گروه ایرنا زندگی - بلک فرایدی یا جمعه سیاه مانند لکه جوهر روی کاغذ سفید در سطح جهانی در حال گسترش است. اکنون از ۱۹۵ کشور جهان تخمین زده میشود که ۵۰ تا ۶۰ درصد از کشورها "جمعه سیاه" را جشن میگیرند. بهعنوانمثال، در میان کشورهای اروپایی بریتانیا، فرانسه و آلمان در سه تا چهار سال گذشته شروع به پذیرش جمعه سیاه در فرهنگ خرید خود کردند. کشورهای آمریکای جنوبی و مرکزی نیز تبلیغ جمعه سیاه را آغاز کردهاند. جمعه سیاه که نشأت گرفته از کشورهای غربی است، اکنون در کشورهای آسیایی و خاورمیانه از جمله ایران نیز با عناوینی چون «حراجمعه» و نظایر آن به مفهومی آشنا تبدیلشده است. امروزه خردهفروشان آنلاین ایرانی در آخرین جمعه ماه نوامبر میلادی - جمعه اول آذرماه - کمپینهای تخفیفی ارائه میدهند و مردم نیز به بهانه تخفیف بیشتر در این روز خرید میکنند.
ناگفته نماند که هیچکس با تخفیف مشکلی ندارد و خرید از حراجی برای همه لذتبخش است اما مسئله اینجاست که جمعه سیاه در ایران هیچ شباهتی به بلک فرایدی ندارد و به عقیده جامعه شناسان و آسیب شناسان، کمپینهای تبلیغاتی جمعه سیاه آسیبهای جدی را به فرهنگ و اقتصاد جامعه وارد میکند.
بلک فرایدی بازار مکارهای برای نظام سرمایهداری است
«دکتر علیرضا شریفی یزدی» جامعهشناس، آسیبشناس اجتماعی و استاد دانشگاه در رابطه با پشت پرده تبلیغات و تخفیفات فریبنده بلک فرایندی میگوید: « نظام حاکم بر کشور ما یک نظام نیمه سرمایهداری است و نهایتاً از تمام سازوکارهای سیستم سرمایهداری استفاده میکند اما آنچه ما از آن تحت عنوان بلک فرایدی بهره میگیریم، یکشکل ناقص و معیوب نظام سرمایهداری جهانی است.»
او ادامه میدهد: «ویژگی اصلی نظام کاپیتالیسم یا سرمایهداری این است که با تبدیل هر چیزی به کالا، آن را به فروش برساند و از آن منافعی به دست بیاورد. طبیعتاً در چنین شرایطی یک نظام ثابت در نظام سرمایهداری حاکم است و آن مصرف بیشتر برای تولید بیشتر است؛ یعنی مصرف برحسب نیاز نیست بلکه مصرف برحسب سودی است که شرکتها، فروشگاهها و هلدینگهای بزرگ میبردند؛ در نتیجه برای بالا بردن میران مصرف از ترفندها و روشهای مختلفی استفاده میشود.»
این آسیبشناس یکی از ترفندهای بالا بردن میران مصرف را مقوله فشن و مد میداند و میگوید: «نظام سرمایهداری با استفاده از فشن و مد دست به نیازسازی میزند. بهعنوانمثال، شما سال گذشته پیراهنی را متناسب با رنگ سال خریدید و امسال به دلیل تغییر رنگ سال دیگر از آن استفاده نمیکنید. در واقع، نظام سرمایهداری هرساله در عرصه طراحی لباس، رنگهای جدیدی را ارائه میدهد و با همین روش ساده باعث میشود تا افراد به دنبال مدگرایی روند تا این بازار مکاره بچرخد.»
شریفی یزدی، بلک فرایدی را یکی دیگر از ترفندهای سرمایهداری عنوان میکند و میگوید: «در پایان سال معمولاً فروشگاههای بزرگ عرضه کالاهای مختلف، روی اجناس خود مهر حراج میگذارند تا اولاً نیاز سازی کرده و مردم را ترغیب به خرید کنند، دوماً سرمایه خوابیده خود را به چرخش بیاندازند.»
