لئوناردو دیکاپریو را باید یکی از محبوبترین، خلاقترین و بهترین بازیگران حال حاضر سینما دانست که پیشنهاد هنرنمایی در هر فیلمی را نمیپذیرد. او که در دنیای خارج از هنر هفتم به عنوان سفیر افتخاری سازمان ملل در مبارزه با تغییرات اقلیمی شناخته میشود با وجود سن و سال نسبتا اندکی که دارد، موفق شده در بسیاری از عناوین مهم سینمای هالیوود در چند سال اخیر هنرنمایی کند و جایگاه قابل قبولی برای خودش بسازد که برای بسیاری از بازیگران کم سن و سال مانند یک الگو باشد. دیکاپریو که از ۱۵ سالگی وارد دنیای سینما شد تعدادی از فیلمهای محبوبش را معرفی کرده است.
بیوگرافی لئوناردو دیکاپریو
لئوناردو ویلهلم دیکاپریو ۱۱ نوامبر ۱۹۷۴ در لسآنجلس، ایالت کالیفرنیا، به دنیا آمد. جورج دیکاپریو، پدر لئوناردو، نویسنده کتابهای کمیک بود و به بازیگری، تهیهکنندگی و نویسندگی فیلمهای طنز هم علاقه داشت. اجداد لئوناردو دیکاپریو به دو کشور ایتالیا و آلمان تعلق دارند. زمانی که لئو تنها یک سال داشت، پدر و مادرش از یکدیگر طلاق گرفتند. پس از آن لئوناردو در کنار مادرش، ارملین ایندربرکن، زندگی کرد. دیکاپریو به واسطه زندگی در نزدیکی استودیوهای هالیوودی و ارتباطاتی که از سوی پدرش داشت در سال ۱۹۸۹ وارد سینما شد و در یک سریال تلویزیونی حضور پیدا کرد. او در این سریال تلویزیونی با توبی مگوایر، بازیگری که بیشتر برای هنرنمایی در سهگانه «مرد عنکبوتی» شناخته میشود، آشنا شد و آنها به دوستانی صمیمی تبدیل شدند.
او در سال ۱۹۹۲ توسط رابرت دنیرو از میان ۴۰۰ جوانی که برای تست بازی در فیلم «زندگی این پسر» شرکت کرده بودند، انتخاب شد و در آن فیلم در کنار الن بارکین و رابرت دنیرو حضور پیدا کرد. اما پیشرفت بزرگ لئو مدتی بعد به دست آمد. دیکاپریو در اواخر سال ۱۹۹۳ با ایفای نقش یک معلول ذهنی در فیلم «چه چیزی گیلبرت گریپ را میخورد» در کنار جانی دپ قرار گرفت. درخشش او در این فیلم برای ایفای نقش گیلبرت گراپ باعث شد که کاندید جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در سن ۱۹ سالگی شود.
لئوناردو دیکاپریو که آهسته آهسته پیشرفت کرده بود در سال ۱۹۹۷ فرصت هنرنمایی در فیلم «تایتانیک» را پیدا کرد. این فیلم پرفروش و محبوب نام او را سر زبانها انداخت و دیکاپریو را به یک ستاره سینمایی تبدیل کرد. او امروز به بازیگری شناختهشده و محبوب تبدیل شده که تهیهکنندگی فیلمهای سینمایی را هم برعهده دارد و البته در شبکههای مجازی برای حمایت از محیط زیست وارد عمل میشود. فروش فیلمهایی دیکاپریو در آنها نقشآفرینی کرده که در سال ۲۰۱۹ از رقم باورنکردنی ۷٫۲ میلیارد دلار عبور کرد. دیکاپریو تا امروز هشت بار در لیست سالانه پردرآمدترین بازیگران مرد سینما قرار گرفته است.
در ادامه میتوانید فیلمهای محبوب لئوناردو دیکاپریو را بشناسید. بازیگری که با تعدادی از بهترین کارگردانهای دوران از جیمز کامرون تا مارتین اسکورسیزی کار کرده، لیست جالبی برای فیلمهای محبوبش در نظر گرفته است.
