واقعیت آن است که شخصیتهای کلاسیک دنیای ادبیات و سینما که بیشتر از ۱۰۰ سال از خلق و شکلگیری آنها میگذرد در دنیای امروز شانس زیادی برای موفقیت ندارند. این شخصیتهای قدیمی از داستانهایی کهنه و گاها خستهکننده نشات میگیرند که برای نسل جدید مخاطبان جذابیت زیادی ندارد. با این حال در این دنیای بزرگ و قدیمی هنوز هم شخصیتهایی وجود دارند که بازگشت به گذشته و واکاوی مسیری که تا امروز طی کردهاند را جذابتر از همیشه نشان میدهند. شاید یکی از این شخصیتهای نسبتا محبوب و کاملا شناختهشده، پینوکیو باشد. پسرک چوبی آقای ژپتو که برخلاف قهرمانهای امروز جهان داستانهای ما سرشار از پندهای اخلاقی بود.
پینوکیو بهعنوان عروسکی چوبی که دوست داشت به انسان تبدیل شود، ترکیبی از دو ویژگی مهمی بود که کودکان در دوران گذر از کودکی به سمت نوجوانی با آن مواجه میشدند؛ بلوغ و اخلاقگرایی. امروز بیشتر از ۱۴۰ سال است که پینوکیو یکی از دوستداشتنیترین شخصیتهای داستانی پیرامون ما است و به همین مناسبتی فرصتی فراهم شده تا تاریخچه شکلگیری، موفقیت و شکستهای این عروسک چوبی را بررسی کنید.
عروسکی از ایتالیا
کارلو لورنزینی، نویسنده و روزنامهنگاری بود که در قرن نوزدهم میلادی در ایتالیا زندگی میکرد. او که زاده فلورانس بود تنها ۶۳ سال عمر کرد اما یکی از کلیدیترین شخصیتهای تاریخ ادبیات کودک را شکل داد. آقای لورنزینی که در دنیای ادبیات و روزنامهنگاری به کارلو کلودی مشهور بود، نخستین بار در سال ۱۸۸۱ از شخصیت جالبی به نام پینوکیو رونمایی کرد. او داستان آدمک چوبی سادهای که توسط نجاری به نام ژپتو ساخته شده بود را در یک مجله مخصوص کودکان در ایتالیا منتشر کرد اما استقبال از داستانهای او آنقدر زیاد بود که پینوکیو خیلی سریع به یکی از محبوبترین و دوستداشتنیترین شخصیتهای ادبیات کودکان در ایتالیای امروزی تبدیل شد.
بنابراین کارلو کلودی تصمیم گرفت مجله داستانی ویژه پینوکیو را چاپ کند. این مجله هم همانطور که انتظار میرفت، مورد توجه قرار گرفت و به همین دلیل بود که با آغاز قرن بیستم آوازه پینوکیو جهانی شد. با این حال آقای کلودی که مبدع و نویسنده شخصیت پینوکیو بود، آنقدر خوششانس نبود که در قرن بعدی هم شاهد موفقیت شخصیتی باشد که آهسته آهسته به یک برند جهانی تبدیل میشد. کارلو لورنزینی در سال ۱۸۹۰ و در شرایطی که تنها ۶۳ سال داشت در فلورانس، شهری که در آن به دنیا اومده بود، از دنیا رفت.
حضور در ادبیات
پینوکیو اساسا یک شخصیت ادبی بود و به همین دلیل ریشههای محبوبیت آن را باید در ادبیات جستجو کرد. کتابهای بسیاری براساس وقایع بیپایان زندگی این آدمک چوبی ساخته شده اما شاید یکی از مهمترین آنها که به موفقیت جهانیاش هم کمک کرد، کتاب «پینوکیو در آمریکا» باشد؛ کتابی که آنجلو پاتری، نویسنده آمریکایی ایتالیایی، در سال ۱۹۲۸ منتشر کرد. این کتاب باعث شد تا کودکان آمریکایی بیشتر از قبل با شخصیت پینوکیو آشنا شوند. چراکه پاتری با هنری غیرقابلانکار موفق شده بود برای نخستین بار پسرک چوبی را در اتمسفری فراتر از فرهنگ ایتالیا به تصویر بکشد. از آنجایی که آمریکا در آن سالها به قطب سینما و تلویزیون تبدیل شده بود، طبیعی بود که رویکرد موفق پسرک چوبی به آن کمک کند تا آهسته آهسته وارد دنیای هنر هفتم شود.
با شهرت جهانی پینوکیو که بسیاری از کارشناسان ادبیات آن را یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین شخصیتهای ادبیات کودک در قرن بیستم میدانند، نوبت به اقتباسی از فرهنگ شرق رسید. در سال ۱۹۵۲ و در ژاپن، کتاب مصور یا مانگایی به نام «پسر آسترویی» منتشر شد که به شکل واضحی یک اقتباس شرقی از داستان پینوکیو لقب میگرفت. با گذشت بیشتر از ۵۰ سال از شکلگیری شخصیت «پسر آسترویی» هنوز هم میتوان میزان محبوبیت و تاثیرگذاری این شخصیت را در صنعت مانگا و انیمه ژاپن سنجید.