بلک فرایدی نوع جدیدی از تهاجم فرهنگی است
به گفته شریفی یزدی، بزرگترین آسیب بلک فرایدی باز شدن یک حفره برای فرود عنصرهای فرهنگی بیگانه و تهاجم فرهنگی است و در بلندمدت ما شاهد تغییر فرهنگ و فراموش کردن ارزشها و هنجارهای فرهنگی جامعه خواهیم بود.
این جامعهشناس در رابطه با شیوه نفوذ فرهنگ بیگانه به جامعه میگوید: «هرگاه یک سیستم فرهنگی بهاندازه کافی در درون خود زایش نداشته باشد و نتواند خودش را با واقعیتهای موجود در جامعه تطبیق دهد، عنصرهای فرهنگی آرامآرام به سمت میرایی (فرایند خاموشی) گرایش پیدا میکند؛ لذا چون جامعه نمیتواند بدون فرهنگ حرکت کند، درنتیجه از فرهنگهای دیگر تقلید میکند.»
او ادامه میدهد: «هنگامیکه یک خصیصه فرهنگی نو به هر دلیل وارد فرهنگ دیگر میشود، تبدیل به یک امر بیهویت و تقلیدی میشود؛ با تکرار و پذیرش یک فرهنگ جدید در جامعه، پدیده فرهنگی ریشه میدواند و پذیرش و مقبولیت این عنصر موجب میگردد بعضی خصوصیات فرهنگ جامعه فراموش شوند.»
نفوذ فرهنگی غرب حامل پیامهای مهمی است
به عقیده شریفی یزدی نفوذ رویدادهای فرهنگی بیگانه در جامعه حامل پیامهای مهمی است: «آن قسمتهایی از رویدادهای فرهنگی بیگانه که با نیازهای روز جامعه همخوانی داشته باشد، شما چه بخواهید با آن مبارزه کنید و چه نخواهید، چه دوستش داشته باشد و چه دوستش نداشته باشید، اینها وارد جامعه میشود و در چارچوب یک فرهنگ قرار میگیرد و با خود پیام دارد. پیام این رویدادهای فرهنگی بیگانه این است که متصدیان فرهنگی جامعه ازجمله نویسندگان، معلمان، هنرمندان، مسئولین فرهنگی و... وظایف و رسالتهای خود را بهدرستی انجام ندادهاند.»
او ادامه میدهد: «اگر مسئولان فرهنگی به نیازهای جامعه توجه میکردند و برای آن برنامه درستی داشتند، هرگز ما شاهد تقلید و ترویج فرهنگهای غربی همچون هالوین، کریسمس، ولنتاین و بلک فرایدی در جامعه نبودیم. جامعه نیاز به شادی دارد؛ وقتی ما جشنهایمان را محدود به عید نوروز و چند مناسبت دیگر میکنیم، جوان شادی در غیر این ایام را بر خود قبیح میداند و به همین دلیل با هر بهانهای به تقلید از غرب به دنبال شادی و رفع نیازهایش میگردد. با این اوصاف ما نمیتوانیم جلوی جوانان را بگیریم و به آنها خرده بگیریم که چرا به این فرهنگ نامتعارف روی میآورند.»
دلیل اصلی گرایش مردم به بلک فرایدی مسائل اقتصادی است
شریفی یزدی البته این نکته را هم گفت که دلیل اصلی گرایش مردم به بلک فرایدی مسائل فرهنگی نیست بلکه مسائل اقتصادی است؛ از این جهت نمیتوان بلک فرایدی را با سایر رویدادهای فرهنگی همچون هالوین، کریسمس، ولنتاین و ... مقایسه کرد. کشوری که تحریم است و به لحاظ اقتصادی مشکلات ریز و درشت دارد، بلک فرایدی در این کشور بیشتر برای رفع نیازها و استفاده از فرصت تخفیف برای خرید کالاهای ضروری و غیرضروری است. در حالیکه ما میدانیم در این تخفیفات، قیمت تمامشده و در اختیار مردم قرار گرفته بسیار بیشتر از قیمت جهانی است و اگر بخشی از آن را به اسم حراج در اختیار مردم قرار دهند، کار چندانی نکردهاند.
