به گزارش گروه ایرنا زندگی ، نقشههای اولیه بهعنوان ابزاری برای ثبت مکانهای مهم، آموزش جغرافیای یک منطقه و استراتژیهای جنگی و سیاسی مورد استفاده قرار میگرفتند. آنها مناطق کوچک مانند شهر ها، مسیرهای تجاری، مناطق شکار و... را پوشش میدادند و جهتگیری ثابتی نداشتند؛ بهعنوان مثال، شمال همیشه در بالای نقشه قرار نمیگرفت. همچنین نقشههای ابتدایی از دقت کمی برخوردار بودند و در طراحی آنها اغلب اوقات هنر و نقاشی به دقت جغرافیایی ترجیح داده میشد. هر دوره از تاریخ نگارش نقشهها، اولویتها و فناوریهای مختص به زمان خود را منعکس میکند و نحوه درک و تعامل انسان با جهان پیرامونش را شرح میدهد.
شروع مسیر نقشهنگاری
هرچند عاج ماموت حکاکی شده در جمهوری چک که متعلق به دو هزار و ۵۰۰ سال قبل است، قدیمیترین نقشه موجود به نظر میرسد؛ اما همچنان بین باستانشناسان، جغرافیدانان، نقشهنگاران و... بر سر اینکه کدامیک نقشه تلقی میشود یا صرفا یک اثر هنری برجای مانده از دیرینیان است، اختلافات فراوانی وجود دارد.
آنچه که نقشهنگاران بهعنوان کهنترین نقشه میپذیرند، از آن بابلیها است. بابلیها طرحهای سادهای را روی لوحهای گلی میکشیدند. از آثار باقیمانده آن دوران (قرن چهارم تا دوازدهم قبل از میلاد) و شاید یکی از اولین نقشههای جهان، لوحی است که دنیا را بهصورت یک دایره احاطه شده با آب نشان میدهد. این نقشه انعکاسی از اعتقادات، باورها و جهانبینی مردمان بابل و بینالنهرین است.
بعد از آن مصریها نقشههایی برای ثبت حدودی زمینها ایجاد کردند و سپس چینیها کروکیهایی ظریف روی ابریشم حکاکی کردند.
نقشهنگاری در دوران باستان
در حدود سالهای ۱۵۰ پس از میلاد، یونانیان و رومیان هنر نقشهنگاری را به کمال رساندند. از مشهورترین اخترشناسان و نقشهنگاران آن دوران «کلاودیوس بطلمیوس» (Ptolemy) است که به احتمال زیاد در یونان باستان، شهر اسکندریه واقع در مصر زیسته است. او با کشف خطوط طول و عرض جغرافیایی، از ریاضیات برای طراحی و ترکیب نقشهها استفاده کرده و رساله «جغرافیا» (Geography) را نوشته است. رساله جغرافیای بطلمیوس، احتمالا اولین رساله و اطلس نقشهنگاری تاریخ محسوب میشود که نقشهای یکپارچه و بزرگ با جزئیات کم از جهان روزگار خودش را به تصویر میکشد. این اطلس نقشههای منطقهای دقیقتر و با جزئیات و توضیحات بیشتر را در ادامه آن آورده است. این اثر، تاثیر قابلتوجهی بر نقشهنگاران اروپایی و اسلامی داشته است.