8½ | هشت و نیم
نمره منتقدان: ۹۸ از ۱۰۰
این درام سورئالیستی که تصاویرش را با رنگهای سیاه و سفید به تماشاگر نشان میدهد، یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما است که لئوناردو دیکاپریو هم علاقه خاصی به آن دارد. «هشت و نیم» را فدریکو فلینی که یکی از تاثیرگذارترین کارگردانان سینمای ایتالیا لقب میگیرد، کارگردانی کرده و بازیگر اصلی آن هم مارچلو ماستریانی است که در سینمای ایتالیا نامی شناختهشده به نظر میرسد. این فیلم ارزشمند توسط استودیوی ایتالیایی چینهچیتا ساخته شده و موسیقی آن را هم نینو روتا نواخته است.
خلاصه داستان: گوییدو آنسلمی، یک کارگردان سینما، تصمیم گرفته فیلم جدیدش را بسازد. اما او در جریان تولید فیلم جدیدش درگیر خاطرات دوران نوجوانی و کودکیاش میشود.
Bicycle Thieves | دزد دوچرخه
نمره منتقدان: ۹۸ از ۱۰۰
این فیلم نئورئالیستی ساخته ویتوریو دسیکا، فیلمساز شهیر ایتالیایی، در سال ۱۹۴۸ میلادی اکران شد. «دزد دوچرخه» به عنوان یکی از متحولکنندهترین و تأثیرگذارترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان شناخته میشود و مانند سایر فیلمهای نئورئالیستی در خارج از استودیو و در فضای واقعی محلههای شهری ساخته شده است. فیلمسازانی مانند دسیکا خواهان ارتباط مستقیم با واقعیتهای کمتر پرداخته جامعه بودند. این فیلم تنها پس از گذشت چهار سال از تاریخ اکرانش توسط مجله سایت اند ساوند به عنوان برترین فیلم تاریخ سینما معرفی شد.
خلاصه داستان: مرد بیکاری بهنام آنتونیوسرانجام فرصت آن را پیدا میکند تا بهعنوان یک اعلانچسبان استخدام شود. او مجبور است برای اینکه این شغل را حفظ کند، دوچرخهای را به همراه داشته باشد تا به وسیله آن پوسترها در سطح شهر نصب کند و از آنجایی که سرمایه لازم برای خرید یک دوچرخه جدید را ندارد با پول به دست آمده از فروش ملحفههای تخت خواب خانه در نهایت موفق میشود که دوچرخه قدیمی خود را که گرو بانک است، آزاد کرده و فرصت شغلی مورد نظرش را به دست آورد. اما در نخستین روز کاری، دزدی دوچرخه آنتونیو را میرباید و به همین دلیل او مجبور میشود برای حفظ شغلی که به سختی به دست آورده، هرچه سریعتر دوچرخهاش را پیدا کند.
Taxi Driver | راننده تاکسی
نمره منتقدان: ۹۶ از ۱۰۰
رابرت دنیرو یکی از بهترین بازیگران سینمای معاصر آمریکا است که همگام با فیلمهای ارزشمند مارتین اسکورسیزی موفق شد دستاوردهای بزرگی کسب کند. فیلم هم «راننده تاکسی» احتمالا بزرگترین، مهمترین و بهترین بازیگری رابرت دنیرو باشد که پس از سالها هنوز هم در ذهن هواداران سینما باقی مانده و قرار نیست تکراری شود. «راننده تاکسی» به عنوان یک فیلم تاثیرگذار در سینمای آمریکا یکی از فیلمهای محبوب کوئنتین تارانتینو هم لقب میگیرد.
