پس از پخش چند قسمت از فصل ششم پایتخت، عوامل و بازیگران این سریال به سانسور بیش از حد، اعتراض کردند و «احمد مهرانفر» تکهای از رقص ارسطو را که سانسور شده بود را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد؛ اما تمام مشکل از سکانسهای پخش شده و سکانسهای حذفی بود؟
برخی دیالوگهای جنسیتزده و رفتارهای کج فرهنگی در این سریال به وضوح دیده میشد و «ایرنا زندگی» در ادامه به آنها میپردازد.
ذکر این نکته هم ضروری است که در سالهای اخیر جامعهشناسان، رفتارشناسها و فعالان در حوزه حقوق زنان بررسیهای زیادی را در حوزه «سیمای زن در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی» انجام دادهاند و نتایج پژوهشها و حتی پایاننامههای دانشجویی زیادی در این رابطه وجود دارد. بررسیهایی که عمده آنها نگاه انتقادآمیزی به آنچه فیلمها و سریالها به زنان ایرانی میکنند، دارند و به طور عمده با واقعیت امروز زنان ایرانی در جامعه ایران ممکن است فاصله داشته باشد.
* در این گزارش از اسم شخصیتهای سریال پایتخت استفاده شده است.
۱. رفتار هما با دخترانش شبیه به مادری زورگو بود که تنها خدمت در خانه را از آنها میخواهد و برای عضویت در اینستاگرام آنها را سرزنش میکند. هما و نقی هر جا که دخترانشان پیشنهاد به روزی میدهند آنها را ساکت میکنند و نقی آنها را درباره چگونگی کار با ویدیوکال، بازخواست میکند.
۲. گستاخی و رفتارهای خارج از قاعده با بزرگترها از جمله انتقادات وارد بر پایتخت۶ بود. این مساله در رفتارهای سرکشانهی بهتاش نمود زیادی داشت و با دعوای بهروز با رحمت به اوج خودش رسید.
۳. فهیمه که در سریهای پیش سریال، زنی سختیکشیده بود در فصل ششم تبدیل به آرایشگری تازه به دوران رسیده با رفتارهای کلیشهای شده بود. با دختر همراه بهتاش رفتاری توهینآمیز داشت در حالی این پسر خودش بود که از آن دختر به عنوان راننده آژانس سوء استفاده میکرد و او را تیغ میزد. پسر کوچک فهیمه، برای دختر داییهایش قلدری میکرد و به کلی شخصیتهای سریال به سارا و نیکا اجازه ورود به بحثها و صحبت کردن را نمیدادند.
۴. رحمت با آوردن عکس رادیولوژی دندانهای فهیمه میآید که خسارتش را از برادر او بگیرد. انگار زن کالایی است که مجبور به پس دادن آن شده بود و حالا خسارت میخواست. این تنها کافی نبود، بعد از فهیمه به سراغ زن دیگری یا شاید بهتر باشد بگوییم به سراغ کالای دیگر میرود. انقدر الفاظ محبتآمیز به پای همسر جدیدش میریزد که ما بفهمیم فرقی نمیکرد چه زنی روبهرویش باشد.
۵. دخالتهای نا به جای والدین در زندگی فرزندان، در صحنهای که بهبود به بهتاش میگوید: «میخواهم برای تو زن بگیرم و خانه بخرم» از جمله سکانسهایی بود که به استقلال جوانان بیتوجه بود. برخی معتقدند این شخصیتها در جامعه رشد کرده و نباید انتظار ایدهآلی از آنها داشته باشیم؛ حتی اگر این حرف را درست بگیریم باز هم نباید عامل ترویج فرهنگ غلط باشیم.
۶ . هما به مرد همسایه که بابت ازدواج خواهرش با رحمت از آنها مشورت میخواست گفت: «خواهر شما دوتا بچه دارد و مطلقه است به درد رحمان و رحیم نمیخورد» که کنایهای به مطلقه و مادر فرزند بودن او میزد. در مورد «دختر محمود نقاش» نیز چند بار اشاره به دختر نبودن، فرزند داشتن و مطلقه بودن او کرد.
۷. هما به شخصیت کلیشهای حسود و بیمنطق تبدیل شد. وقتی نقی به هما میگوید: «شما تحصیلکرده هستی» پاسخ میدهد: «تحصیلات به هیچ زنی در این مورد (حسادت زنانه) کمک نکرده است» که این توهینی به زنان تحصلکرده و تحصیل نکرده است که آنها توانایی رشد و تفکر با منطق را ندارند.
۸. صحنهای که نشان میدهد نقی در بین مهمانان مرد نشسته و با آنها گفت و گو میکند در حالی که زنان در حیاط و آشپزخانه مشفول کار کردن و تدارک دیدن هستند. آب زمزم را هم که میآورند تنها در بین مهمانان مرد پخش میکنند.
۹. نقی از داوری در کشتی زنان ذوقزده میشود و درمورد زنی که قبلا به خواستگاری او جواب منفی داده است رفتاری عاقلانه نشان نمیدهد. در جواب به بهبود که گفت: «اگر فهیمه ازدواج کرده بود ...» پاسخ داد: «فهیمه غلط کرده من نمیذاشتم ازدواج کند» از جمله دیالوگها و رفتارهایی هستند که نه تنها جنسیتزدهاند، رواج کجفرهنگی را نیز داشتند.
۱۰. دخالتهای متعدد در مصادیق زندگی شخصی کاراکترهای سریال هم یکی از مصادیق پرتعداد رواج کجفرهنگی در سریال بود.