به گزارش گروه ایرنا زندگی - در دنیای امروز، اسباببازیها فراتر از ابزار سرگرمی برای کودکان هستند. آنها به عنوان یک وسیله فرهنگی و تربیتی، نقش مهمی در شکلدهی به هویت و رفتار نسلهای آینده ایفا میکنند. با توجه به گسترش جهانیسازی و تأثیرات گسترده رسانهها و محصولات خارجی، اسباببازیهای وارداتی به یکی از عوامل مؤثر در تغییر ارزشها و هویتهای فرهنگی کودکان ایرانی تبدیل شدهاند.
اما در این میان، آیا میتوان با تکیه بر اسباببازیهای ملی و بومی، از فرهنگ ایرانی و اسلامی دفاع کرد و هویت ملی کودکان را تقویت نمود؟برای پاسخ به این سوال، با دکتر سهیل رحیمی، متخصص روان شناسی تربیتی و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران، به گفتوگو نشستهایم.
تأثیرات اسباببازیهای وارداتی بر هویت کودکان ایرانی
سهیل رحیمی در ابتدا به این نکته اشاره میکند که هر کشوری که به تولید اسباببازی میپردازد، ناخودآگاه فرهنگ خود را از طریق این محصولات به سایر کشورها منتقل میکند. او میگوید: «هر کشوری زمانی که به تولید اسباببازی میپردازد، قصد دارد فرهنگ خود را معرفی کرده و ارزشهای خاص خود را به دیگر کشورها منتقل کند. این فرهنگ ممکن است شامل مفاهیم مثبت یا منفی باشد . به همین دلیل، هنگامی که اسباببازیهایی را از کشورهای دیگر خریداری میکنیم، باید دقت کنیم که این محصولات نماینده کدام فرهنگ هستند و چه پیامهایی به کودکان منتقل میکنند.»
وی در ادامه به برخی ویژگیهای اسباببازیهای وارداتی اشاره میکند که میتواند تأثیرات منفی بر کودکان ایرانی داشته باشد: «یکی از ویژگیهای شایع اسباببازیهای وارداتی، ترویج خشونت است. این اسباببازیها با ایجاد هیجانهای شدید و تمرکز بر قهرمانپروری غیرواقعی، کودک را به این باور میرسانند که تنها با اعمال زور و خشونت میتوان به موفقیت رسید. این رفتار نه تنها مخالف فرهنگ جمعی ماست، بلکه میتواند به ایجاد مشکلات رفتاری در کودکان منجر شود.»
چالشها و راهکارهای مقابله با تأثیرات منفی اسباببازیهای وارداتی
رحیمی در ادامه بر لزوم طراحی و تولید اسباببازیهای ملی تأکید میکند و میگوید: «برای مقابله با این تأثیرات منفی، باید اسباببازیهایی طراحی کنیم که نه تنها سرگرمی، بلکه ابزاری برای انتقال ارزشهای فرهنگی و دینی ما به کودکان باشند. این اسباببازیها باید بهگونهای طراحی شوند که مفاهیم اجتماعی، اخلاقی و همکاری جمعی را در کودکان تقویت کنند.»
این روانشناس تربیتی همچنین تأکید میکند که برای موفقیت در این امر، ابتدا باید ارزشهای ملی خود را بهطور دقیق شناسایی کرده و آنها را به درستی به کودکان معرفی کنیم: «اگر نتوانیم ارزشهای ملی خود را به درستی تعریف و معرفی کنیم، طبیعی است که کودکان به سمت اسباببازیهای وارداتی جذب خواهند شد و ویژگیهای فرهنگی آنها را جذب میکنند. بنابراین، باید در تولید اسباببازیهای ملی، به این نکته توجه ویژهای داشته باشیم که این اسباببازیها نه تنها جذابیت داشته باشند، بلکه توانایی انتقال مفاهیم فرهنگی و دینی ما را نیز داشته باشند.»
