غلامعلی بسکی، معروف به «بابا بسکی» و از فعالان قدیمی و سرشناس محیط زیست، صبح روز چهارشنبه در بیمارستان بسکی گنبدکاووس در ۸۸ سالگی درگذشت. در این گزارش ۱۰ نکته از سبک زندگی خاص او را بخوانید.
اولین جرقه با یک بیماری
دکتر بسکی در سال ۱۳۴۹ به بیماری مبتلا عجیبی مبتلا شد که در ابتدا تصور پزشکان این بود که او دچار سرطان معده شده است اما این چنین نبود. در واقع طبق اطلاعاتی که در سایت شخصی او منتشر شده است، بسکی در واقع میل غذا در او و افراط زیاد در خوردن گوشت باعث بروز چنین مشکل برای سلامتی او شده بود. به همین دلیل متاثر از جهان بینی دریافت شده او در آثار شاعرانی چون مولوی، حافظ و سعدی تصمیم گرفت به طبیعت پناه ببرد و خام گیاهخواری را در پیش بگیرد. درباره خامخواری او باید توجه داشت که خام خواری از نظر او فقط نخوردن مواد غذایی پخته شده نبود، او از دوغ و شیر هم استفاده میکرد و صرفا گیاهخوار بود.
خداحافظی با شهر نشینی
یکی از اصلیترین علتهایی غلامعلی بسکی از دهه ۸۰ مورد توجه رسانهها و صداوسیما قرار گرفت، سبک زندگی خاص او و علاقه زیاد او به محیطزیست و طبعیت بود. او در پس از اینکه در اولین قدمهای خود زندگی شهرنشینی را وداع گفت، اموال خود را در تهران وقف عام کرد و ۳۵ سال در جنگلهای گلستان زندگی کرد. تا جایی که بسکی صاحب ۵ باب منزل مسکونی در تهران، مشهد و یک مزرعه چند هکتاری با ۲۰۰ راس گاو شیری در شهرستان گنبد بود که همه آنها را وقف امور خیریه کرد.
گیاهخواری و خامخواری
یکی از علتهایی که باعث شده بسکی بیش از پیش در میان افکار عمومی به چهرهای شناخته شده تبدیل شود، تاکید او به گیاهخواری و خامخواری بود. آن هم در روزهایی که گیاهخواری و الزامات آن هنوز برای عموم مردم به تعریف درستی نرسیده بود. او در یک سخنرانی درباره چرایی انتخاب گیاهخواری و خامخواری گفته بود: من بهترین واکنش سلامتی را با خام خواری گرفتم. گوشت می خوری باید منتظر بیماری های بدخیم هم باشی. روغنی که می خورید دو فرموله است. آبی که می خورید سرشار از کلر است و هوایی که از آن تنفس می کنید پر از دود و سرب است. من ۸-۷ مورد بیماری لاعلاج داشتم. برونشیت چرکین مسری که هرچند ماه یکبار تکرار می شد. سودا، بی خوابی، واریس پا، کلیت روده بزرگ، پروستات، آب مروارید چشم، دیسک کمر و بالا بودن اسید اوریک ام را با رژیم گیاهخواری و خام خواری و ورزش درمان کردم.
در این زمینه بخوانید:
برنامه غذایی بسکی
غلامعلی بسکی درباره رنگ لباسش که همواره سفید بود میگفت: رنگ سفید لباسی که بر تن میکنم نشانه صلح است، صلح انسان با طبیعت، صلح انسان با حیوانات، صلح انسان با گیاهان و صلح انسان با تمام مخلوقات خداوندی. او درباره برنامه غذایی خود میگفت«غذای من سال ها است که فقط غلات، حبوبات، میوه، سبزی و خشکبار خام است. صبح ها چای سبز می خورم و چند حبه سیر و بعد هم برای اینکه دهانم بوی سیر ندهد دارچین می خورم. وعده بعد یا میوه و سبزی خام می خورم یا حبوبات. حبوبات را چند ساعت در آب خیس می کنم تا نرم شود بعد استفاده می کنم. ترکیب ۳ قاشق جو، ۳ قاشق گندم و ۳ قاشق شلتوک هم چیز خوبی است، آنها را داخل آسیاب می ریزم تا پودر شوند بعد با عسل مصرف می کنم. »
بی اعتقادی به زباله
«من زباله ندارم. من خام خوار هستم و همه اجزای میوه و سبزی را اگر فاسد و خراب نباشد می خورم. پوست گردو و بادام زمینی و پیاز و... هم که زباله نیست. دفن می کنم تا به خاک تبدیل شود. پلاستیک هم استفاده نمی کنم. از کیسه پارچه ای استفاده می کنم و اگر هم پلاستیک باشد با آب می شویم و مجدداً استفاده می کنم»
به اندازه غذا بخورید
او در مراسمی که در تهران برای تبدیل شدن خانه وقفی اش به خانه محیطزیست برگزار شده بود خطاب به حاضران گفت: عزیزان من، فرزندان من، به آن اندازه که نیاز دارید بخورید امروز ثابت شده بین کم خوری و طول عمر رابطه مستقیم وجود دارد و من در طول زمان از این مسئله بهره بردم و در بدنم آزمایش کردم.
