اگر در ازدواج موفق نبودهاید به این معنا نیست که شما اشتباهاتی کردهاید و برای شما دنیا به آخر رسیده است. از این شرایط هم میتوانید درسهای زیادی بگیرید و در آن تأمل کنید. بنابراین خطاهای خود را بشناسید و آینده خود را بهتر ترسیم کنید:
۱. تلفنها میتوانند قاتل باشند
ماجرای استفاده از دستگاههای هوشمند مختص ایران نیست و تحقیقات نشان داده که امروزه در اقصی نقاط جهان وقتی در کانون خانواده یا جمع دوستان هستیم از موبایل یا تبلتمان استفاده میکنیم. آنقدر با این دستگاهها عجین شدهایم که زندگی زناشویی ما هم تحت تأثیر قرار گرفته است. یکی از عواملی که باید از زندگیهای افرادی که طلاق را تجربه کردند بیاموزیم، استفاده درست از دستگاههای هوشمند است. اگر استفاده ما بیرویه باشد، درست به این معناست که وقت کافی برای شریک خود نمیگذاریم.
۲. قدردانی اهمیت زیادی دارد
همسرانی که از یکدیگر قدردانی میکنند، رضایت بیشتری از رابطه دارند. اگر از یکدیگر سپاسگزار باشیم، رضایت هر دوی ما بیشتر میشود. این کار رفتار مثبت را تشدید میکند و هر دو طرف برای جلب رضایت یکدیگر حرکت می کنند و برای پاسخ به نیازهای یکدیگر تلاش میکنند.
۳. ارتباطات بسیار مهم است
صمیمیت و ارتباطات در یک زندگی مشترک خیلی مهم است. شما دو نفری را در نظر بگیرید که مایل هستند با یکدیگر مسائل را حل کنند، گفتگو کنند، به یکدیگر گوش بدهند و در مورد روزشان با هم صحبت کنند. مطالعات هم نشان داده که وقتی ارتباط دو نفر به این شکل باشد، رابطه جنسی هم باکیفیتتر خواهد بود.
۴. شادی شما اهمیت زیادی دارد
بعضی از ما فکر میکنیم اگر به شادی خودمان فکر کنیم، خودخواه هستیم. زوجهایی که با هم میخندند، بیشتر احتمال دارد کنار هم بمانند. در این نوع رابطه، احساس حمایت و رضایت بیشتری هم برقرار است.
۵. عوامل مختلکننده را بشناسید
اگر شما یک ازدواج ناموفق را تجربه کردید، شانس بیشتری برای شناختن خصوصیاتی که نمی خواهید شریک زندگی آینده شما داشته باشد، دارید. اگر فرد معنوی هستید و از اشتراک عقایدتان لذت میبرید، احتمالاً با همسر مذهبی بهتر کنار میآیید. فضای ذهنی خود را بشناسید و به راحتی از کسانی که رفتار و اعتقادات متفاوت از علاقه شما دارند، عبور کنید. سازگاری روحی هر یک از طرفین آنقدر اهمیت دارد که میتواند به راحتی موجب طلاق عاطفی و به تبعش طلاق شناسنامهای شود.
۶. شما نمیتوانید شخصی را تغییر دهید
مشکلات بزرگ زیادی از اینجا شروع میشود که به محض ازدواج، فکر میکنیم شریک زندگی ما باید عادات بد خودش را تغییر دهد! شما نمیتوانید شریک زندگی خود را وادار به تغییر کنید. ویژگیهای مثبت فردی را که در ارتباط با او هستید را بشناسید و مطمئن شوید که برای شما این میزان از خوبیها کافی است. در این صورت ببینید میتوانید بدیها را تحمل کنید؟ به تغییر به سرعت یکدیگر نیندیشیم تا رابطه را به پرتگاه هدایت نکنیم. بهتر است به دیگری قول تغییری هم ندهیم چون در عمل دیدهایم که در این کار ناتوان بودیم و اعتماد بین ما از بین رفته است.
در این زمینه بخوانید:
۷. دوستیهای خود را حفظ کنید
ازدواج همانطور که گفتهاند ممکن است هندوانه دربستهای باشد که در هر صورت امکان طلاق وجود داشته باشد. اگر خانواده و دوستان خود را به صورت کامل از دست بدهید، در شرایطی که نیاز به حمایت دارید، چه کسی از شما حمایت خواهد کرد؟ حمایت پس از طلاق و تحمل آسیب پس از آن با کمک خانواده و دوستان مسائل روانی را هم کاهش میدهد. یک بعدی بودن در زمانی که در پیمان ازدواج هستیم میتواند ما را خسته و بهانهگیر هم بکند و مانند هر انسانی نیاز به روابط خانوادگی و دوستانه داریم.
۸. رابطه جنسی برای ایجاد یک رابطه شاد ضروری است
رضایت جنسی نشانه صمیمیت عاطفی یک زوج است. این صمیمیت عاطفی باعث خوشبختی زناشویی و دوستی، امنیت و آسیبپذیری کمتر میشود. هورمون اکسی توسین که در رابطه جنسی آزاد میشود، اضطراب را کاهش میدهد و برای زنان مانند یک قرص ضدافسردگی طبیعی عمل میکند. امروزه مشکلات جنسی با کمک متخصصان قابل حل هستند و بهترین راه رسیدگی به این مشکلات است، نه فراموش کردن و پاک کردن آنها.
۹. رفتار با خانواده یکدیگر بسیار حساس است
در بسیاری از موارد دیدهایم که خطای خانواده همسر را به پای خود او نوشتهایم. او را تحقیر کردهایم که خانوادهای اینچنینی دارد. یا به او گفتهایم اگر در مقابل خانواده خود نایستد فلان اتفاق میافتد. یک لحظه تأمل کنیم. خانواده هر شخص انتخاب او نبودهاند و اینکه برای رفتار شخصی، شخص دیگر را مجازات کنیم منطقی و عقلانی نیست و باعث دلسردی هر یک از طرفین میشود. تنها چیزی که در این میان آسیب میبیند رابطه شما است. در عین حال تصمیمات مربوط به زندگی مشترک به یک زوج مربوط میشود و دخالت دیگران بیمعنا است و تنظیم این رفتار، بر عهده زن و مرد است.
۱۰. سادهگیر بودن اهمیت زیادی دارد
اختلاف نظرات ما در زندگی کم نیست. اختلاف از نحوه تمیز کردن خانه گرفته تا تربیت فرزند. اگر هر یک از طرفین بخواهند آنچه میخواهند را بر کرسی بنشانند، احتمالاً همیشه نارضایتی و بحث در کار خواهد بود. طرفینی که به پایداری زندگی زناشویی خود علاقه دارند، در این حالت صحبت میکنند و به گزینهای میانی میرسند. در مورد کمک گرفتن از متخصص در موارد لازم هراس ندارند و از هزینه کردن مادی برای تحکیم زندگی خود ابایی ندارند.