این روزها جهان درگیر اخبار ویروس کرونا است. ویروسی که هزاران نفر از مردم سراسر جهان را درگیر خود کرده و حتی توانسته بسیاری را به کام مرگ بکشاند. کشورهای مختلفی محدودیتهای مسافرتی ایجاد کردهاند و بسیاری از شهرهای جهان قرنطینه شدهاند. اخبار ویروس کرونا، یادآور روزهای آخرالزمانی فیلمهای سینمایی و رمانهای علمی تخیلی است.
اگرچه فیلمهای آخرالزمانی باورکردنی نیستند اما همیشه داستانهای جذابی برای روایتکردن دارند. بنابراین به نظر نمیرسد ویروس کرونا توانایی آن را داشته باشد تا به اندازه یک رمان آخرالزمانی، میلیونها انسان را به کام مرگ بکشاند. اما پرسش اصلی این است که آیا همه فیلمهای آخرالزمانی با تکیه بر داستانهای هیجانانگیزشان میتوانند واقعا ترسناک هم باشند؟ به نظر نمیرسد این پرسش پاسخ مثبتی داشته باشد. بیشتر فیلمهای آخرالزمانی نمیتوانند فضای به بنبسترسیدهی خود را تشریح کنند. پس انتخاب یک فیلم آخرالزمانی که واقعا هیجانانگیز و جذاب باشد، کمی دشوار است.
در ادامه میتوانید جذابترین فیلمهای آخرالزمانی را بررسی کنید. آثاری که با تماشاگرشان صادق هستند و البته که داستان احمقانهای ندارند.
(دوازده میمون) 12Monkeys
نمره منتقدان: ۸۹ از ۱۰۰
این فیلم در سال ۱۹۹۵ اکران شد اما داستان آن سالها بعد در جریان است. در سال ۲۰۳۵، یک زندانی سیاسی به نام جیمز کول تنها به این شرط از زندان آزاد میشود که راهی گذشته شود. حالا که انسانها میتوانند در زمان سفر کنند، این زندانی باید به سالهای دور سفر کند تا مانع گسترش ویروسی شود که انسانها را برای سالها درگیر خود کرده است. این ویروس وحشتناک محیط زیست را آلوده کرده، بشریت را به زیرزمین کشانده و هر روز قربانیهای بیشتری میگیرد. آیا جیمز کول میتواند مانع گسترش ویروس شود؟
(فرزند انسانها) Children of Men
نمره منتقدان: ۹۲ از ۱۰۰
۲۱ سال پس از سال ۲۰۰۶ که فیلم «فرزند انسانها» اکران شد، کرهی زمین در سال ۲۰۲۷ دچار بحران بزرگی شده است. بحرانی که میتواند هویت و زندگی تمدن بشری را برای همیشه نابود کند. هیچ زنی در سراسر جهان نمیتواند حامله شود و این ویروس کشنده، بقای نسل انسانها را در آستانهی نابودی قرار داده است. اما در این روزهای تاریک، زنی به نام کِی به شکلی کاملا معجزهآسا حامله میشود. با این حال او امنیت جانی ندارد. اما تئودور، مردی است که همه تلاشش را میکند تا این مادر، از فرزند درون شکمش مراقبت کند.
(کتاب الی) The Book of Eli
نمره منتقدان: ۴۷ از ۱۰۰
این فیلم با هنرنمایی دنزل واشنگتن و در سال ۲۰۱۰ اکران شد. تمدن انسانی به معنای امروزی و مدرنی که داشت، نابود شده است. انسانها اگر زنده باشند، پراکنده شدهاند. در این میان، گروههای بسیاری از راهزنها شکل گرفته و هیچکس امنیت ندارد. با این حال مردی به نام الی کتابی را در اختیار دارد که میتواند بشریت را نجات دهد. با این حال الی مسیر دشواری برای رساندن کتاب به افراد قابل اطمینان دارد؛ مسیری سرشار از راهزنان، انسانهای مهربان اما غیرقابل اعتماد و البته حوادث غیرقابل پیشبینی. اما الی امیدوار است.
(برفی) Snowpiercer
نمره منتقدان: ۹۵ از ۱۰۰
امروزه بیشتر هواداران سینما بونگ جون هو را برای کارگردانی فیلم «انگل» میشناسند. او پیش از این فیلم که جوایز اسکار بسیاری را برنده شد، به واسطه فیلم «اوکجا» به شهرت رسیده بود. اما برای منتقدان سینما، «برفی» که در سال ۲۰۱۳ اکران شد، شهرت بیشتری دارد. داستان فیلم در دورانی نامشخص رخ میدهد. وقتی تلاشهای دانشمندان برای مقابله با گرمایش جهانی نتیجه نمیدهد، فاجعه عظیمی رخ میدهد؛ سراسر کره زمین وارد عصر یخبندان میشود. بیشتر جمعیت کره زمین به دلیل این سرمای کشنده جان خود را از دست میدهند و تنها بازماندگان، مسافران قطاری هستند که باید برای آینده گونهی انسان تصمیمگیری کنند.
