گروه ایرنا زندگی - یکی از ویژگیهای مهم حضرت زهرا (س) شخصیت رهبری و مجاهدتهای ایشان است که پیامها و درسهای بینظیری برای انسانها به همراه دارد. شخصیتی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی یک «الگو» و «اسوه» است. ایشان در این زمینه میفرمایند: «فاطمه زهرا (س) در نقش یک رهبر واقعی است؛ همانطور که امام بزرگوار فرمودند که اگر فاطمه زهرا مرد بود، پیغمبر میشد. [این] خیلی حرف عجیب و بزرگی است.» (۲۹/۱۲/۱۳۹۵)
حضرت زهرا (س) مظهر اسم باطن خداوند است و بسیاری از حقایق وجودی ایشان بهراحتی قابلدستیابی نیست؛ به همین دلیل ما باید مثل غواصی که در جستجوی مروارید به اعماق دریا میرود و زحمت میکشد و مرواریدهای ناب و درشت صید میکند، با اصلاح باطنمان به معرفت وجودی حضرت زهرا سلاماللهعلیها دست یابیم و این بانوی بزرگ را الگوی خود در مسیر زندگیمان قرار دهیم؛ اما نکته مهم این است که الگوگیری از حضرت فاطمه (س) در چه زمینههایی و چگونه باید باشد؟
حضرت زهرا (س)، الگوی یک زن مسلمان است
«دکتر مریم حاج عبدالباقی» کارشناس مذهبی، پژوهشگر و استاد حوزه میگوید: «حضرت زهرا (س) برای زنان ما کاملترین الگو هستند و ما میتوانیم سرفصلهای زندگی یک زن، یک مادر و یک مبارز و مجاهد را استخراج کرده و زندگی ایشان را سرلوحه زندگی خودمان قرار دهیم.»
عبدالباقی با معرفی کتابی تحت عنوان نهج الحیاة میگوید: «کتاب نهج الحیاة نوشته مرحوم محمد دشتی کتابی است که راهورسم زندگی را از سخنان حضرت زهرا (س) استنباط میکند. این کتاب با دستهبندی موضوعی در زمینههای بهداشتی، تغذیه، همسرداری، خانواده، رفتار با مردم و زیردستان، مقابله با ستمگران، استواری و مقاومت، خشوع، نماز، نبوت و امامت، دفاع از امامت، اخلاق و احکام، سخنانی از حضرت زهرا (س) را برگزیده است و ما میتوانیم با مطالعه این کتاب و آشنایی با زندگی و گفتارهای حضرت زهرا (س)، بایدها و نبایدهای زندگی را دریابیم.»
این کارشناس مذهبی دررابطهبا مقام حضرت زهرا (س) میفرماید: «اسلام، فاطمه را بهعنوان نمونه و اسوه زن معرفی میکند. زنی که در کودکی ام أبیها خوانده شد و با وجود ازدستدادن مادر در سن پنجسالگی همه چیز را میدانست. او در زندگی ظاهری، جهاد، سخنوری، فداکاری، شوهرداری، مادری و مقام معنوی الگوی به تمام معناست. الگوی زنی که اسلام میخواهد بسازد، این است.»
در الگوگیری از حضرت زهرا (س) به دنبال منافعمان نباشیم
عبدالباقی میگوید بسیاری از زنان به زبان، خودشان را از ارادتمندان و عاشقان حضرت زهرا (س) میدانند اما معیارها و ارزشهای زندگیشان شباهتی به زندگی دختر پیامبر (ص) ندارد: «شاید تعداد انگشت شماری از ما در زمینه انتخاب همسر، انتخاب مکان زندگی، انتخاب نحوه چیدمان وسایل زندگی، نحوه رفتار با محرومین و... از حضرت زهرا (س) پیروی کنیم.»
این کارشناس مذهبی با اشاره به کتاب گمشده، نوشته محمدحسن زورق میگوید: «در این کتاب دو مدینه نبوی و قبیلهای معرفی شده است. مدینه نبوی، مدینهای است که شاخصش اهلبیت (ع)، سلیمان، ابوذر، عمار، بلال و مقداد هستند و مدینه قبیلهای، مدینهای است که شاخصش ابوموسی اشعریها هستند. فرق این دو مدینه در نماز و روزه و حج و خمس و زکات نیست؛ فرق آنها در معیارها و ارزشها است.»
