گروه ایرنا زندگی - کاخ گلستان با همه آرا بیراهای زیبا و چشم نوازش بستر حوادث تاریخی بی شماری بوده است. این روزها که درب تالارها و حوضخانهها و اندرونی و عمارتهای آن به روی همهمان باز است، متصدیان این کاخ یادگارهایی را از گنجینه آن بیرون آوردهاند که هر کدام قصهای شنیدنی برای خود دارند. صندلی فرنگی ناصرالدین شاه یکی از آن هاست.
آن پیشگویی به حقیقت پیوست
دوران سلطنت چهارمین شاه قاجار، کش آمده و حوصله سر بر شده بود. به نظر میرسید پیشگویی رمالی که در جوانی دست راست شاه را وارسی کرده بود حقیقت داشت. پیشگوی دوره گرد به ناصرالدین شاه قاجار گفته بود سلطنتی طولانی خواهد داشت، اما اگر نتوانی نحسی یک روز مانده به سال پنجاهم سلطنتت را رد کنی هیچ گاه رنگ قران را نخواهی دید. کسی چه میداند، شاید همین دلهره و رد کردن نحسی این روز بود که به جان شاه خنج میانداخت و باعث شد بی هوا و بدون برنامه قبلی یک روز قبل از پنجاهمین سال سلطنش هوای زیارت شاه عبدالعظیم کند. صبح روز دوازهم اردیبهشت سال 1275 بود. میرزا علی خان ظهیر الدوله به همراه امین السلطان تدارک جشن میدیدند که معتمدالحرم وارد شد و خبر داد شاه تصمیم به استخوان سبک کردن دارد. دستور این بود که همراه او شوند. پیشگویی به حقیقت پیوست. شاه در زاویه مقدسه رو به ضریح زمزمه میکرد که میرزا رضای کرمانی به بهانه تقدیم عریضهای به او نزدیک شد. آنقدر نزدیک شاه بود که تیر تپانچه روسیاش روی قلب شاه نشست و به دقیقه نکشید که ناصرالدین شاه در آغوش معتمد خاقان آخرین نفسش را کشید.
خون شاه ماضی
آشوبی به پا شد. جسد شاه را به غرفه خانوادگی بردند. پیکر او را روی صندلی همایونی گذاشتند تا پزشک مخصوص در این ولوله و آشوب کوچه باز کند و به آن ها برسد و خبر فوت را تایید کند. نیاز به معاینه بیشتر نبود. قلب نمی زد. طبیب مخصوص دربار دستمال آغشته به خون را از روی زخم دهان باز کرده سینه شاه برداشت و روی آن نوشت: «این دستمال از روی زخم سینه ناصرالدین شاه قاجار برداشته شده و به خون شاه ماضی آغشته است.» شاه را به همان صندلی فرنگی بستند و در میان شیون زنان حرمسرا به حمام شاهی منتقل کردند تا غسل و کفن شود. لباسی که به قاعده یک سکه پارگی برداشته بود و خون مانده اطرافش به سیاهی می زد را از تن شاه درآوردند و به همراه همان دستمال به خزینه البسه دربار سپردند.
راز مگوی بازمانده خاندان نصیرالدوله
سال ها بعد اوایل دهه 80 شمسی بود که زنگ تلفنی که در دفتر تحریریه روزنامهای پیچید آن لباس و آن دستمال خونین را از غبار فراموشی ایام بیرون آورد و دوباره خبرساز کرد. زن میانسالی از خاندان نصیرالدوله بدر در تلفن گفت یک صندلی در خانه دارد که آغشته به خون ناصرالدین شاه است و حالا میخواهد آن را به موزه کاخ گلستان اهدا کند که بهتر بتوانند از آن مراقبت کنند. تنها یک راه برای تایید گفته های این زن وجود داشت. با آزمایش دی ان ای به راحتی میشد خون روی لباس و صندلی را با هم تطبیق داد. خیلی طول نکشید که مدیران وقت کاخ موزه گلستان آن دستمال و جامه خونین را از خزینه خارج کردند و بخش کوچکی از آن تحویل انتستیتو پاستور شد. بازمانده خانواه نصیرالدوله اشتباه نکرده بود. این صندلی که صد و اندی سال در خاندان او دست به دست چرخیده و حالا به موزه اهدا شده بود رازهای زیادی از ناصرالدین شاه را در سینه داشت. رازهایی که تنها بخشی از آن در تاریخ به جا مانده است. دی ان ای رازهای زیادی از خلقیات رفتاری یک آدم و حتی ریشههای یک تصمیم او را میتواند روی دایره بریزد. ناصرالدین شاه در دوره 50 ساله سلطنش بین استبداد و اصلاح طلبی آواره بود. او پادشاهی هنردوست بود که خیلی از ظواهر تمدن به دستور او به دورازه های تهران قدیم پاگشا شدند اما در عین داشتن همین روحیه به بی رحمانه ترین شکل ممکن فرمان قتل دو وزیرش را صادر کرد و با مخالفانش برخوردی عتاب آلود و قهر آمیز داشت. هرچه هست و نیست حالا این بر ما روشن است که محققان انستیتو پاستور کارشان را تمام و کمال انجام داده و گزارش بلند بالایی را به مدیران موزه تحویل داده اند که ریز این جزییات رفتاری در آن هویداست. اما این که چرا بعد از گذشت یک دهه هنوز این گزارش منتشر نشده جای سوال را برای علاقه مندان به تاریخ باقی گذاشته است.
ملاقات با صندلی گوشهگیر کاخ
باری این روزها اگر گذرتان به کاخ گلستان و تالار آینهاش بیفتد در کنار درگاهی مخصوص آن، صندلی گوشه گیر تنهایی را خواهید دید که به دور از همتایان فرنگی اش با لکه قهوه ای رنگ مشهودی در تکیه گاهش مقابل چشم بازدید کنندگان قرار گرفته است. این صندلی جزو اشیایی نیست که نمایشی دائمی داشته باشد، پس اگر خواهان دیدن آن و شنیدن قصهاش از زبان راهنمایان حاذق موزه هستید همین روزها راه تان را به سمت میدان مشق و ارگ شاهی و تالار آینهاش کج کنید تا از نزدیک یادگار نحس ترین روز زندگی ناصرالدین شاه را ببینید.
کاخ گلستان کجاست؟
برای بازدید از این کاخ و دارالخلافه دوران قاجار باید خودتان را به چهارراه گلوبندک و خیابان 15 خرداد برسانید.کمی مانده به سبزه میدان به سمت چپ راه کج کنید و وارد میدان ارک شوید. کاخ موزه گلستان از ساعت 9 تا 17 عصر پذیرای بازدیدکنندگان است. عمارت شمس العماره، تالار سلام، تالار گنجینههای پیشکش شده، عمارت حوضخانه و موزه مردم شناسی از اماکن دیدنی این کاخ زیبای به جا مانده از دودمان قاجار هستند.
نظر شما