یکی از مهم‌ترین جنبه‌های افسردگی این است که احساس کنید زندگی ارزش زیستن ندارد. این احساس ناامیدی و درماندگی می‌تواند روح و روان را ویران و آینده را تیره‌وتار کند اما با ایجاد حس هدف در زندگی می‌توان از افسردگی پیشگیری و حتی آن را درمان کرد.

گروه ایرنا زندگی - گاهی ممکن است از شدت افسردگی، احساس پوچی کنید یا احساس کنید مصیبت‌های دنیا روی شانه‌های شما سنگینی می‌کند و حتی گاهی از محیط‌های اجتماعی کناره‌گیری کنید. با این‌حال، تحقیقات نشان داده است که احساس هدف داشتن در زندگی می‌تواند به شما کمک کند تا از احساس پوچی و افسردگی خارج شوید و دوباره به زندگی عادی خود ادامه دهید چراکه احساس هدف، امید می‌آورد و به شما در تصمیم‌گیری کمک می‌کند. مطالعات همچنین نشان می‌دهند که داشتن هدفمندی می‌تواند انعطاف‌پذیری عاطفی شما را افزایش دهد و شما را قادر می‌سازد تا با استرس‌های زندگی، بهتر کنار بیایید.

هدف داشتن دلیلی برای زندگی کردن است

به‌طورکلی احساس هدف، به‌عنوان مهم‌ترین چیز برای هدایت رفتارها، تصمیم‌گیری‌ها و دستیابی به اهداف فرد در نظر گرفته می‌شود. هدف ممکن است برای برخی تشکیل خانواده، قبولی در یک‌رشته تحصیلی، دستیابی به علایق و برای برخی دیگر ممکن است شغلشان باشد. یک تصور غلط در مورد هدف این است که هدف ثابت است، درحالی‌که افراد می‌توانند اهداف خود را پس از یک رویداد مهم در زندگی مانند مرگ در خانواده، بازنشستگی، ورود یا خروج از یک رابطه و... تغییر دهند. صرف‌نظر از اینکه چه چیزی برای شما معنا و هدف می‌آورد، داشتن حس هدف ضروری است.

احساس اینکه هرروز صبح دلیلی برای بلند شدن از رختخواب داشته باشیم، یا اینکه به چیز مفید یا مهمی دست‌یابیم، زندگی را در جهت مثبتی حرکت می‌دهد. وقتی دنیای ما معنادار می‌شود و احساس می‌کنیم در حال رسیدن به اهداف خود هستیم، این قدرت را داریم که مسئولیت بیشتری برای زندگی خود بپذیریم و این به‌نوبه خود به ما انگیزه و امید به زندگی می‌دهد.

داشتن هدف بر روی سلامت روان تأثیر مثبت دارد

افرادی که احساس می‌کنند زندگی معناداری دارند، روابط شخصی قوی‌تری، مشکلات جسمی کمتر، سلامت روانی بهتر و به‌طورکلی سبک زندگی سالم‌تری دارند. برعکس، زمانی که ما فاقد احساس هدف هستیم، می‌توانیم احساس پوچی کنیم – که این خود می‌تواند منجر به افسردگی و اضطراب شود.

تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که حس هدفمند و معناداری در زندگی دارند، در مقایسه با افرادی که احساس هدف ندارند، از سلامت روان و عملکرد شناختی بهتری برخوردارند. افرادی که حس هدف در زندگی دارند کمتر دچار حملات قلبی، سکته مغزی و زوال عقل می‌شوند.  چندین مطالعه همچنین نشان می‌دهند که افراد با حس هدفمندی قوی‌تر تمایل به انجام رفتارهای سالم‌تر و انتخاب‌های سبک زندگی مانند انجام تمرینات بدنی منظم دارند.  مطالعه ای در سال ۲۰۱۳ نشان داد که افراد با حس هدفمندی در زندگی در مدیریت استرس بهتر عمل می کنند و خواب بهتری نسبت به افراد بدون هدف‌دارند. همچنین داشتن جنبه مثبت و معنادار در زندگی ممکن است عملکرد مغز از جمله شناخت و حافظه کلی را بهبود بخشد.  

