمای باری واقعی را هم منفجر کند! این فیلم اکشن نه تنها سرشار از مضامین جاسوسی شده بلکه سوژه‌های زمانی بسیاری هم دارد که تقریبا یادآور عناوین قبلی کریستوفر نولان مانند «تلقین» و «میان ستاره‌ای» به نظر می‌رسد.
این فیلم در ۷ کشور دنیا فیلمبرداری شده و علاوه بر کارگردانی، نویسندگی فیلم‌نامه آن هم توسط کریستوفر نولان انجام شده و لودویک گورانسون (برنده جایزه اسکار بهترین موسیقی متن برای فیلم «پلنگ سیاه») وظیفه آهنگسازی «تنت» را برعهده دارد. بنابراین «تنت» به اولین فیلم او از سال ۲۰۰۸ تا امروز تبدیل شده که آهنگسازی آن برعهده هانس زیمر نیست.
اگر بحران کرونا مطرح نمی‌شد، فیلم «تنت» مدت‌ها پیش اکران شده بود. اما این فیلم با تاخیرهای بسیار در نهایت به سالن‌های سینما راه پیدا کرد و حالا رکوردهای بسیاری را شکسته است.
خلاصه داستان: دو جاسوس بین‌المللی حرفه‌ای متوجه می‌شوند فرد مشکوکی به سلاحی دست پیدا کرده که می‌تواند گذر زمان را به یک پدیده کاملا وارونه تبدیل کند. آن‌ها باید مانع موفقیت این سلاح شوند چرا که می‌تواند جنگ جهانی سوم را به معنای واقعی کلمه آغاز کند.
Get The Gringo (گرینگو را بگیر)
نمره منتقدان: ۸۲ از ۱۰۰
مل گیبسون بیشتر با هنرنمایی در فیلم «شجاع دل» در ذهن هواداران سینما به یاد مانده اما واقعیت آن است که بخش عظیمی از کارنامه هنری او با فیلم‌هایی متضاد با هویت «شجاع دل» تکمیل می‌شود. فیلم «گرینگو را بگیر» یکی از همین عناوین کم‌تردیده‌شده مل گیبسون است که می‌تواند به یکی از متمایزترین آثار ژانر اکشن تبدیل شود. داستان فیلم «گرینگو را بگیر» تازه و متفاوت به نظر می‌رسد اما این پایان کار نیست. این فیلم به مل گیبسون ثابت کرد که توانایی‌های ویژه‌ای برای حضور در آثار خیره‌کننده ژانر اکشن دارد و پس از آن بود که این بازیگر دوست‌داشتنی را در آثار مستقل بیشتری از سینمای اکشن تماشا کردیم.
خلاصه داستان: یک سارق حرفه‌ای پس از دستگیری به زندانی دورافتاده و تهوع‌آور تبدیل می‌شود. او که با شرایط زندان زیاد هم آشنا نیست با پسربچه‌ای ۹ ساله آشنا می‌شود که رویای مشترکی با مجرم داستان ما دارد.
Non-Stop (بدون توقف)
نمره منتقدان: ۶۱ از ۱۰۰
هنرنمایی لیام نیسون در اکشن‌های تکراری اما هیجان‌انگیز زبانزد عام و خاص است. فیلم «بدون توقف» هم یکی از عناوین اکشن جذاب کارنامه هنری نیسون لقب می‌گیرد که باوجود داستان نسبتا قابل پیش‌بینی یک انرژی پرجنب و جوش باورنکردنی را مدیریت می‌کند. مانند بیشتر فیلم‌های لیام نیسون، فیلم «بدون توقف» هم با فروش ۲۲۳ میلیون دلاری از بودجه تقریبا ۵۰ میلیون دلاری‌اش به یک پیروزی بزرگ تبدیل شد. بازیگر محبوب فیلم‌های اکشن این بار هم به سراغ یک داستان هیجانی رفته تا هوادارانش را میخکوب کند.
خلاصه داستان: یک ژنرال نیروی هوایی فدرال ورشکسته و الکلی به نام بیل مارکس زندگی‌اش را در آستانه فروپاشی می‌بیند اما در آخرین ماموریت هوایی‌اش با یک چالش بسیار بزرگ روبرو می‌شود؛ شخصی که هیچ اطلاعاتی از او وجود ندارد با یک ایمیل به بیل مارکس اعلام می‌کند اگر همین حالا ۱۵۰ میلیون دلار به حساب او واریز نکند، یکی از مسافران درون هواپیما را می‌کشد.
The Hunt (شکار)
نمره منتقدان: ۵۶ از ۱۰۰
فیلم «شکار» یکی از بزرگترین قربانی‌های شیوع ویروس کرونا در جهان بود. تنها یک هفته پس از آغاز اکران این فیلم، سالن‌های سینما در ایالات متحده آمریکا تعطیل شدند و از آن‌جایی که سایر سالن‌های سینما در کشورهای اروپایی و آسیایی هم وضعیت مطلوبی نداشتند، استودیوی یونیورسال تصمیم گرفت این فیلم را به صورت مجازی منتشر کند. «شکار» بیشتر از آن که از نگاه هنری و سینمایی به یک فیلم ترسناک خوب تبدیل شود، تلاش می‌کند تا عنوانی سیاسی و هیجان‌انگیز باشد که در رسیدن به هدف سرگرم‌کردن تماشاگرش موفق است.
این فیلم که نام‌های شناخته‌شده‌ای مانند جیسون بلوم و دیمن لیندلوف را پشت صحنه خود می‌بیند، یکی از سیاسی‌ترین فیلم‌های سینمای آمریکا در سال‌های اخیر لقب می‌گیرد که حتی واکنش دونالد ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده را هم به همراه داشت.
خلاصه داستان: گروهی از افراد در شرایطی هوشیاری خود را به دست می‌آورند که با لباس‌های خاص در یک محیط محدودشده گرفتار شده‌اند. این دوازده نفر متوجه می‌شوند گروهی دیگر که ثروت و قدرت بسیار زیادی دارند، آن‌ها را برای شکارکردن مانند حیوانات به بند کشیده‌اند!
نظر شما