بیست و پنجم خرداد ماه بود که شبکه یک ساعت ۲۲ شروع یک سریال تازه بعد از «از یاد رفته‌ها» را کلید زد. سریالی که در ابتدا به نام «عروس تاریکی» شناخته می‌شد؛ اما به «بوی باران» تغییر نام داد.

۳ قسمت ابتدایی این سریال با شروع علامت سوال‌های بسیار و انفجار هیجان ‌انگیزش درون زیرزمین که منجر به کشته شدن عروس آن شب شد بسیاری را مجاب کرد که قرار است در پربازدیدترین ساعت پخش شبکه یک سیما به تماشای سریالی جذاب بنشینند.

اما این تصور چندان پایدار نبود و متاسفانه پس از گذشت چند قسمت، ضعف‌های مشهود این سریال خودش را نشان داد. سریالی رمزآلود و معمایی که به دلیل کارگردانی و فیلمنامه‌نویسی ضعیف محمود معظمی و عباس نعمتی موجب شد تا جایی پیش برود که حتی کاربران شبکه‌های اجتماعی هشتکی راه بیاندازند که پخش این سریال را متوقف کنند.

سریالی که باوجود داشتن کارگردان «تکیه برباد» و «شاید برای شما هم بیافتد» و نویسنده‌ای که تجربه نویسندگی در «تکیه بر باد»، «نون و ریحون» و «اولین شب آرامش» داشته و بازیگران مطرحی همچون رضا کیانیان، رویا نونهالی، مهدی سلوکی و نرگس محمدی؛ اما نتوانسته نظر مخاطبان را به سمت خود جلب کند و حالا که به قسمت‌های پایانی‌اش نیز نزدیک می‌شود حجم این انتقادها هر روز بیشتر و بیشتر شده و این سوال را ایجاد می‌کند چرا بابت ساخت چنین سریالی که شاید می‌توانست بهتر ساخته و پرداخته شود کنداکتور پرمخاطب‌ترین ساعت شبکه یک سیما به آن اختصاص داده شده است؟

در این زمینه بخوانید:

سریال آچمز و سوژه تکراری آدم‌های اشتباهی؛ از مرد هزار چهره تا مارمولک!

همکاری مدیری و قاسم‌خانی در سریال هیولا چقدر موفق بوده؟ تحلیل امیر مهدی ژوله

رقابت سریالی بین ایران و ترکیه

از جمله مهم‌ترین انتقادهایی که به ساخت این سریال از سوی منتقدان وارد است ایت است که این سریال و برخی دیگر از سریال‌هایی که این روزها از جعبه جادوی صدا و سیما پخش می‌شود دارد شانه به شانه سریال‌های ترکی پیش می‌روند؟ سریال‌های رنگارنگی که از شبکه‌های مختلف ماهواره‌ای پخش شده و مخاطب‌ها را تا ۲۰۰ قسمت و حتی بالاتر پای تلویزیون می‌نشاند و با ایجاد گره‌های گوناگون به هر قیمتی سعی می‌کنند هم سریال را کش بدهند و هم مخاطب را برای تماشای ادامه سریال‌های‌شان مجاب کنند.

به اعتقاد این منتقدان به نظر می‌رسد سریال «بوی باران» نیز دست کمی از سریال‌های ترکی نداشته و با ایجاد ارتباطات ضربدری، قتل و کشتارهای مرموز، انجام شعبده‌ بازی‌های گوناگونی که معلوم نیست سرنخ این کلاف سردرگم از کجا شکل گرفته است تلاش کرده تا مخاطب‌ها را پای سریال بنشاند. در صورتی که به باور بسیاری از صاحب‌نظران سریال‌سازی، موضوع و محتوای سریال، توانایی کارگردانی، قلم نویسنده و قابلیت بازیگران این مجموعه می‌توانست ورق را طور دیگری برگرداند. به طوری که اگر کمی نگاه سریال‌های ترکی از روی آنها برداشته می‌شد و زمان بیشتری برای ساخت این مجموعه گذاشته و نظارت بهتری زمان ساخت آن صورت می‌گرفت شاید در حال حاضر کم‌تر کسی پیدا می‌شد که بخواهد دهان به انتقاد این سریال باز کند.

سریالی که به گفته کارگردان‌اش ۳ سال برای آن زمان گذاشته و از مشاوران حقوقی و انتظامی بسیاری مشورت گرفته شد و نویسنده آن نیز ۴ سال بر روی این فیلنامه کار کرده‌ است در هر صورت انتظار بیشتری می‌رفت. آن هم در زمانی که شبکه‌های تلویزیونی از بی‌برنامه‌گی و نداشتن سریالی پرمخاطب در رنج و عذاب است و مخاطبان گلایه‌مند هستند از اینکه چرا باوجود آنکه یک زمانی چنته صدا و سیما پر بود از سریال‌های جذاب و هیجان‌انگیز ۹۰ قسمتی؛ اما حالا از ساخت سریال‌های معمولی ۳۰ و ۶۰ قسمتی عاجز است؟

برچسب‌ها