نقشهنگاری در قرونوسطی
در اروپای قرونوسطی، پیشرفت در نقشهکشی اندک بود؛ زیرا نقشهها تحت تسلط کلیسا بودند و بیشتر بر موضوعات مذهبی تمرکز داشتند و تفاسیر کتاب مقدس را منعکس میکردند. در نقشههای طراحی شده توسط کلیسا، اورشلیم در مرکز نقشه و آسیا در بالای آن قرار میگرفت و تصاویر با عناصر هنری مانند فرشتهها، قدیسان و موجودات خیالی تزیین میشدند. در آن دوران بهعلت باور متعصبانه کلیسا که زمین مسطح است و نه کرویشکل، اخترشناسان و نقشهنگاران امکان انتشار نقشههایی را نداشتند که به کمک علم نجوم از دنیای واقعی طراحی کرده بودند. در نتیجه این امر، اروپا پبشرفت و دستاورد قابل توجهی در این عرصه نداشته است؛ البته افرادی مانند «کنستانتین انطاکیه» (Constance of Hauteville)، توپوگرافیهای مسیحی ایجاد میکردند که زمین را بهعنوان یک صفحه مسطح نشان می داد و مورد مقبولیت کلیسا واقع میشد؛ اما تا انتهای قرونوسطی و اوایل دوران رنسانس، منجمانی همچون «گالیلئو گالیله»، اجازه ابراز حقیقت را نداشتند.
نقشهنگاری در جهان اسلام قرن ششم
در دورانی که اروپای قرونوسطی علم نقشهنگاری و جغرافیا را در خدمت باورهای مسیحیت گرفته بود، جهان اسلام در این زمینه پیشرفت چشمگیری را طی میکرد. دانشمندان و جغرافیدانان مسلمان، با پیروی از روشهای بطلمیوس و با کمک گرفتن از دانش و نوشتههای کاوشگران و بازرگانانی که از مسیرهای تجاری جهان میگذشتند، دنیا را روی کاغذ طراحی کردند. آنها تعاریف دقیقتری از واحدهای اندازهگیری ارائه دادند و توانستند محیط زمینها و اراضی را محاسبه کنند. همچنین نقشهنگاران مسلمان آن عصر، سیستمی پیچیده از نصفالنهارها و خطوط عمودی و افقی تقسیمبندی زمین، طراحی کردند که در بالا رفتن کیفیت و دقت هنر نقشهنگاری، تاثیر بسزایی ایجاد کرد. از جمله جغرافیدانان مهم آن عصر «محمد شریف ادریسی» است.
ادریسی تجربه زیادی در سیر و سفر داشت و در نهایت ۱۶ سال در جزیره سیسیل دریای مدیترانه، در دربار پادشاه «راجر دوم» (Roger II of Sicily)، ساکن شد تا حاصل جهانگردیهایش را در کتابی با عنوان «نزهة المشتاق فی اختراق الآفاق» بنویسد. این کتاب مورد توجه پادشاه وقت قرار گرفت؛ تاجایی که به او پیشنهاد داد از نقرههای دربار سلطنتی برای نقشهسازی در این کتاب بهره ببرد تا تصاویر مناطقی را که در رسالهاش آورده است، طراحی کند و به صفحات بیافزاید.
جزیره سیسیل محل تردد جهانگردان زیادی بود و ادریسی برای تکمیل جزئیات نقشههایش، از مسافران، تاجران و... درباره سرزمینهای محل زندگیشان پرس و جو میکرد. همچنین معاشرت وی با پادشاهی مسیحی، اطلاعات قابلتوجهی از دیگر کشورهای مسیحی آن روزگار مانند فرانسه، انگلستان، آلمان و حتی شبیهجزیره اسکاندیناوی در اختیارش قرار میداد.
کتاب «نزهة المشتاق فی اختراق الآفاق» که در اروپا به «لوح راجر» (The Book of Roger) معروف است؛ در باب هفت اقلیم سده ششم هجری نوشته شده، از ۷۰ نقشه تشکیل شده و تنها کتاب جغرافیایی است که در آن دوران تالیف شده است. در این شاهکار، ویژگیهای طبیعی جهان تا اطلاعات مربوط به گروههای قومی، فرهنگ جوامع، اوضاع اقتصادی سرزمینها و بسیاری موارد دیگر ذکر شده است. اکنون نسخه اصلی کتاب، به دستخط ادریسی در موزه ملی هامبورگ قرار دارد.
