کتاب «در غرب خبری نیست» نوشته اریش ماریا رمارک دو ماه قبل از انتشار به صورت کتاب در روزنامه «وسیش» با عنوان «گزارش سربازی از جبهههای جنگ» چاپ میشد و استقبال خوبی داشت تا این که به عنوان رمان منتشر شد و مشهورترین رمان ضد جنگ جهان شد.
حس پوچ وطنپرستی
کتاب «در غرب خبری نیست» در ایران توسط چندین مترجم به فارسی بازگردانی شده است. هادی سیاح سپانلو، سیروس تاجبخش، رضا ژوئیهی، پرویز شهدی در سالهای مختلف این کتاب را ترجمه کردهاند. این کتاب به ۵۵ زبان جهان ترجمه شده است.
رمارک نویسنده کتاب خود تنها شش هفته در خط مقدم جبهه در جنگ جهانی اول حضور داشت اما این مدت زمان کافی بود که پس از جنگ دیگر نتواند به زندگی معمولی بازگردد و از افسردگی، دلهره و ترس رنج ببرد.
تمام داستان به صورت اول شخص از زبان شخصیت اصلی آن نقل میشود، به جز پاراگراف آخر کتاب که حاوی خبری درباره پل بایمر است. پل بایمر و تعدادی از همکلاسیهایش تحت تأثیر سخنرانیهای میهنپرستانه معلمشان، داوطلبانه در ارتش نامنویسی کردهاند. اما پس از تجربه واقعیتهای جنگ به این نتیجه میرسند که حس ملیگرایی و وطنپرستی که با اعتقاد به آن به ارتش پیوستند، اکنون به نظرشان پوچ و توخالی میرسد و جنگ چهره باشکوه و غرورآفرینش را نزد آنها از دست میدهد.
همه مخالف جنگ نیستند
اریش ماریا رمارک در آلمان به دنیا آمد. بعد از به قدرت رسیدن حزب نازی به دلیل انتشار کتاب در غرب خبری نیست تابعیت آلمانی او لغو شد و تا زمان مرگش در هفتاد و دو سالگی در سوئیس زندگی کرد. رمارک به هیچکدام از دستهبندیهای نازیسم برای اجرای خشونت و نابود کردن تعلق نداشت اما با نگارش کتابهایش به یکی از هدفهای حکومت «هیتلر» تبدیل شد.
در این باره بخوانید:
نقلقول معروفی از این نویسندهی مطرح ادبیات در ژانر جنگ وجود دارد: «به نظر من بدیهی مینمود که آدمها صلحطلب یا ضدجنگ باشند. همیشه فکر میکردم که همه انسانها مخالف جنگاند، تا آن که دریافتم کسانی هم هستند که موافق آن هستند، بهخصوص کسانی که خود مجبور نیستند در آن شرکت کنند.»
از آثار دیگر او میتوان به کتابهای «رفقا»، «آخرین ایستگاه»، «بهشت هیچ چیز مورد علاقهای ندارد» و «از عشق با من حرف بزن» اشاره کرد.