شما که غریبه نیستید، سر و سابقه طولانی بیش از دو هزار سال سلطنت در ایران و جنگ‌ها و غنائم گیری ها پای جواهرات زیادی را به دربار در ایران باز کرده است. هر که قصد ملاقات با شاه مملکت را داشت یک پیشکشی از الماس و رشته های مروارید و ظروف اشرافی به دربار بدهکار می‌شد. در طول تاریخ جنگ ها از سر بی کفایتی جواهرات زیادی به تاراج اجنبی رفتند اما جای شکر دارد که الماس دریای نور، بزرگترین برلیان صورتی رنگ کشف شده در جهان هنوز ساکن خیابان فردوسی خودمان است.

گروه ایرنا زندگی - می‌گویند الماس دریای نور یک تنه با همان 182 قیراط وزنی که دارد پشتوانه‌ای اساسی برای پول ایران به حساب می‌آید. این الماس همایونی در حال حاضر هم یکی از بزرگترین الماس هایی است که در دنیا وجود دارد.سابقه بی کفایتی پادشاهان سراغ از این می دهد که در طول 500 سال گذشته از سوی غربی ها تلاش های زیادی برای دست اندازی به این سرمایه ملی شده است. اما زهی سعادت که این جواهر ایرانی به سرنوشت الماس کوه نور دچار نشد و روی تاج ملکه بریتانیا ننشت.

حرف و حدیث هایی به قدمت هزار سال

اگر در قصه‌هایی که درباره این الماس سر زبان هاست باریک شوید به الماس نورالعین می‌رسید. خیلی از الماس شناسان و تاجران این سنگ قیمتی می‌گویند دریای نور و الماس معروف نورالعین هر دو بخشی از یک الماس بسیار بزرگ‌تر بودند که بعد ها به این شکل تراش خورده و از هم جدا شده‌اند. نورالعین یا روشنای چشم الماس صورتی بزرگی است که اکنون بر تارک نیم تاجی به همین نام می‌درخشد و در زمره جواهرات ملی سند گذاری شده‌است. طبق روایت های به اکنون رسیده مالک اصلی این الماس نیز مانند دریای نور گورکانیان هند بودند و هر دو به عنوان غنیمت در جنگ سپاهیان نادرشاه با هند به ایران آمدند و از آن زمان تا کنون جزو جواهرات ملی مان هستند. دریای نور زوجی به نام کوه نور داشت که در زمان حمله سرداران افغان دوباره به هند برگردانده شد. گفته می‌شود که این الماس در جریان معاملاتی به دست کمپانی هند شرقی بریتانیا رسید و مدتی بعد به ملکه انگلستان تقدیم شد. این الماس اکنون قطعه اصلی برلیان های کار شده بر روی تاج ملکه بریتانیا است.

نشانی برای فتح هند

دریای نور تا مدت ها کنار مدال ها و حمایل های دیگر بر بازو و سینه گاه لباس نادرشاه افشار نصب می‌شد. در نقاشی‌های به جا مانده از این پادشاه شمایلی از این الماس بر بازوی او دیده می‌شود. فتح هند گامی بلند برای پا برجا کردن سلطنت افشاریان بود و تا مدت ها سپاهیان ایران را غرقاب مستی و غرور فتح کرده بود. به همین دلیل نادرشاه این الماس را از خود دور نمی‌کرد تا خاطره این نصر و پیروزی دمی از خاطر اطرافیان نرود. اما پیشینه این الماس اسرار بیشتری در خود داشت. تا جایی که گورکانیان کشف آن را به اساطیر و افسانه‌ها گره می‌زدند. تا جایی که تاریخ می‌داند و می‌گوید این الماس نخستین بار در حمله امیر تیمور به غارت رفت و به محمد شاه هند رسید. سال 1739 میلادی بود جنگ ایران و هند رخ داد و نادرشاه آن را به عنوان غنیمت به ایران آورد. پس از قتل نادر دریای نور را به نوه او شاهرخ میرزا دادند و پس از دست به دست شدن بین چند پادشاه که عاقبتی شوم داشتند به آغامحمدخان قاجار هدیه شد. موسس سلسله قاجاریه برای این الماس منصبی تعیین کرد که تا سال ها تولیت و نگهداری از آن به عهده این شخص بود.