این اطلس که جهان را بهصورت یک کره ترسیم و آن را به ۷۰ بخش مستطیلی تقسیم کرده است، در مورد اقلیم اول چنین نوشته:این اقلیم از سمت مغرب و از جهت غربی دریایی که به بحرالظلمات معروف است آغاز میشود و...
منظور از «بحرالظلمات» در این عبارت، جایی است که بشر از انتهای آن اطلاعاتی ندارد. مردم آن زمان بهدلیل راهنیافتن و نرسیدن به انتهای اقیانوس اطلس، اعتقاد داشتند که در پشت آن هیچگونه زندگانی وجود ندارد.
نقشهنگاری در دوران رنسانس
تغییرات اروپا پس از قرونوسطی و در دوران رنسانس، تاثیرات زیادی بر نقشهنگاری و نقشهکشی گذاشت. تا قبل از آن، نقشهها بسیار ساده بودند و بهصورت سیاه و سفید طراحی میشدند که در آنها تنها خطوط ساحلی، مرز کشورها، کوهها، رودخانهها و نام مکانها ثبت میشد. پیشرفتهترین نقشههای قبل از این دوران آنهایی بودند که برای زیباتر و واضحتر به نظر رسیدن، با دست رنگآمیزی میشدند.
در ۱۴۴۰ میلادی، «یوهانس گوتنبرگ» دستگاه چاپ را اختراع کرد و بدین ترتیب تولید و چاپ نقشه از انحصار نهادهای مذهبی خارج شد. در ۱۴۹۲ «کریستف کلمب» قاره آمریکا را کشف کرد و بدین ترتیب مهاجرت و سفر به مناطق دور دست افزایش پیدا کرد.
صنعت چاپ و نشر آثار توسط انتشاراتیهای بزرگ، رشد چشمگیری کرد و این پیشرفت باعث شد نقشهها در دسترس عموم مردم قرار گیرند و دیگر محدود به نخبگان، ثروتمندان، اشرافزادگان و خاندان سلطنتی نباشند. در سال ۱۶۶۶ میلادی نهادهای فراوانی مانند «آکادمی علوم فرانسه»، تاسیس شدند و این امر منجر به افزایش دانشجویان و رشد و رونق علوم مختلف، از جمله جغرافیا، اخترشناسی، نقشهکشی، ناوبری و طراحی نقشههای دریایی و... شد.
در اواخر قرن هجدهم، نقشههای موضوعی ظهور پیدا کردند که برای ثبت یک رویداد خاص مورد استفاده قرار میگرفتند؛ برای مثال، میتوان به «محل افراد مبتلا به یک بیماری مسری» یا «میزان و وسعت یک رویداد طبیعی مانند سیل» اشاره کرد.
نقشهنگاری در دوران مدرن
به گزارش وب گاه گردشگری کجارو، با گذشت زمان و پیشرفت ادراک انسان از زمین، ریاضیات و جغرافیا نقشهها پیچیدهتر و دقیقتر شدند، سیستمهای ماهوارهای و روشهای دقیق نقشهبرداری، انقلابی در نقشهنگاری ایجاد کردند و نقشهها اکنون بسیار دقیق و برای بسیاری از پدیدههای طبیعی و انسانی طراحی و منتشر میشوند.
با استفاده از سیستمهای مدرن ماهوارهای و تکنیکهای نقشهبرداری پیشرفته، نقشهنگاران امروزی توانستهاند با دقت و ثبات بسیار بالا بهاندازهگیری و نقشهکشی بپردازند. در نتیجه این پیشرفتها، نقشهها به بخش حیاتی تقریبا تمامی زمینههای فعالیت انسانی تبدیل شدهاند.
نقشههای مدرن از نمایشهای شناختهشده استفاده میکنند، دربرگیرنده جزئیات جغرافیایی دقیقی هستند، موضوعات خاصی مانند ارتفاع زمین و عمق دریا را ذکر میکنند و وضوح، عملکرد و دقت را بر تزیینات ترجیح میدهند.