تأثیرات روانشناختی اسباببازیهای غیربومی بر هویت فرهنگی کودکان
رحیمی اشاره میکند که استفاده مداوم از اسباببازیهایی که با فرهنگ بومی هماهنگی ندارند، میتواند به تدریج بر دیدگاه کودک درباره هویت ملی و فرهنگیاش تأثیر منفی بگذارد. به گفته او، زمانی که کودک در معرض اسباببازیهایی قرار میگیرد که ویژگیهای فرهنگی متفاوتی دارند، ممکن است به مرور زمان ارزشهای ملی و معنوی کشور خود را به چشم امری بیارزش بنگرد و به سمت فرهنگهای دیگر گرایش پیدا کند.
رحیمی افزود: «این فرآیند باعث میشود که کودک دچار دوگانگی و سرگشتگی شود که قطعاً بر شکلگیری شخصیت او تأثیرات منفی خواهد گذاشت. کودکان در این اسباببازیها هنر و زیباییشناسی خاصی را میبینند، مانند کمک به دیگران یا همکاری در فعالیتهای خیرخواهانه، اما وقتی این ویژگیها در اسباببازیهای داخلی وجود نداشته باشد، کودک به تدریج ارزشهای خود را زیر سؤال میبرد و به سمت فرهنگهای دیگر جذب میشود.»
او در ادامه اضافه میکند: «متأسفانه در بسیاری از موارد، ما از ارزشهای انسانی خود فاصله گرفتهایم و این فضا برای کودکان که فطرت پاک دارند، نوعی آرزو شده است. وقتی آنها در اسباببازیها و رسانههای خارجی این ارزشها را میبینند، به سمت آنها جذب میشوند. به این ترتیب، نه تنها به ارزشهای مثبت فرهنگی دیگر کشورها گرایش پیدا میکنند، بلکه ممکن است ارزشهای منفی آنها را نیز به طور ناخودآگاه بپذیرند و از فرهنگ بومی خود دور شوند.»
رحیمی تأکید میکند که برای مقابله با این مشکل، ضروری است که فرهنگ خود را به درستی و به زیبایی به کودکان معرفی کنیم و آنها را در انتخاب فرهنگی آگاهانه هدایت کنیم.
تأثیرات تولید اسباببازیهای ملی بر خلاقیت و ارزشهای فرهنگی کودکان
رحیمی، درباره تأثیرات اسباببازیهای ملی بر خلاقیت و ارزشهای فرهنگی کودکان و چالشهای موجود در تولید این نوع اسباببازیها توضیح میدهد که تا به حال هیچ تحقیق جامع و معتبر در خصوص اثربخشی اسباببازیهای ملی در مقایسه با نمونههای وارداتی انجام نشده است، چرا که متأسفانه در کشور ما اسباببازی ملی به معنای واقعی کلمه وجود ندارد.
رحیمی در این باره میگوید: «در گذشته اسباببازیهایی مانند دارا و سارا تحت عنوان اسباببازیهای ملی تولید شدند، اما متأسفانه هیچیک از عناصر فرهنگی ایرانی را در خود نداشتند. این اسباببازیها نتواستند علاقه عمومی را جلب کنند و تنها در بخشهای دولتی برای برخی افراد ارسال شدند. به همین دلیل، مفهوم اسباببازی ملی همچنان زیر سؤال است.»
او افزود: «به دلیل نبود اسباببازیهای ملی واقعی، نمیتوانیم تحقیقاتی در این خصوص انجام دهیم و بفهمیم که آیا این نوع اسباببازیها قادرند مؤثرتر از نمونههای وارداتی عمل کنند یا خیر؟. تحقیقات زیادی در خصوص تأثیرات اسباببازیها بر خلاقیت و همبستگی اجتماعی کودکان انجام شده است، اما در زمینه اسباببازیهای ملی، هنوز تحقیقی صورت نگرفته است.»
رحیمی در ادامه تأکید میکند که اگر روزی اسباببازیهای ملی واقعی تولید شوند که به فرهنگ ایرانی و ارزشهای بومی توجه کنند، آن زمان میتوان تحقیقات بیشتری در خصوص تأثیرات آنها بر کودکان انجام داد و نتایج آن را بررسی کرد.