وقتی بازوبند سلطنتی منسوخ شد

در مدت زیادی دریای نور زیور اصلی برلیان های نصب شده بر روی بازوبند سلطنتی بود .در زمان ناصرالدین شاه کم کم استفاده از این بازوبند منسوخ شد اما مگر صاحبقرانی مثل ناصرالدین شاه می توانست دوری این الماس را تحمل کند.همین موقع بود که دستور ملوکانه صادر شد تا دریای نور همراه با یاقوت هایی درشت و قطعاتی از الماس های دیگر بر روی تاج کلاه همایونی نصب شود.در میان عکس های شاه شهید! هر زمان که این الماس بر تارک تاج شاه دیده می شود پای فیگورهایی با تبختر غلیظ تر در میان است.

مشروطه خواهان دریای نور را باز پس گرفتند

چشم اجنبی همواره به دنبال این الماس بود و در بیشتر غائله ها سعی در خروج آن از دربار مملکت می شد. در گرفت و گیر مبارزه مشروطه خواهان با دربار محمد علی شاه بالاخره این اتفاق افتاد. روس ها به کمک برخی از ملازمان به این الماس دسترسی پیدا کرده و آن را به سفارت روسیه انتقال دادند. اما طولی نکشید که این خبر به مشورطه خواهان رسید.برای بازپس گیری تحصنی شد و کار نامه نگاری و تهدید ها بالا گرفت .سرانجام سفارت روس الماس را پس داد تا آبروی نداشته اش را جمع کند. این الماس بالافاصله پس از بازپس گیری در اختیار سران هیئتی از مشروطه خواهان در تهران قرار گرفت و پس از آن با آرام تر شدن اوضاع به خزانه دربار تحویل داده شد.

موزه جواهرات ملی کجاست؟

واقعیت این است که بازدید از این موزه منحصر به فرد قوانین ویژه خود را دارد. ملاقات با گنجینه جواهرات ایران با رعایت مقرراتی سفت و سخت امکان پذیر است. این موزه در خیابان فردوسی نرسیده به چهارراه استانبول و در ساختمان بانک مرکزی ایران قرار گرفته است. درواقع با ورود به این موزه بدون داشتن دوربین، گوشی موبایل و هر نوع کیف و وسایل دیگر با دست خالی باید به داخل گاوصندوقی بزرگ بروید. گنجینه بی نظیر این موزه بهای تعیین شده‌ای ندارد اما ارزش آن به گونه ای است که به عنوان پشتوانه ای بی بدیل برای ریال ایران در نظر گرفته می‌شود.

در خزانه جواهرات ملی چه می بینیم ؟

مجموعه‌ای بی نظیر از سنگ‌ها و گوهرهای قیمتی که اکنون زینت بخش نیم تاج ها و کلاه ها و خنجرها هستند از مهم‌ترین دیدنی های این موزه هستند. دریای نور، نورالعین، تاج کیانی، تخت نادری، تخت طاووس، کره جواهر نشان، الماس های زرد کم نظیر در جهان، بزرگترین لعل جهان و انواع خنجر ها و عصاهای جواهر نشان اشیایی بسیار قیمتی هستند که در این خزانه با آن ها روبه رو می‌شوید.

مقررات ورود به موزه جواهرات ملی

همان طور که پیش تر به آن اشاره شد این گنجینه در مکانی با ضریب امنیتی بسیار بالا نگهداری می شود. پس لازم است که بازدید کنندگان نیز با رعایت مقرارت از پیش تعیین شده به محل نگهداری این جواهرات بیایند. تنها 4 روز در هفته از روز شنبه تا سه شنبه می توانید در ساعات اعلام شده که از طریق تلفن گویا اطلاع رسانی می شود به دیدن این جوهرات ملی بروید. موزه قبل از ساعت 16:30 تعطیل می شود. بلیط بازدید از موزه 6 هزار تومان است. اگر قصد بازدید گروهی دارید و تعداد شما بیش از 10 نفر است لازم است که از یک روز قبل وقت قبلی تعیین کنید. بلیط موزه تنها به صورت حضوری در اختیار شما قرار می گیرد. پیش از ورود و هنگام خروج از بازدید کنندگان بازرسی صورت می گیرد. پیش از ورود به خزانه گنجینه جواهرات ملی الزامی است که تمام لوازم شخصی خود از جمله گوشی تلفن و کیف خود را به بخش امانات تحویل دهید. هر نوع عکسبرداری از بخش های موزه ممنوع است و پیگرد قانونی خواهد داشت. در این موزه راهنمایان خبره‌ای حضور دارند که همراهی با آنها اطلاعات زیادی را درباره اشیای قیمتی این موزه در اختیارتان قرار می دهد. این موزه به دلیل موازین امنیتی بالا برنامه روتین و مشخصی برای بازدید ندارد و اگر قصد رفتن به آن را دارید حتما از طریق تلفن گویای 02164464700 نسبت به ساعت کار موزه در روز مورد نظرتان اطلاعات کسب کنید.