مسئلهی بغرنج اینجاست که استرس و کجخلقی فقط ما را اذیت و کلافه نمیکند؛ بلکه اطرافیانما هم از یک جایی به بعد، حوصلهی تحمل کردن ما را ندارند. برای هیچکسی تبدیل شدن به فرد منفیگرای جمعهای دوستانه جذاب نیست؛ اما اگر حواسمان نباشد به راحتی در چالهی جاذب افکار منفی گیر میافتیم و اتفاقات بد، یکی پس از دیگری ما را پیدا میکنند. گاهی در زندگی نمیدانیم که چرا پشت سر هم بد میآوریم. هیچ چیزی طبق برنامههای ما پیش نمیرود و انگار دنیا در جهتی حرکت میکند که چهارچوب زندگیمان را از هم جدا کند. وقتی بدن ما خسته است نیاز به استراحت دارد ولی خستگی ذهن ما چگونه در میرود؟ در این زمان هر چقدر هم که مرخصی بگیریم و به مسافرت برویم هیچ تضمینی برای خالی شدن ذهن وجود ندارد. در ادامه «ایرنا زندگی» راهکارهایی برای کارکرد مثبت ذهن پویا را به اشتراک میگذارد.
۱. یوگای فوری؛ در ۳ مرحله به راحتی ذهن خود را خاموش، روشن کنیم
تنها کافی است ۲۰ دقیقه خالی را در محل کار یا دانشگاه به این کارها اختصاص دهید تا انگیزهی لازم برای ادامهی روزتان را بازیابی شود:
الف) ۳ بار نفس عمیق بکشید: از بینی تا جایی که ریههایتان جا دارد نفس بکشید و از دهان آن را بیرون دهید.
ب) چشمهای خود را ببندید: خاطراتی را یادآوری کنید که در آن لحظه، شما را خوشحال میکنند.
ج) موسیقی گوش دهید: حتی اگر میلی به موسیقیهای شاد در آن موقعیت ندارید هم خود را مجبور به گوش دادن موسیقیهای شاد کنید تا بتوانید از حال و هوای بدی که دارید رها شوید.
۲. احساسات سرکوب شده ما را عصبی میکنند
گاهی اوقات خستگی ذهن به علت احساسات سرکوب شده هستند. امروزه راهکارهایی برای کنترل استرس و خشم در وبسایت و صفحههای شبکهی مجازی به فراوانی یافت میشوند. در اینجا میتوانید دربارهی روانشناسان زردی که گفتههایشان پایهی علمی ندارند بخوانید. چند درصد کمک کننده هستند؟ چند درصد اثرات منفی جانبی دارند؟ البته که ما باید روی احساسات خود کنترل داشته باشیم ولی نه همیشه و همه جا.
اگر شما از کسی ناراحت هستید بهترین کار این است که رفتارهای غیرمنطقی و تکانهای از خود نشان ندهید. روان شما نیاز دارد، که از شر آن احساسات ناراحتکننده خلاص شود. اگر عصبانی هستید به جایی بروید که بتوانید فریاد بکشید و اگر ناراحت هستید گریه کنید. این موضوع دربارهی احساسات مثبت هم صادق است. اگر خوشحال هستید لبخند بزنید، اگر شگفتزده میشوید ذوق کنید و کودک درون خود را در روندهای روزمرگی خود، منزوی نکنید.
اگر نیاز دارید با کسی صحبت کنید ولی کسی را مناسب برای این موضوع نمیدانید سعی کنید با مداد بر روی کاغذ بنویسید. تا جایی که احساس آرامش دارید بنویسید و ذهن خود را از احساسات سرکوب شده خالی کنید.
۳. چه جاهایی باید رها کنیم؟
در مقالات و مطالب انگیزشی مدام میشنویم و میبینیم که میگویند هیچگاه ناامید نشوید و زندگی را رها نکنید. در واقع نیاز است گاهی این کار را بکنیم؛ زیرا که در آن مقطع زمانی بهترین کار «رها کردن» است.