او ادامه میدهد: «در مدینه نبوی مرد و زن، عرب و عجب، سیاهوسفید، قریشی و غیر قریشی یکسان از بیتالمال بهره میبرند اما در مدینه قبیلهای، خلیفه دوم هنگام تقسیم بیتالمال مهاجر را بر انصار، عرب را بر عجم، قریش را بر غیر قریش و مرد را بر زن برتری میدهد؛ اما ما جزو کدام مدینه هستیم؟!»
این استاد دانشگاه تصریح میکند: «از منظر امام خمینی (ره)، در گفتمان دینی دو نوع اسلام وجود دارد؛ اسلامی تحریف شده که پایه اسلام امریکایی است و اسلام ناب محمدی که اساس اسلام راستین است. مسلماً ما خودمان را از پیروان اسلام ناب محمدی میدانیم اما در عمل بیشتر به دنبال منفعت خودمانیم.»
او در مثالی تشریح میکند: «اگر یک فردی با همه ویژگیهای یک انسان خوب و مطلوب به خواستگاری ما یا فرزند ما بیاید و فقط در معیارهای مالی یا ظاهری متفاوت با معیارهای ما باشد و هیچ مشکل دیگری نداشته باشد، آیا بهراحتی پاسخ مثبت میدهیم یا دچار تردید میشویم؟! اگر دچار تردید میشویم، یعنی ما در ارزشهای اسلامی گیرکردهایم و این ارزشها برای ما جای خودش را باز نکرده است. لذا در حرف آسان است اما در عمل، تحقق این کار از عهده کسی بر میآید که در مردستان اسلام واقعاً به مقام مردی رسیده باشد.»
الگوی عملی قراردادن اهلبیت (ع) مستلزم گذشتن از نفس است
عبدالباقی درباره راههای الگوبرداری عملی از اهلبیت (ع) میگوید: «الگوگیری در عمل از فاطمه زهرا (س) و دیگر معصومین سخت است چون الگوگیری باید برای ما جا بیفتد؛ مثل پزشکی که درباره مضرات سیگار صحبت میکند ولی حاضر نیست خودش این کار را ترک کند چون به آن لذت اعتیاد پیدا کرده است. الگوی عملی قراردادن اهلبیت (ع) مستلزم گذشتن از نفس است. کسی که باطنش را تزکیه کرده باشد میتواند در عمل از اهلبیت (ع) الگوبرداری کند، وگرنه در حد ادعا باقی میماند.»
این کارشناس مذهبی یکی دیگر از راههای الگوبرداری از اهلبیت (ع) را شناخت و بالابردن معیارهای ارزشی و معرفتی میداند. او در مثالی توضیح میدهد: «متأسفانه در جامعه ما نهتنها پارتیبازی و رانت کار زشتی نیست بلکه اتفاقاً یک نوع لوطیگری و رفیقبازی و ملاحظهی دیگران را کردن است؛ مثلاً اگر من فردی را بشناسم و بهواسطه مسئولیت و سمتی که دارم کار آن شخص را راه نیندازم، او قطعاً از من تعریف نمیکند بلکه ممکن است حتی پشت سر من حرف بزند که چه آدم بیچشمورویی بود، باوجوداینکه من را میشناخت ولی کارم را راه نینداخت؛ بنابراین، ما باید یک مقداری معیارهای ارزشی و معرفتیمان را بالا ببریم و متوجه شویم که چه چیزی خوب است و چه چیزی بد.»
او با تأکید بر تقویت تواصی به حق و صبر افزود: «ما با تقویت تواصی به حق و صبر در خود باید دیگران را کمک کنیم و دست همدیگر را بگیریم، نه اینکه برای یکدیگر مانعتراشی کنیم، همدیگر را دلسرد کنیم یا مدام از هم ایراد بگیریم.»
این پژوهشگر در پایان با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب میگوید: «ما باید راه فاطمه زهرا (س) را برویم. ما هم باید گذشت کنیم، ایثار کنیم، اطاعت خدا کنیم، عبادت کنیم. مگر نمیگوییم که «حتّی تورّم قدماها» اینقدر در محراب عبادت خدا ایستاد! ما هم باید در محراب عبادت بایستیم. ما هم باید ذکر خدا بگوییم. ما هم باید محبت الهی را در دلمان روزبهروز زیاد کنیم. مگر نمیگوییم که باحال ناتوانی به مسجد رفت، تا حقی را احقاق کند؟ ما هم باید در همه حالات تلاش کنیم، تا حق را احقاق کنیم.» (۰۵/۱۰/۱۳۷۰)