به گزارش ایرنا زندگی- استرس، اگر از کنترل خارج شود، میتواند نهتنها عملکرد تحصیلی، بلکه سلامت روانی و حتی جسمی دانشآموز را نیز تحتتأثیر قرار دهد. حال ریشههای استرس امتحانات در کجاست؟ چه نشانههایی دارد؟ آیا همه نوع استرسی مضر است یا نوعی از آن میتواند محرّک و سازنده باشد؟ چگونه میتوان آن را مدیریت کرد و از حالت بحران خارج ساخت؟ و مهمتر از همه، چه نقشهایی بر دوش خانوادهها و نظام آموزشی برای کاهش این بار روانی سنگین قرار دارد؟
در این گزارش، به سراغ سحر افراز، روانشناس و رواندرمانگر، رفتهایم تا با نگاهی علمی و دقیق، به واکاوی ابعاد مختلف این مسئله بپردازیم.
استرس، همیشه هم بد نیست!
سحر افراز، روانشناس و رواندرمانگر، در تبیین ابعاد روانی استرس امتحان، بر تمایز بنیادی میان دو گونه استرس تأکید میکند: «در روانشناسی، ما میان استرس سالم (Eustress) و استرس مضر (Distress) تفاوت قائل میشویم. استرس سالم نوعی فشار طبیعی و سازنده است که فرد را به تلاش، تمرکز و برنامهریزی بیشتر وامیدارد. این نوع از استرس، نهتنها زیانآور نیست، بلکه میتواند موجب بهبود عملکرد شود.»
او میافزاید: «دانشآموزی را تصور کنید که شب امتحان با اندکی اضطراب روبهرو است. اما همین اضطراب باعث میشود او برنامهریزی کند، زودتر بخوابد و صبح زود برای مرور مطالب بیدار شود. این دقیقاً مصداق استرس سالم است؛ فشاری مثبت و هدفمند که به او انگیزه و جهت میبخشد.»
استرس سالم محرک و سازماندهنده است، اما استرس مضر فلجکننده، همراه با ترس و علائم جسمی است و باید مدیریت شود.
در نقطه مقابل، افراز به توصیف استرس مضر میپردازد: «استرس مضر، فشاری روانی است که از آستانه تحمل فرد فراتر میرود و به جای ایجاد انگیزه، سبب اختلال در عملکرد ذهنی و جسمی میشود. این نوع از استرس با علائمی مانند بیخوابی، افکار منفی، فراموشی، دلدرد، تپش قلب یا احساس ناتوانی همراه است. چنین وضعیتی نهتنها به موفقیت کمک نمیکند، بلکه توان ذهنی و جسمی فرد را تحلیل میبرد.»
افراز راه تشخیص این دو نوع استرس را در پرسشی ساده اما کلیدی خلاصه میکند: «آیا این فشاری که تجربه میکنم، به من برای بهتر عمل کردن کمک کرده یا تمرکزم را از بین برده است؟» او تأکید میکند: «اگر استرس موجب سازماندهی رفتارها و تقویت انگیزه شده باشد، بهاحتمال زیاد با استرسی سالم مواجه هستیم. اما اگر این حالت فلجکننده باشد و با ترس شدید یا علائم جسمی توأم شود، با استرسی مضر روبهرو هستیم که باید مدیریت شود، پیش از آنکه آسیبزا گردد.»
پیامدهایی فراتر از روز امتحان
افراز با تأکید بر دامنه گسترده اثرات استرس امتحان، یادآور میشود که این نوع فشار روانی صرفاً محدود به لحظه آزمون نیست، بلکه در صورت عدم مدیریت صحیح، میتواند تا مدتها پس از پایان امتحان نیز بر ابعاد مختلف زندگی فرد سایه بیفکند.
او با اشاره به عوارض روانشناختی استرس مزمن میگوید: «استرس درماننشده میتواند به شکل اضطرابهای فراگیر، کاهش عزتنفس، احساس ناکارآمدی و حتی افسردگی بروز کند. بهویژه در میان دانشآموزان و دانشجویانی که پس از امتحان نیز همچنان خود را به دلیل اشتباهات کوچک یا نمرات احتمالی سرزنش میکنند، این فشار روانی تداوم مییابد. چنین افرادی در ذهن خود به بازسازی مداوم سناریوهای شکست میپردازند، که این امر منجر به تحلیل انرژی روانی و فرسودگی ذهنی میشود.»
استرس مزمن میتواند موجب تضعیف سیستم ایمنی بدن شود و فرد را در برابر بیماریها آسیبپذیرتر سازد.
افراز در ادامه، به نشانههای جسمانی ناشی از استرس نیز اشاره میکند و میافزاید: «بدن نیز در برابر استرس واکنش نشان میدهد. اختلال خواب، سردرد، تپش قلب، مشکلات گوارشی و کاهش اشتها از جمله علائمی است که در نتیجه تنش مداوم ظاهر میشوند. همچنین، استرس مزمن میتواند موجب تضعیف سیستم ایمنی بدن شود و فرد را در برابر بیماریها آسیبپذیرتر سازد.»