زندگی با فقر و قناعت
«با قناعت و فقر زندگی کنید بهتر از اینکه خودتان را به مقام و زر و زور بفروشید. به تمام تمناهای غیرمشروع باید نه گفت. عاشقم من برفن دیوانگی، شیرم از فرهنگ و از فرزانگی ... من عاشق خدا و طبیعت او هستم و از این همه حرص و ولع آدم ها برای جمع کردن مال و منال در حیرتم. مولانا می گوید: در بهاران کی شود سرسبز سنگ. خاک شو تا گل بروید رنگ رنگ. »
عدم استفاده از شویندهها
«در روز دو وعده هم بیشتر غذا نمی خورم. ضمناً من نه به بقالی میرم، نه به نانوایی یا قصابی و نه کوپن از دولت می گیرم! نه کلفت و نهنوکر میخوام! کاملاً خودکفا هستم. من حتی از صابون هم استفاده نمی کنم! من عقیده دارم سه چیز، خورشید، آب و خاک پاک کننده هستند. من هر روز بعد از ورزش زیر دوش سرد میرم و حسابی خودم رو تمیز می کنم. چرا صابون بزنم؟ صابون قلیایی هست و PH پوست بدن به اسیدی تمایل داره. این هست که من با استفاده نکردن صابون، محیط زیست پوستم رو به هم نمی زنم. من بعد از حمام گرفتن حسابی پر انرژی هستم. مثل همین الان! میخوای همین حالا ۱۰۰ تا شنا جلوت برم ببینی؟ »
مزرعه دکتر بسکی
او در دهه پایانی زندگی خود اقدام به تاسیس مرزعه در حوزه کشاورزی کرد و محصولاتی مانند گندم، خیار، گوجه، بادمجان، انگور باغ زیتون، لیمو، انواع نشای گیاهان دارویی وخوراکی، انوع های گل های باغچه و گل های آپارتمانی و انواع سبزیجات را کشت میکرد. او همچنین در حوزههای اجتماعی اقدام به تأسیس بیمارستان و زایشگاه دکتر بسکی، تأسیس مدرسه تیز هوشان استان گلستان و خانه ریاضی استان گلستان و سرای گاندی (تیز هوشان فقیر در روستاها) کرد.
مرگ به دلیل کهولت سن
او در سال ۱۳۴۵ بیمارستانی را در شهرستان گنبد کاووس راهاندازی کرد که مورد توجه اهالی آن منطقه قرار گرفت و به دلیل داشتن بخش زایمان خانوادههای گنبدی در سالهای اخیر کودکان خود را در این بیمارستان به دنیا آوردهاند.علت درگذشت او به دلیل کهولت سن و بیماریهای ریوی بوده است. پدر طبیعت ایران از پنج سال پیش به دلیل سکته مغزی ابتدا در بیمارستان و سپس در منزل بستری و تحت مراقب بوده، اما از ۱۶ آبان امسال به دلیل مشکلات تنفسی به بخش مراقبت های ویژه بیمارستان بسکو ئ در گنبدکاووس منتقل شده است. بر اساس اطلاعیه دفتر مؤسسه سبزگامان دکتر بسکی، پیکر «بابا بسکی» بعدازظهر روز جمعه در روستای تنگراه به خاک سپرده خواهد شد.