نقش آگاهی والدین و مربیان در انتخاب اسباببازیهای مناسب برای رشد کودکان
رحیمی، با اشاره به اهمیت آگاهی والدین و مربیان در انتخاب اسباببازیهای مناسب میگوید:«بسیاری از والدین اسباببازی را تنها یک وسیله سرگرمکننده میدانند، در حالی که این دیدگاه باید تغییر کند. بازی کردن برای کودک همانند کار کردن برای بزرگسالان، یک رکن اساسی در زندگی کودک است و تأثیرات زیادی بر رشد ذهنی و فکری او دارد.»
او اشاره میکند: «اگر والدین و مربیان بدانند که اسباببازیها باید متناسب با نیازهای فکری و شناختی کودک انتخاب باشند، میتوانند گامهای مؤثری در جهت رشد و تکامل کودک بردارند. بنابراین، مهم است که این افراد اطلاعات کافی در مورد نحوه رشد شناختی کودک داشته باشند.»
رحیمی همچنین به اهمیت گسترش این آگاهی در جامعه اشاره میکند و میگوید: «برای گسترش این آگاهی، باید والدین و مربیان را به صورت مستمر با اطلاعات علمی و تجربی در زمینه رشد کودک آشنا کنیم تا بتوانند انتخابهای بهتری برای اسباببازیهای کودکان خود داشته باشند.»
ویژگیهای اسباببازی مناسب برای رشد روانی و شناختی کودک
رحیمی در ادامه درباره اهمیت انتخاب اسباببازیهای مناسب برای رشد روانی و شناختی کودکان، ویژگیهای اسباببازیهای مؤثر را بر اساس علم روانشناسی رشد مطرح میکند. او تأکید میکند که اسباببازیها باید به دقت متناسب با سن و تواناییهای ذهنی کودک انتخاب شوند.
رحیمی میگوید: «اولین ویژگی در انتخاب اسباببازیها این است که باید آن را متناسب با سن و تواناییهای کودک تهیه کرد. برای مثال، کودکان شش تا ۱۸ ماهه به اسباببازیهایی نیاز دارند که به تقویت دستورزی آنها کمک کند. به علاوه، از آنجا که کودک در این سن دندان در میآورد، باید اسباببازیهای نرم، قابل شستشو و نشکن انتخاب شوند.»
او اضافه میکند: «از حدود ۱۴ ماهگی تا سه سالگی که کودک در حال شناخت محیط است، باید اسباببازیهای رنگی برای کودک تهیه کرد که به تحریک حس کنجکاوی و شناخت دنیای اطراف کمک کند. همچنین اسباببازیها باید به کودک کمک کنند تا هم تفکر و هم حرکت را به طور همزمان توسعه دهد.»
رحیمی ادامه میدهد: «مثالی از اسباببازیهای مناسب میتواند روروکها باشند. وقتی کودک به سن استفاده از روروک میرسد، این وسیله به او کمک میکند که حرکت کند و در ضمن از آن لذت ببرد زیرا میتواند خود آن را هدایت کند.»
این روانشناس تربیتی با تأکید بر لزوم ایجاد انگیزه و احساس موفقیت در کودک تأکید میگوید: «اسباببازی باید برای کودک انگیزه خوبی ایجاد کند تا بازی را ادامه دهد. به طور مثال، لوگوهایی که کودک میتواند به شکلهای مختلف بسازد و نتیجه کارش را ببیند، باعث میشود که کودک دوباره بازی را تکرار کند و مهارتهای ذهنیاش تقویت شود.»
رحیمی همچنین به ضرورت تقویت حس کنجکاوی و مهارتهای بدنی کودک اشاره میکند: «اسباببازیها باید بتوانند تصورات کودک را شکل دهند و حس کنجکاوی او را پرورش دهند. برای مثال، پازلها ابزار مناسبی برای این کار هستند، اما باید متناسب با سن کودک انتخاب شوند.»
او در نهایت بر اهمیت امنیت اسباببازیها تأکید میکند: «اسباببازیها باید کاملاً ایمن و بیخطر باشند. متأسفانه گاهی اوقات والدین به دنبال اسباببازیهای گرانقیمت میروند در حالی که میتوانند اسباببازیهای مناسب و ایمن را با قیمت مناسب برای کودک تهیه کنند.»