این فیلم که در سال ۱۹۷۶ اکران شده جایزه نخل طلای جشنواره کن را هم تصاحب کرده است. در نظرسنجیای که در سال ۲۰۱۹ توسط ایندیوایر انجام شد، جایزه نخل طلایی کن که به «راننده تاکسی» تقدیم شده بود بهعنوان بهترین جایزه تاریخ این جشنواره انتخاب شد. از مشهورترین سکانسهای این فیلم که ماهیت و داستان اصلی «راننده تاکسی» را نشان میدهد، حرفزدنهای شخصیت بیکل با هنرنمایی مارتین اسکورسیزی است.
دیکاپریو بارها از علاقهاش به سینمایی که مارتین اسکورسیزی به تصویر میکشد، سخن گفته است. او که سابقه همکاری با این کارگردان نابغه را داشته درباره فیلمهای مارتین اسکورسیزی میگوید:
وقتی به عنوان یک بازیگر جوان در کنار او حضور پیدا کردم تازه متوجه شدم که یک فیلم سینمایی هم میتواند مانند یک نقاشی، مجسمه، موسیقی و یا تئاتر به یک اثر هنری منحصربهفرد تبدیل شود. مارتین اسکورسیزی به من ثابت کرد که سینما میتواند اساسیترین هنر عصر ما باشد. دقیقا به همین دلیل است که من احساس کردم که با کارکردن در کنار او میتوانم یک هنرمند واقعی تبدیل شوم.
خلاصه داستان: تراویس بیکل، راننده تاکسی در نیویورک، مردی تنها اما سرشار از افکار تمامنشدنی است. او که از مشکل بیخوابی رنج میبرد، شغل تاکسیرانی در نیویورک را انتخاب کرده تا حداقل در ساعاتی که بیدار است هم کاری برای انجامدادن داشته باشد. اما تراویس در همین دوران متوجه میشود که فساد سازمانیافتهای در خیابانهای نیویورک وجود دارد.
Princess Mononoke | پرنسیس مونونوکه
نمره منتقدان: ۹۳ از ۱۰۰
این انیمه ژاپنی که در ژانر حماسی - خیالپردازی قرار میگیرد توسط هایائو میازاکی نویسندگی و کارگردانی شده و در حقیقت تولید سال ۱۹۹۷ سینمای ژاپن است. از صداپیشگان این فیلم باید به بازیگران شناختهشده سینمای ژاپن از جمله یوجی ماتسودا، یوریکو ایشیدا، یوکو تاناکا، کائورو کوبایاشی و ماساهیکو نیشیمورا اشاره کرد. «شاهزاده مونونوکه» از نظر تاریخی داستانی را در اواخر دوره موروماچی ژاپن روایت میکند اما به هر حال همراه با عناصر خیالپردازی است. انیمه «پرنسس مونونوکه» یکی از آثار استودیوی شناختهشده جیبلی است.
خلاصه داستان: دلاوری جوان به نام آشیتاکا درگیر نبردی میان ایزدان جنگل و انسانهایی میشود که خواهان استفاده از قدرتها و منابع آنها هستند.
2001: A Space Odysse | ۲۰۰۱: اودیسه فضایی
نمره منتقدان: ۹۲ از ۱۰۰
این فیلم عملی تخیلی در سال ۱۹۶۸ ساخته شد و محصول مشترک سینمای آمریکا بریتانیا است. کارگردانی و تهیهکنندگی «۲۰۰۱: اودیسه فضایی» برعهده استنلی کوبریک بوده که همواره بهعنوان یکی از بهترین کارگردانان تاریخ معرفی شده است. فیلمنامه این فیلم توسط کوبریک و آرتور سی. کلارک نوشته شد. این فیلمنامه تا حدودی تحت تاثیر داستان کوتاهی که کلارک پیشتر نوشته بود هم قرار داشت. رمان «نگهبان» منبع اصلی اقتباس فیلم «۲۰۰۱: اودیسه فضایی» بود. شاید جالب باشد بدانید که کلارک همزمان با نگارش فیلمنامه این فیلم یک رمان با عنوانی مشابه هم آماده کرد که پس از اکران فیلم به بازار نشر عرضه شد.