الف) وقتی از کاری لذت نمیبرید آن را رها کنید.
ب) وقتی از مصاحبت با کسی لذت نمیبرید آن گفت و گو را رها کنید.
ج) در دیدارهای دوستانهای که با آنها همگن نیستید و احساس خوبی ندارید آنجا را ترک کنید.
بهتر است بدانیم روابط دوستانهی سطحی نه تنها حال ما را خوب نمیکنند؛ بلکه ما را خسته میکنند.
۴. نقش فضای مجازی در احساس ناراحتی عمیق
مقالات بسیاری در سایتهای معتبر ایان، آتلانتیک و هافپست دربارهی «منزویتر شدنمان در عصر دیجیتال و رونق فضای مجازی» منتشر شدند. طبق نوشتهها، فضاهای مجازی ما را از تنهایی در نیاورده بلکه ما را تنهاتر کردند. ما به جای اینکه برویم دوستانمان را ببینیم با آنها به صورت مجازی چت میکنیم. در اینستاگرام پست میگذاریم و وقتی لایکها و کامنتها از راه میرسند خوشحال میشویم چون حس مهم بودن را به ما میدهند. اما این «احساس مهم بودن» از اساس مجازی و کاذب است. به همین دلیل آمار افسردگی در کسانی که در فضاهای مجازی فعالیت بیشتری دارند بالاتر است.
حالا بیایید به یک موضوع جایگزین بهتر فکر کنیم، مثل وقت گذرانی در دنیای واقعی و حقیقی. اگر میخواهیم دوستانمان را ببینیم، خودمان را گول نزنیم و با یک تماس تصویری که تنها درصد کمی از لذت دیدار را دارد، بیخیال دیدارهای حضوری نشویم. برای خودمان برنامهی هفتگی تفریحی داشته باشیم. با دوستان و خانوادههایمان به گردش برویم. در هفته، دو ساعت را برای خودمان باشیم بدون اینکه، فکر عقب افتاد از برنامه درسی و کاری به ذهنمان خطور کند.
در اینباره بخوانید:
۵. آیا کوید ۱۹در این افزایش این خستگی مفرط ذهن اثر داشته است؟
با کوید ۱۹ ما از بسیاری امکانات تفریحی خود درو افتادیم؛ کافه، رستوران، سینما، تاتر، کنسرتها و غیره. در این دوره منطقی است اگر ما خستگی خود را نتوانیم آنطور که باید رفع کنیم. اما نمیتوان با خستگی و افکار مزاحم به زندگی با کیفیت و خوب ادامه داد. پس بهتر است به سراغ راههای جایگزین برویم.
مثلا اگر داریم به این موضع فکر میکنیم که «امروز خیلی برای کار کردن خسته هستم» ۲ ساعت مرخصی ساعتی بگیریم و به نزدیکترین کافه برویم یا اینکه قدمی بزنیم و با کسی که حالمان را خوب میکند دربارهی اتفاقات روزمرهی ساده صحبت کنیم. در انتخاب فرد مورد نظر در اینجور مواقع دقت کنید؛ زیرا آن شخص باید کسی باشد که هم ما به او حال خوب میدهیم، هم او به ما. بهتر است همیشه در ذهنمان باشد که مزاحم کسی نشویم.
اگر کتاب خواندن، موسیقی گوش دادن و فیلم دیدن به شما کمک میکند حتما این کارها را انجام دهید. از خودتان بپرسید «همین حالا چه کاری من را خوشحال میکند» به جوابی که میدهید دقت کنید. جواب شما نباید به خودتان و دیگران آسیب برساند. تنها باید خودتان را از آن حال و هوای خستگی دور کند. به خودتان، افکار و احساساتتان اهمیت بدهید. تنها در این شرایط است که از خودتان راضی میشوید و میتوانید انسانی مفید برای جامعه و دوستانتان باشید.
برداشتی از: هاف پست