او همچنین به بُعد اجتماعی این مسئله نیز توجه میدهد و تصریح میکند: «استرس شدید گاه به انزوای فرد منجر میشود و باعث کاهش تعامل او با دوستان، خانواده یا همکلاسیها میگردد. در برخی موارد، این فشار روانی به شکل پرخاشگری، زودرنجی یا رفتارهای غیرمعمول در روابط بینفردی بروز مییابد و حتی به ایجاد تنشهای جدی در فضای خانواده دامن میزند.»
افراز هشدار میدهد که اگر این چرخه استرس شناسایی و متوقف نشود، ممکن است به الگویی فرسایشی و مزمن در ذهن و روان فرد تبدیل گردد؛ الگویی که نهفقط در دوران تحصیل، بلکه در مراحل بعدی زندگی مانند ورود به دانشگاه یا محیط شغلی نیز تکرار خواهد شد و مانع از رشد طبیعی و متوازن فرد میشود.
راهکارهایی علمی برای مدیریت استرس امتحان
این روانشناس و رواندرمانگر با اشاره به اهمیت مدیریت صحیح استرس در دوران امتحانات، مجموعهای از راهکارهای علمی و عملی را برای افزایش بهرهوری و کاهش فشار روانی در این ایام پیشنهاد میدهد. به گفته او، این روشها بر پایه پژوهشهای روانشناختی معتبر و تجربیات بالینی شکل گرفتهاند و میتوانند بهطور قابل توجهی از بار روانی امتحانات بکاهند.
بسیاری از تنشها و اضطرابها ناشی از بینظمی و تعویق در مطالعهاند
او نخستین گام در این مسیر را برنامهریزی واقعبینانه و منظم میداند. از نظر او، بسیاری از تنشها و اضطرابها ناشی از بینظمی و تعویق در مطالعهاند. تدوین یک برنامه درسی تدریجی، متعادل و قابل اجرا، احساس کنترل و پیشبینی را در فرد تقویت میکند؛ عاملی که نقش کلیدی در کاهش اضطراب ایفا میکند.
افراز در ادامه، تکنیکهای آرامسازی ذهن و بدن را نیز مؤثر میداند. بهکارگیری روشهایی همچون تنفس دیافراگمی، آرامسازی تدریجی عضلانی، مراقبه ذهنآگاهی و تصویرسازی ذهنی مثبت، میتواند با کاهش پاسخهای فیزیولوژیک به استرس، به بهبود عملکرد ذهنی و جسمی دانشآموزان بینجامد.
وی همچنین بر اهمیت بازسازی شناختی تأکید میکند و میگوید: «بسیاری از دانشآموزان، ناخودآگاه درگیر گفتوگوهای درونی منفی و اضطرابزا میشوند، مانند «حتماً خراب میکنم» یا «اگر نمرهام خوب نشه، همهچیز از بین میره». آموزش شناخت این افکار و جایگزینی آنها با باورهای واقعبینانهتر، یکی از رویکردهای اصلی درمان شناختی-رفتاری است که میتواند اضطراب امتحان را بهطور مؤثری کاهش دهد.
مرور فعال، خلاصهنویسی، تمرین تستزنی و استفاده از فلشکارت موجب یادگیری عمیقتر و کاهش اضطراب ناشی از ناآشنایی با مطالب میشود
افراز در ادامه به اهمیت تکنیکهای مطالعه مؤثر اشاره کرده و آنها را ابزاری برای ارتقای اعتماد بهنفس تحصیلی معرفی میکند. مرور فعال، خلاصهنویسی، تمرین تستزنی و استفاده از فلشکارت از جمله روشهایی است که موجب یادگیری عمیقتر و کاهش اضطراب ناشی از ناآشنایی با مطالب میشود.
به گفته او، سبک زندگی سالم نیز در مدیریت استرس نقشی اساسی دارد. خواب کافی، تغذیه مناسب شامل مواد مغذی مانند پروتئین و امگا-۳، پرهیز از مصرف زیاد کافئین، و فعالیت بدنی منظم مانند پیادهروی یا ورزش هوازی، از عواملی هستند که بر تعادل روانی و جسمانی دانشآموزان تأثیر مثبت دارند.
در نهایت، افراز نقش حمایت اجتماعی و عاطفی را نیز یادآور میشود. برقراری ارتباط با دوستان، اعضای خانواده یا مشاوران مدرسه، میتواند احساس فشار روانی را کاهش داده و مانع از مزمن شدن استرس شود. او اضافه میکند که صحبتکردن درباره اضطراب خود، نوعی تخلیه هیجانی محسوب میشود و نباید نادیده گرفته شود.
افراز در پایان، تأکید میکند که تغییر نگاه دانشآموزان به فرآیند امتحان، از «امتحان برای نمره» به «امتحان برای یادگیری»، خود یک مداخله روانشناختی اثربخش است که میتواند به تعادل ذهنی و موفقیت بلندمدت آنان کمک کند.