محمود کریمی

  • موکب داری ام بد نیست | روضه جاماندگان اربعین

    موکب داری ام بد نیست | روضه جاماندگان اربعین

    روایت‌هاپارچ خالی را برداشتم و قد یک بطری آب معدنی کوچولو تویش آب ریختم. اندازه یک قاشق پر هم تخم شربتی. گلاب و بیدمشک که می ریختم پسرکم آمد و شلوارم را چسبید که : «شبت!! همیشه تا صدای هم خوردن شربت را می شنود سروکله بامزه اش پیدا می‌شود. یواش گفتم : این مال باباییه. ولی یکم ازش بهت میدم. وایسا...»