از مسلمان‌ها خواسته شده بود برای حفظ جانشان به این منطقه بیایند و اسلحه‌هایشان را تحویل نیروهای سازمان ملل بدهند. بنا بود سربرنیستا امن باشد اما با چراغ سبز هلندی‌ها در روز ۱۰ جولای، ارتش صرب وارد شهر شد و بعد از جداکردن کودکان و زنان، ۸هزار مرد را مخفیانه در حومهٔ  شهر قتل عام کرد و جنازه آن‌ها را در مناطق جنگلی و دریاچه‌ها به‌طور دسته‌جمعی دفن کرد تا ردی از آن‌ها باقی نماند .

گروه ایرنا زندگی - دکتر فاطمه رایگانی، دکتری فلسفه در یادداشتی با عنوان «مادران سربرنیتسا» مروری بر سبک زندگی مادرانی داشته که در بوسنی و هرزه گوین زندگی می کرده اند و مقاومت را در این خطه پیاده کرده اند:

«زینب بودن موقعیت عجیبی‌ست. درست در لحظه‌ای که گویی همه چیز از دست رفته و تو نهایت رنج دنیا را تجربه کردی، باید برخیزی، بازماندگان را تسلی دهی، رفتگان را روایت کنی، عدالت را بخواهی و فرصت کتمان و وارونه‌کردن حقیقت را به جنایتکاران ندهی.

جنایت‌کارها معمولا روی قدرت کتمان و  انکار حساب باز می‌کنند، همان‌طور که رادووان کاراجیچ رئیس ‌جمهوری صرب بوسنی و راتکو ملادیچ فرمانده ارتش صربستان در جولای ۱۹۹۵ این کار را کردند. آن‌ها از ۱۹۹۲ بعد از آن‌که استقلال بوسنی به رسمیت شناخته شد و رییس‌جمهور مسلمان در بوسنی روی کار آمد، با خودشان فکر کردند می‌شود در یک جنگ تمام‌عیار کار مسلمان‌ها را یک‌سره کرد و با نسل‌کشی و پاک‌سازی نژادی بوسنی را برای صرب‌ها یک‌دست کرد. البته که با پشتیبایی سازمان ملل حساب و کتابشان بی‌راه هم نبود.

در تابستان ۱۹۹۵، شهر سربرنیتسا که پناهگاه مسلمان‌ها در بوسنی بود در محاصره ارتش صرب‌ها قرار گرفت. حفاظت این شهر به عهده سربازان حافظ صلح هلندی تحت نظر سازمان ملل بود. از مسلمان‌ها خواسته شده بود برای حفظ جانشان به این منطقه بیایند و اسلحه‌هایشان را تحویل نیروهای سازمان ملل بدهند. بنا بود سربرنیستا امن باشد اما با چراغ سبز هلندی‌ها در روز ۱۰ جولای، ارتش صرب وارد شهر شد و بعد از جداکردن کودکان و زنان، ۸هزار مرد را مخفیانه در حومهٔ  شهر قتل عام کرد و جنازه آن‌ها را در مناطق جنگلی و دریاچه‌ها به‌طور دسته‌جمعی دفن کرد تا ردی از آن‌ها باقی نماند . ۱۶۰۰ کودک و زن هم بعد از فرار از سربرنیتسا قبل از رسیدن به شهر در جنگل‌های مسیر جان دادند.

 صرب‌ها فکر می‌کردند می‌شود در توافق با شاهدان هلندی آنچه بر سر مردان مسلمان آوردند را دور از چشم تاریخ مخفی کنند اما این جنایت بازماندگانی داشت که اعجاز روایت و شجاعتشان را کسی محاسبه نکرده بود. همسران و مادران شهدای سربرنیتسا که از این جنایت زنده بیرون آمدند آنقدر داغ بر قلب و پیشانی داشتند که تصور می‌شد دیگر کسی ایستادنشان را نخواهد دید.

چند ماه پس از این جنایت طی توافق دیتون جنگ بوسنی تمام شد و به نظر می‌رسید همه چیز باید فراموش شود اما زن‌های سربرنیستا تصمیم دیگری داشتند. آن‌ها می‌خواستند هرطور شده راز ناپدیدشدن مردانشان را افشا کنند. پس سوگ فردی را کنار گذاشتند و در سال ۱۹۹۶ انجمن مادران سربرنیستا را تاسیس کردند تا با قدرت این هویت جمعی تازه شکل‌گرفته جلوی کتمان حقیقت بایستند. «خدیجه محمدویچ» که دو پسر، همسر و برادر خود را در کشتار سربرنیتسا از دست داده بود ریاست این انجمن را به‌عهده گرفت. مایکل برند، نماینده مجلس آلمان و سخنگوی حقوق بشر دربارة خدیجه گفته: «خاری بود در پهلوی کسانی که سعی داشتند جنایات جنگی وحشتناک را به زیر فرش جارو کنند و تاریخ را دوباره بنویسند.» 

پس از خدیجه «منیرا سوباشیج» عهده‌دار این انجمن شد. کسی که خودش شاهد عینی جنایت بوده و پسر و همسر و ۲۵ نفر از اقوام دیگرش را از دست داد و بعد از آن‌ها یک روز هم دست از افشاگری نکشید.  او در خاطراتش می‌گوید: «روزهای اول کسی انجمن را جدی نمی‌گرفت و حتی تلاش‌هایمان با توهین و تمسخر مواجه می‌شد. تا جایی که مجبور می‌شدیم سر جاده‌ها بایستیم و حرکت اتومبیل‌ها را متوقف کنیم تا به ما توجه کنند. ما امیدمان به برگشتن گم‌شده‌ها را تا ۱۹۹۷ زنده نگه داشتیم اما وقتی اولین گورهای دسته‌جمعی کشف شدند فهمیدیم دیگر کسی برنمی‌گردد. پس تصمیم گرفتیم دنبال أجساد بگردیم. ما می‌خواستیم کسانی را که مرتکب این جنایات شده‌اند به دست عدالت بسپاریم». از اینجا بود که فرایند کمک به تفحص، شکایت به دادگاه لاهه، جمع‌کردن اسناد جنایت و شهادت‌های گسترده مادران سربرنیستا در دادگاه‌های بین‌المللی شروع شد.

آن‌ها قصد کرده بودند اجازه کتمان حقیقت را به جنایتکاران ندهند. زن‌هایی که تا قبل جنگ سرشان گرم خانه‌داری و آبادکردن باغچه‌های کوچکشان بود، حالا پایشان به مجامع بین‌المللی باز شده بود و زندگی‌شان با تظاهرات، برگزاری نمایشگاه، نوشتن و روایت کردن مشاهدات و مبارزه برای اثبات حقیقت می‌گذشت هنوز هم کمابیش به همین شکل می‌گذرد. پس از برگزاری دادگاه‌های متعدد آن‌ها بالاخره توانستند رییس جمهور و فرمانده ارتش صربستان را به عنوان جنایتکار جنگی محکوم و بخشی از قصور سازمان ملل را اثبات کنند.

زنان قهرمان سربرنیستا آن قدر از مشاهداتشان گفته‌اند که امروز هیچکس نمی‌تواند منکر جنایت صرب‌ها و ترک فعل سازمان ملل در حفظ جان مردان مسلمان شود. آنچنان که کسی نمی‌تواند منکر جنایات اسرائیل در غزه شود، آنچنان که کسی نتوانست جنایات آل امیه در کربلا را کتمان کند.
در همه این صحنه‌ها زینب‌ها حافظان تاریخند.