بلک فرایدی برای فرهنگ و اقتصاد کشور آسیبزا است
شریفی یزدی با اشاره به آسیبهای فرهنگی بلک فرایدی میگوید: «متأسفانه حراج سیاه اگرچه ظاهر اقتصادی دارد اما ازنظر فرهنگی، مردم را مصرفزده و مصرفگرا میکند و اولویتهای اقتصادی یک جامعه را دچار مشکل میکند.»
او ادامه میدهد: «اطاعت کورکورانه از رویدادها فرهنگی همچون بلک فرایدی زمینه را برای ترویج رخدادهای دیگر فراهم میکند و این در نهایت باعث تلطیف فرهنگ درونی در یک جامعه میشود.»
این آسیبشناس اجتماعی میگوید از بُعد اقتصادی، در جامعه ایران که با مشکلات اقتصادی عدیدهای مواجه است، رفتارهایی مثل بلک فرایدی فشارهای سنگینتری بر اقتصاد ما وارد میکند: «بلک فرایدی در غرب باعث رونق اقتصادی میشود؛ درواقع میزان خرید بالا میرود و در نتیجه چرخش مالی افزایش پیدا میکند و شرکتها و فروشگاهها سود میکنند اما در جامعه ما که با محدودیت منابع ارزی و مواد اولیه مواجه است، مصرفگرایی برای اقتصاد ما سم است. از این جهت، بلک فرایدی با تشویق مردم به خرید کاذب باعث مصرفگرایی شده و درنتیجه اقتصاد را بیشتر تحتفشار قرار میدهد.»
مراقب باشید با تقلید کورکورانه به خاک سیاه ننشینید
شریفی یزدی بهمنظور مقابله با ترویج فرهنگهای غربی همچون بلک فرایدی میگوید: «شگردها و کلکهای نظام جهانی چه در بُعد فرهنگی و چه در بُعد اقتصادی را بشناسید. به تبلیغات ماهواره و فضای مجازی اعتماد نکنید و سواد رسانهتان را بالا ببرید تا نسبت به اخبار و اطلاعاتی که از طریق موبایل، تلویزیون و شبکههای جهانی به ذهنتان تزریق میشود، آگاهی پیدا کنید؛ اغلب افرادی که سواد رسانهای پایینی دارند دچار انتخابهای نادرست و هیجانات تلقینی رسانه میشوند. اینگونه افراد کنترل تصمیمات و هیجانات خود را به رسانه واگذار میکنند و این موضوع تبعات خطرناکی برای جامعه و بهصورت کلان کشور دارد.»
این استاد دانشگاه در توصیهای به والدین میگوید: «بهعنوان یک بزرگتر در دام تبلیغات کاذب و تقلید نابجا از غرب قرار نگیرید. وقتی یک بزرگتر آگاهی کمتری دارد، سریعتر تحت تأثیر تبلیغات قرار میگیرد؛ ازاینرو با شوقزدگی به سراغ تخفیفات میرود و منابع مالی خانواده را در جاهای بسیار مهمتری که باید هزینه شود، اینجا هزینه میکند و با این رفتار برای فرزندش یک الگوی فرهنگی میسازد که در آینده تبعات منفی گریبان خودش را خواهد گرفت. لذا حمایت و همراهی والدین در این راستا باعث میشود تا این رفتار به یک عنصر فرهنگی برای فرزند تبدیل شود؛ یعنی او عادت خواهد کرد که هر چه دیگران تبلیغ میکنند او کورکورانه تقلید کند.»
او در پایان تأکید میکند: «چنانچه بنا بهضرورت قصد خرید در جمعه سیاه را داشتید، حتماً قبل از خرید از قیمت واقعی کالا در کف بازار مطمئن شوید و سپس آن را خریداری کنید تا یک روز بعد از جمعه سیاه خود را به خاک سیاه نشسته نبینید!»