چگونه باهدف گذاری از افسردگی پیشگیری کنیم؟

هدف‌گذاری یکی از مهم‌ترین عناصر موفقیت در زندگی ماست. تحقیقات نشان می‌دهد که داشتن اهداف روشن می‌تواند تأثیر مثبتی در زندگی روزمره داشته باشد اما تعیین اهداف واقع‌بینانه و دست‌یافتنی در بهترین شرایط می‌تواند چالش‌برانگیز باشد و این مسئله برای افرادی که با افسردگی و اضطراب دست‌وپنجه نرم می‌کنند گاهی غیرممکن به نظر می‌رسد اما با به‌کارگیری روش‌های زیر، به‌راحتی می‌توان حس هدف در زندگی را به دست آورد.

اهداف کوچک تعیین کنید

یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی که افراد در هدف‌گذاری مرتکب می‌شوند این است که سعی می‌کنند کل زندگی خود را تنها با یک هدف تغییر دهند. اگر برای رسیدن به اهدافی که درگذشته تعیین کرده‌اید تلاش کرده‌اید و به آن‌ها نرسیده‌اید، سعی کنید یک هدف کوچک و قابل‌دستیابی را تعیین کنید، سپس از موفقیت دررسیدن به آن هدف کوچک برای شروع قدرتمندانه روی هدف قابل‌اجرای بعدی استفاده کنید. به‌عنوان‌مثال، هدف شما این است که در عرض یک ماه، ۳ کیلو وزن کنید؛ بنابراین، هدف امروز شما باید این باشد که به‌جای چیپس در میان وعده، یک میوه را جایگزین کنید. انتخاب غذایی سالم‌تر ممکن است اثرات مثبتی در شما و کاهش وزن شما داشته باشد لذا این هدف کوچک می‌تواند فرصت دستیابی به هدف بعدی بزرگ‌تر یعنی ۱۰ دقیقه پیاده‌روی در روز را فراهم کند.

تعیین و انجام اهداف کوچک تأثیر مثبتی در انگیزه شما دارد و به شما کمک می‌کند تا درونی سازی کنید که می‌توانید اهداف بزرگ‌تر را انجام دهید. این امر به‌ویژه برای افرادی که با افسردگی یا اضطراب دست‌وپنجه نرم می‌کنند، بسیار مهم است.

اهداف خود را مشخص کنید

یکی از رایج‌ترین اشتباهات در تعیین هدف، مشخص نبودن آن است. اگر دقیقاً ندانید هدفتان چیست، تلاشی هم برای دستیابی به آن نخواهید کرد. مثلاً تصمیم می‌گیرید به‌عنوان یک هدف "وزن کم کنید" یا "زمان بیشتری را با خانواده بگذرانید"؛ این اهداف، فاقد ویژگی خاص و مشخص هستند اما کاهش کلسترول به میزان مشخص، حذف یک ماده غذایی خاص مثل نوشابه یا گنجاندن ورزش در برنامه روزانه از اهداف مشخص هستند. همچنین گذراندن زمان بیشتر با خانواده یک هدف غیر مشخص است؛ سعی کنید این هدف را به یک هدف خاص تغییر دهید، مانند: «هر پنجشنبه، دو ساعت تلفن همراه را کنار می‌گذاریم و یک بازی خانوادگی انجام می‌دهیم.» بنابراین، باید سعی کنید اهدافتان را به‌طور مشخص و واضح تعیین کنید تا در دستیابی و اجرای آن اهداف مصمم باشید.

یک کار خلاقانه انجام دهید

 برای خلاقیت لازم نیست نقاش یا نویسنده بزرگی باشید. انجام یک کار خلاقانه مثل دوخت یک لباس، رنگ‌آمیزی اتاق‌خواب، تغییر دکوراسیون، کاشت گل و گیاه و... هم می‌تواند به احساس هدف داشتن در زندگی کمک کند.

به روانشناس مراجعه کنید

اگر موارد بالا شمارا در تعیین اهداف کمک نکرد، مراجعه به یک متخصص و روان‌درمانگر ممکن است در این مسیر به شما کمک کند. روان‌درمانگر ضمن بررسی علل و علائم افسردگی، به شما کمک می‌کند راه‌هایی را برای ورود مجدد به زندگی خود شناسایی کنید. گفتاردرمانی راهی برای شنیدن افکار خود با صدای بلند است که باعث می‌شود تا در زندگی به احساس هدف دست‌یابید.