لئوناردو دیکاپریو بارها و بارها فیلم «۲۰۰۱: اودیسه فضایی» استنلی کوبریک را ستایش کرده و آن را یکی از بهترین فیلمهایی میداند که در طول زندگیاش به تماشای آن نشسته است. دیکاپریو درباره این فیلم میگوید:
به نظر من «۲۰۰۱: اودیسه فضایی» واقعا فراتر از یک فیلم است و یک تجربه معنوی به نظر میرسد. شما باید خودتان را در آن غوطهور کنید آن با این فکر که کوبریک قصد داشته کاری انجام دهد که ارتباطمان با جهان هستی را بیشتر درک کنیم. دقیقا به همین دلیل است که هر چه بیشتر به تماشای این فیلم مشغول باشید احتمالا سوالات بیشتری برای شما شکل میگیرد.
خلاصه داستان: روایتهای فیلم «۲۰۰۱: اودیسه فضایی» در چهار پرده مختلف روایت میشود 8که برهههای مختلفی از زندگی انسان در جهان هستی را به تصویر میکشد.
When Harry Met Sally | وقتی هری سالی را ملاقات کرد
نمره منتقدان: ۹۱ از ۱۰۰
یکی از محبوبترین فیلمهای کمدی عاشقانه دهه ۱۹۸۰ میلادی در لیست محبوبترین فیلمهای لئوناردو دیکاپریو هم حضور دارد. فیلم «وقتی هری سالی را ملاقات کرد» در سال ۱۹۸۹ اکران شد و با بودجهای ۱۶ میلیون دلاری به فروش باورنکردنی ۹۲ میلیون دلاری دست پیدا کرد. بسیاری از منتقدان باور دارند این فیلم سبک و سیاق جدیدی به کمدی عاشقانههای هالیوودی داد. راب رینر، کارگردان «وقتی هری سالی را ملاقات کرد»، در این فیلم از بیلی کریستال، مگ رایان و کری فیشر بهعنوان بازیگران اصلی یاری گرفت.
خلاصه داستان: هری و سالی دو دوست قدیمی هستند که از سالها پیش یکدیگر را میشناسند اما آنها نگران هستند که دوستی قدیمیشان بهزودی ویران شود بنابراین برای نجات این رفاقت دیرینه وارد عمل میشوند.
در این زمینه بخوانید:
بهترین سریالهای خارجی که میتوانید در تعطیلات نوروز تماشا کنید
East of Eden | شرق بهشت
نمره منتقدان: ۸۵ از ۱۰۰
این فیلم درام که در سال ۱۹۵۵ اکران شد توسط الیا کازان ساخته شده و نخستین فیلمی بود که جیمز دین، بازیگر شناختهشده سینمای کلاسیک آمریکا، را به شهرتی باورنکردنی رساند. اگرچه «شرق بهشت» ساختاری ساده و بیآرایش دارد اما یکی از قویترین روایتهای ممکن را دل خودش جای داده که دلیل اصلی محبوبیت فیلم را دربرمیگیرد. لئوناردو دیکاپریو هم به دلیل علاقهای که به جیمز دین، بازیگر افسانهای سینمای کلاسیک، دارد این فیلم را یکی از آثار محبوب خودش میداند. «شرق بهشت» براساس رمانی به همین نام نوشته جان اشتاینبک نوشته شده است.
خلاصه داستان: کال و آرون پسرهای جوان یک کشاورز نسبتاً موفق در سال ۱۹۱۷ و در طول جنگ جهانی اول در شهرهای ساحلی مرکزی کالیفرنیا یعنی مونتری و سالیناس زندگی میکنند. آدام ترسک، پدر آنها، مردی به شدت مذهبی است و توجه ویژهای به آرون دارد. به همین دلیل کال تصور میکند که محبوبیت چندانی در نزد پدرش ندارد. در شرایطی که کال و آرون تصور میکردند مادرشان سالها پیش فوت کرده اما کال نشانههایی پیدا کرده که ثابت میکند او هنوز زنده است.
نظر شما