گروه ایرنا زندگی - روایت، بخشی از تاریخ است و خواندن آن می تواند از لایه های پنهان تاریخی که در آن حضور داشتی یا نداشتی تو را آگاه کند. خواندن روایت نه فقط آگاهی می دهد، بلکه تو را به خطه ای از جغرافیا که در آن حضور نداشتی و یا به کالبدی که وجود تو نیست، مسافر می کند، هر چند برای لحظات و دقایقی کوتاه. با هم سفر کنیم:
«به عنوان معلم مدرسه خودگردان، همیشه دغدغه این را داشتم که مفاهیم اجتماعی و موضوعات مهم روز را به روش خلاقانه به شاگردهایم آموزش بدهم، طوری که در عین یادگیری، آن مفهوم برایشان نهادینه شود.
دلمشغولی این روزهایم موضوع مقاومت بود که چطور آن را به بچههای ابتدایی که شاید درک و تصویری واضح از این موضوع نداشته باشند آموزش بدهم. چند تا تصویر از پرچم مقاومت را پرینت گرفتم و برای آموزش اشکال هندسی به کلاس اولیها با خودم سر کلاس بردم. وقتی تصاویر را بین بچهها پخش کردم یکی از تصاویر را که پرینت رنگی گرفته بودم، وسط تخته چسباندم و گفتم: «بچهها به این میگن مستطیل، مستطیل چهار تا گوشه داره و چهار تا هم ضلع. اینا گوشههاشن، اینام ضلعهاشن.»
بنین طبق عادت همیشگیاش که بعد از هر جمله من شروع میکرد به پرسشهای رگباری، این بار هم با همان صدای نازک و بچهگانه گفت: «خانم مام چارگوشمونو مثل مال شما رنگ بزنیم؟ خانم این نقشهای وسطش چیه؟ خانم من مداد زردمو دیروز گم کردم میشه سبزش کنم؟»
گفتم: «آره شمام میتونین رنگ کنید. این نقشهای وسط، علامت مقاومته. اینم عکس پرچم مقاومت لبنانه که به شکل مستطیل هست، بیشتر پرچمها به شکل مستطیلان یعنی چهار گوشان. حالا مقاومت چیه؟ یه گروهی از آدمها که از کشورشون مقابل اسرائیل وحشی دفاع میکنن و اجازه نمیدن که اونا بیان سرزمینشون رو بگیرن.»
علی گفت: «آره من دیدم تو تلویزیون که اینا یه عالمه موشک زدن به اسرائیل، خانوم خانوم منم خیلی دوست دارم برم با اسرائیل بجنگم.»
وقتی احساس کردم که تا حدودی به قصد خود رسیدم، از بچهها پرسیدم: «بچهها بهم بگین مستطیل چند ضلع داره و چند گوشه؟»
بچهها هم با صدای بلند و البته ناهماهنگ گفتند: «چار ضلع داره و چار گوشه.»
برای امروزم کافی بود. همین قدر ساده و همین قدر عمیق.