رحیمی پیشنهاد میدهد که مسئولین تعلیم و تربیت کشور، رسانهها و نهادهای مختلف در جهت افزایش آگاهی والدین در انتخاب اسباببازیهای مناسب برای رشد روانی و فکری کودکان اقدام کنندواین آگاهی را به سطح جامعه برسانند. او اضافه میکند: «متأسفانه والدین اغلب آگاهی کافی در مورد رشد فکری کودک ندارند و بیشتر به مسائل جسمانی توجه میکنند. بنابراین لازم است که یک نهضت ملی برای افزایش آگاهی والدین در این زمینه راهاندازی شود.»
ضرورت الهامگیری از اسطورههای ایرانی در طراحی اسباببازیهای ملی
رحیمی به این نکته اشاره میکند که تا کنون اسباببازی ملی در ایران طراحی و تولید نشده است، اما برای رسیدن به این هدف، باید از فرهنگ و تاریخ ایران الهام گرفت. او توضیح میدهد: «برای طراحی اسباببازیهای ملی، ابتدا باید محققان ویژگیهای مشترک تاریخی و فرهنگی کشورها را بررسی کنند. اسطورههای تاریخی هر کشوری میتواند منبع الهام برای طراحی اسباببازیها باشد. به طور مثال، در فرهنگهای مختلف از ویژگیهایی چون بیزمانی و بیمکانی استفاده میشود که در آنها قهرمانانی ساخته میشوند. همین ویژگیها را میتوان در اسطورههای ایرانی نیز یافت.»
رحیمی افزود: «ما در فرهنگ ایرانی به ویژه در شاهنامه اسطورههای فراوانی داریم که میتوانند الهامبخش طراحی اسباببازیها باشند. در این راستا، طراحان صنعتی و هنرمندان باید این قهرمانان را به زبان ساده برای نسل فعلی قابل قبول و جذاب بسازند. این قهرمانان باید نمادهایی از نیک گفتاری، راستگویی، آزادگی و جوانمردی باشند.»
او تأکید میکند: «برای جذابیت بخشیدن به این اسباببازیها، باید از هنر معاصر و جذابیتهای بصری استفاده کرد تا کودک را جذب کند. این اسباببازیها باید پیامهای فرهنگی و انسانی را منتقل کنند و به نسلهای آینده انتقالدهنده ارزشهای نیک ایرانی باشند.»
رحیمی اظهار میکند که برای تحقق این امر، همکاری میان محققین، طراحان و هنرمندان ضروری است تا از منابع غنی فرهنگی ایران بهرهبرداری شود و اسباببازیهایی طراحی گردد که هم جذاب باشند و هم پیامهای فرهنگی مناسبی را منتقل کنند.
آگاهی و آشتی با فرهنگ ایرانی؛ کلید مقابله با نفوذ فرهنگهای بیگانه
این روانشناس تربیتی در پایان با تأکید بر اهمیت آگاهی از فرهنگ و تمدن ایرانی به مسئولین فرهنگی و والدین توصیه میکند: «برای مقاومتر کردن نسل آینده در برابر نفوذ فرهنگهای بیگانه، باید ابتدا با فرهنگ و تمدن ایرانی آشتی کنیم و آن را بشناسیم. همزمان باید به یافتههای علمی در حوزههای روانشناسی، انسانشناسی و علوم انسانی توجه کنیم و از شعارهای پوچ و بیمحتوا دست برداریم.»
او تأکید میکند:« مسئولین فرهنگی باید اطلاعات علمی و صحیح از این حوزهها داشته باشند تا بتوانند در برابر فرهنگهای بیگانه مقاومت کنند. در غیر این صورت، هرچند بخواهیم، فرهنگهای دیگر بر ما غلبه خواهند کرد، همانطور که امروزه بسیاری از جوانان ایرانی حتی اندیشمندان خود را نمیشناسند، اما از هنرمندان و اندیشمندان غربی بیشتر آگاه هستند.»