(مکس درمانده: جاده خشم) Mad Max: Fury Road
نمره منتقدان: ۹۷ از ۱۰۰
این فیلم که در سال ۲۰۱۵ اکران شد، توسط جرج میلر ساخته شده است. او پیش از کارگردانی این فیلم، سه فیلم «مکس درمانده» در سالهای دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی را تولید کرده بود. اگر ستاره آن فیلمها مل گیبسون بود، در این فیلم با تام هاردی روبرو هستیم. او در نقش مکس حاضر میشود. مردی که در دوران خشکسالی و قحطی باید به تنهایی در دنیای خشن پیرامونش زنده بماند. اما مکس بدشانس است چراکه توسط گروهی از سربازان قدرتمند یک دیکتاتور دستگیر میشود.
با این حال مکس این فرصت را پیدا میکند تا به همراه چند تن از زنان حرمسرای دیکتاتور فرار کند. این فرار به معنای پیروزی نیست چراکه مکس در امان نیست. «جاده خشم» یکی از هیجانانگیزترین، پیچیدهترین و جذابترین فیلمهای آخرالزمانی است که شاید مدتی طولانی زمان نیاز باشد تا عنوانی شبیه به آن را پیدا کنید.
(من افسانه هستم) I am Legend
نمره منتقدان: ۶۸ از ۱۰۰
این فیلم در سال ۲۰۱۰ اکران شد اما داستان آن در سال ۲۰۱۰ در جریان بود. جایی که ایالات متحده آمریکا پس از انتشار یک ویروس مرگبار، تمدن خود را از دست داده است. این ویروس که ابتدا قرار بود روشی برای درمان سرطانها باشد، حالا مردم را به موجوداتی وحشی تبدیل کرده که فقط به کشتن یکدیگر فکر میکنند. اما این موجودات وحشی در روشنایی روز میمیرند و تنها در تاریکی شب به خیابانها میآیند.
دکتر رابرت نویل، هنوز دچار این ویروس نشده و به همراه سگش، در خیابانهای نیویورک پرسه میزند. او امیدوار است با شکار مردمی که شباهتی با انسانها ندارند، روشهای درمانیاش را امتحان کند. اما رابرت افسردگی شدیدی دارد که از تنهایی بینتیجهاش نشات میگیرد. اما به نظر میرسد او تنها انسان زنده در نیویورک نیست.
(جاده) The Road
نمره منتقدان: ۷۳ از ۱۰۰
فیلم «جاده» براساس کتابی به همین نام ساخته شد و در سال ۲۰۰۹ اکران شد. داستان فیلم در آیندهای دور رخ میدهد. روزگاری که کره زمین را به زبالهدانی تبدیل کرده و هیچ منبعی برای تغذیه انسان باقی نمانده است. گیاهان نابود شدهاند و هیچ غذایی برای خوردن یافت نمیشود. در این شرایط وحشتناک، پدری به همراه پسرش در جادههای آمریکا سرگردان هستند. آنها به سوی سرزمینهای جنوبی حرکت میکنند تا نشانی از زندگی را پیدا کنند. اما مسیر دشواریهای بسیاری دارد.
(جنگ جهانی زد) World War Z
نمره منتقدان: ۶۶ از ۱۰۰
فیلم «جنگ جهانی زد» که از ستارهای مشهور به نام برد پیت استفاده میکند، در سال ۲۰۱۳ اکران شد. داستان این فیلم درباره ماموری است که در سازمان ملل کار میکند. او متوجه میشود تغییراتی در رفتار انسانها ایجاد شده که آنها را به زامبیهای تشنه به خون تبدیل میکند. سازمان ملل او را فرا میخواند تا به منظور مقابله با گسترش این بیماری، ماموریتهای متعددی را برعهده بگیرد.
(جعبه پرنده) Bird Box
نمره منتقدان: ۶۳ از ۱۰۰
داستان فیلم در آیندهای دور رخ میدهد. جایی که موجوداتی ناشناخته به کرهی زمین نفوذ کردهاند و حالا سیاره انسانها به آنها تعلق دارد. در چنین شرایطی، این موجودات میتوانند هر موجودی که پیرامونش را نگاه میکند، به راحتی بکشند. بنابراین انسانها برای زندهماندن در محیطهای آزاد، نیاز دارند تا چشمهای خود را بسته نگه دارند. چراکه کوچکترین نگاهی میتواند زندگی آنها را به پایان برساند.
(یک مکان ساکت) A Quiet Place
نمره منتقدان: ۹۵ از ۱۰۰
این فیلم که در سال ۲۰۱۸ اکران شد، داستانش را در حوالی سال ۲۰۲۰ روایت میکند. بسیاری از انسانهای کره زمین به وسیله موجودات بیگانه نابود شدهاند. این موجودات بینایی ندارند و تنها با کمک صداها میتوانند شکارشان را پیدا کنند. با ایجاد کوچکترین صدایی، این موجودات پیدا میشوند. خانواده آبوت اما این بحران را مدیریت میکنند. لی آبوت و همسرش اِوِلین با دقت و وسواس از یک دختر ناشنوا و دو پسر کوچکشان مراقبت میکنند. اما ۸۲ روز پس از آغاز بحران سکوت، صدایی ناخواسته همه چیز را به هم میریزد.
نظر شما