در این زمینه بخوانید:
یکی از آخرین نمونههای ادبی که براساس شخصیت پینوکیو نوشته شده، کتاب «پینوکیو از پینوکیو» نوشته نویسنده انگلیسی شناختهشده یعنی مایکل مورپارگو است. همچنین ژن کلود بمیس در سال ۲۰۱۷ رمانی علمی تخیلی بهنام «شاهزاده چوبی» منتشر کرد که داستان پینوکیو را در چارچوب یک روایت علمی تخیلی قرار میداد.
ورود به سینما و انیمیشن
نوع روایت و داستانسرایی شخصیت پینوکیو تواناییهای خیرهکنندهای برای شکلگیری داستانهای جذاب در دنیای سینما و تلویزیون دارد و این حقیقت را سینماگران ایتالیایی و بعدها آمریکایی بهتر از همه میدانستند. بنابراین پینوکیو برای رسیدن به نخستین اقتباس سینماییاش فقط ۳۰ سال صبر کرد. در سال ۱۹۱۱ نخستین اقتباس سینمایی از داستانهای پینوکیو ساخته شد. فیلم «پینوکیو» یک عنوان صامت و کوتاه بود که توسط یکی از نخستین فیلمسازان ایتالیایی یعنی گوییلیو آنتامورو کارگردانی شد. سینمای ایتالیا در سال ۱۹۳۶ تصمیم گرفت تا میزبان یک انیمیشن از داستانهای پینوکیو باشد. اما این فیلم که ساخت آن هرگز به پایان نرسید در حال حاضر وجود خارجی ندارد و به دلایل نامشخصی در ۹۰ سال گذشته از دست رفته است. تنها فیلمنامه و بخشی از فریمهای آن وجود دارد.
والت دیزنی بهعنوان غول انیمیشنسازی قرن بیستم در سال ۱۹۴۰ از نخستین انیمیشن سینماییاش برای پینوکیو رونمایی کرد. این انیمیشن در سطح جهان محبوب و مشهور شد و به همین دلیل است که امروز بسیاری از مردم با مطرحشدن نام پینوکیو به انیمیشن والت دیزنی اشاره میکنند. موفقیت این انیمیشن سینمایی دوبعدی به حدی زیاد بود که گروهی هنوز هم تصور میکنند عروسک چوبی آقای کارلو کلودی در حقیقت توسط شخصیت والت دیزنی ساخته شده است! مدتی پیش تایید شد که بهزودی لایواکشن سینمایی پینوکیو توسط دیزنی ساخته میشود.
پینوکیو در خارج از سینمای هالیوود هم محبوب و تاثیرگذار بود. شاید یکی از معروفترین اقتباسهای غیرهالیوودی پینوکیو را باید انیمیشن «پینوکیو ۳۰۰۰» دانست. این انیمیشن کانادایی فرانسوی در سال ۲۰۰۴ اکران شد و روایتی علمی تخیلی از داستان پسرک چوبی و پیرمرد خالقش داشت. متئو گارونه، کارگردان ایتالیایی، در سال ۲۰۱۹ فیلمی به نام «پینوکیو» اکران کرد که به نظر میرسید به کابوس اقتباسهای سینمایی ناامیدکننده ایتالیاییها از شخصیتی که خودشان خلق کردهاند، پایان میدهد. اما این لایواکشن هم چندان موفق ظاهر نشد. در حال حاضر گیرمو دلتورو، کارگردان مکزیکی، روی اقتباس جدیدی از پینوکیو کار میکند.
چرا باید پینوکیو را دوست داشت؟
روایت زندگی عروسکی چوبی که توسط نجاری مهربان اما سختگیر ساخته شده و میخواهد به انسان تبدیل شود اما با اشتباهاتی که میکند در مسیرهای نادرستی قرار میگیرد، تنها از دید داستانسرایی و شخصیتپردازی حائز اهمیت نیست. پینوکیو در ادبیات کودکان نماد سادگی معصومانهای است که میتواند خیلی سریع تحت تاثیر قرار بگیرد. در عین حال میتوان نشان اخلاقگرایی و تجربهورزی را هم در داستان اصلی این عروسک چوبی پیدا کرد. پینوکیو داستان همه کودکانی است که با درک احساسات خوب و بد به بلوغ میرسند و دنیای پیرامونشان را بیشتر از قبل میشناسند. بنابراین معرفی آن به کودکان میتواند اهمیت بسیار زیادی داشته باشد و دوستداشتن آن به تبلیغ درست اخلاقمداری در جمعهای کودکانه کمک میکند.