ایرنا زندگی- احتمالاً برای شما هم پیش آمده است که در تماس‌های تصویری و در حین مکالمه با طرف مقابل به تصویر خود نگاه کنید. اما این مسئله این تصادف نیست، چرا که بارها و بارها تکرار می‌شود و ما همچنان به تماشای تصویر خود علاقه‌مند هستیم.

یکی از اتفاقات شایع در تماس‌های تصویری این است که افراد به جای اینکه به تصویر طرف مقابل نگاه کنند، به تصویر خود خیره می‌شوند. اگرچه خاموش کردنِ نمای شخصی در تماس‌های تصویری کار سختی نیست اما معمولاً افراد از این کار پرهیز می‌کنند چراکه در آن‌ها ایجاد اضطراب می‌کند. اضطراب ناشی از اینکه گویی شما دیگر وجود ندارید. یکی از فرض‌های جدی دربارۀ این رفتار به خودشیفتگی بازمی‌گردد اما به نظر نمی‌رسد خودشیفتگی بتواند این قضیه را توضیح دهد. حداقل نمی‌توان گفت که افرادی که دچار این وسواس هستند که در تماس های تصویری یا چیزهایی شبیه به آن مدام به خودشان نگاه می‌کنند دچار اختلال خودشیفتگی هستند. این مسئله شاید با درجاتی از خودشیفتگی ارتباط داشته باشد اما نشانۀ اختلال خودشیفتگی نیست.

ما از نگاه دیگران چه شکلی هستیم؟

برای پاسخ به این سؤال بهتر است روی این مسئله تمرکز کنیم که نگاه کردن به تصویر خودمان در حین یک گفت‌وگو چه کارکردی دارد تا اینکه آن را به اختلال ربط بدهیم. دیدن تصویر خود در حین مکالمه چیزی نیست که ذهن ما به آن عادت داشته باشد. برای مثال با یک عکس ساده طرف نیستیم و یا یک فیلم بلکه با خودمان به صورت زنده مواجهیم که واکنش ها و عکس‌العمل‌هایش را مانند یک سوم شخص مشاهده می‌کنیم، چیزی که عکس‌ها و حتی فیلم‌های خودمان به ما ارائه نمی‌کنند.

تا قبل از همه‌گیری کرونا میزانی که ما با تصویر زندۀ خودمان مواجه می‌شدیم انقدری نبود که حالا هست. ممکن بود گاهی پای آیینه بایستیم و خودمان را تماشا کنیم. اما حالا ممکن است چند ساعت در یک جلسه باشیم و تصویر زندۀ خودمان را روبه‌روی خودمان داشته باشیم. در این فضای جدید ما این فرصت را یافته‌ایم که حرکات و رفتارهای خودمان را  به صورت زنده در حضور دیگران تماشا کنیم و این مسئله می‌تواند جذابیت زیادی داشته باشد. در حالی که عکس‌ها و فیلترهای رایج ما را عادت داده بودند که خودمان را به صورت فیلتر شده و سانسور شده ببینیم  و کنترل کاملی بر تصویر خود داشته باشیم حالا در این فضاهای جدید با خود فیلتر نشده‌مان مواجه می‌شویم و گاهی انگار در حال تماشای یک غریبه هستیم! آنچه می‌بینیم ممکن است لزوماً با تصویری که از خودمان، حرکاتمان، تظاهرات چهره‌مان داریم همخوان نباشد و همین باعث می‌شود مدام تحریک شویم و به تصویر خودمان که گاهی برایمان غریبه هم به نظر می‌رسد مدام نگاه کنیم. همانطور که فیلسوف فرانسوی، ژاک لاکان، بیان می‌کند: آیینه‌ها جایگاه مهمی در فرایند رشد کودک دارند به‌طوریکه ما با مرحله‌ای به نام مرحلۀ آیینه‌ای مواجهیم، وقتی که کودک تصویر خود را در آیینه می‌بیند، خودش را تشخیص داده و ذوق ‌زده می‌شود. در نتیجه خود را از منظر دیگری دیدن و خود را جای دیگری گذاشتن باعث می‌شود که آیینه‌ها کارکردی اجتماعی پیدا کنند و به ما کمک کنند که خودمان را از چشم دیگران ببینیم. وقتی کودک تصویر خود را در آیینه تشخیص می‌دهد یعنی می‌تواند خود را به عنوان عضو یک اجتماع بشناسد. واقعیت ماجرا این است که خود و من همیشه در وضعیتی شکننده قرار دارد و برای اینکه تداوم داشته باشد نیاز به تأیید و بازشناسی دیگران دارد. بدون وجود دیگران خود فرومی‌پاشد و نمی‌تواند هویتی داشته باشد.

به زبان ساده‌تر، هویت ما محصول تصوری است که از دیگران دربارۀ خودمان داریم، اینکه دیگران ما را چگونه می‌بینند و در مورد ما چه تصوری دارند اساس هویت ما است. وقتی در حال تعامل با دیگران هستیم خودمان را تماشا نمی‌کنیم اما در این وضعیت جدید این امکان برای ما فراهم شده است که در حین تعامل با دیگران خودمان را تماشا کنیم و این البته اتفاق جذابی است.

به این خاطر وسواسی که در نگاه کردن مداوم به خودمان داریم (در حین یک مکالمه تصویری) چندان چیز عجیب و غریبی نیست و ریشه در اجتماعی بودن هویتِ انسانی ما دارد. عجیب نیست که غالب انسان‌هایی که دچار بحران‌های روانی هستند همیشه با نوعی فروپاشی در روابط اجتماعیشان درگیرند. البته منظور از توضیح این مسئله توصیه به تماشای خودمان در زمان مکالمه تصویری نیست؛ بلکه هدف توضیح این نکته بود که چرا میل داریم مدام خودمان را تماشا کنیم.

منبع: WIRED