گروه ایرنا زندگی - اصفهان شهری نامآشنا است، شهری با آثار تاریخی ارزشمند، زاینده رود خروشان و صنایع دستی منحصربهفرد. این شهر همواره بهعنوان یکی از مهمترین مقاصد گردشگری شناخته شدهاند. در میان جاذبههای شناختهشدهتر، قبرستان تخت فولاد شاید برای بسیاری نامی ناآشنا باشد. قدمت این قبرستان به قرن چهارم هجری بازمیگردد. با ما همراه شوید تا بیشتر درباره تخت فولاد اصفهان بدانید.
معرفی قبرستان تخت فولاد
تخت فولاد نام قبرستان قدیمی شهر اصفهان است که با عناوین لسانالارض و بابا رکنالدین نیز شناخته میشود. قدمت این قبرستان از قرن چهارم هجری تاکنون است. البته زمان پیدایش تخت فولاد چندان روشن نیست؛ اما طبق آثار موجود در قبرستان به نظر میرسد قدمت آن به دوران قبل از اسلام بازمیگردد. این قبرستان با مساحت تقریبی ۷۵ هکتار در حاشیه جنوبی رودخانه زاینده رود اصفهان و در انتهای یکی از محورهای تاریخی شمالی–جنوبی شهر واقع شده است. تخت فولاد به دلیل وسعت، کثرت مشاهیر مدفون در آن و وجود ابنیه ارزشمند تاریخی، یکی از مهمترین محوطههای تاریخی و فرهنگی ایران محسوب میشود و در شمار مکان های دیدنی اصفهان قرار دارد.
قبرستان تخت فولاد بهطور یکجا و اجزای آن بهصورت جداگانه در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. در میان هر یک از قطعههای تخته فولاد آرامگاه یک یا چند تن از مشاهیر نامدار قرار دارد و آن قطعه به عنوان تکیه و به نام آن فرد نامیده میشود. از مهمترین مکانهای این قبرستان میتوان از تکیه میرفندرسکی، سنگ قبر بابا فولاد حلوایی، آرامگاه بابا رکنالدین، تکیه آغاباشی، تکیه بروجردیها، تکیه تویسرکانیها، تکیه خاتونآبادی، تکیه جویبارهای، تکیه سیدالعراقین، تکیه ریزیها، تکیه شهشهانی، تکیه فیض، تکیه لسانالارض، تکیه مادر شاهزاده، تکیه میرزا رفیعا، تکیه واله، تکیه چهارسوقی، تکیه کازرونی، آرامگاه بیدآبادی نام برد.
قبرستان تخت فولاد کجاست؟
قبرستان تخت فولاد از سمت غرب به خیابان مصلی، از بخش جنوب به خیابان سعادتآباد، از قسمت شرق به خیابانهای سجاد و بهار و از جهت شمال به خیابان میر منتهی میشود. برای دسترسی به این مکان میتوانید در ایستگاه اتوبوس تندرو (BRT) سجاد پیاده شوید. همچنین برای دسترسی با خودروی شخصی کافی است خود را به یکی از خیابانهای فیض، سجاد یا آزادگان برسانید.
تاریخچه قبرستان تخت فولاد
بر اساس روایت شاردن، در دوره دیلمیان یکی از سرداران نظامی به نام «پولاد بازو» در این محل قصر کوچکی داشته است و تخته سنگی سکو مانندی را برای نشستن و تماشای رقابت کشتیگیران ساخته بود. مورخان نیز تاریخچه این قبرستان را بهدلیل حضور مقبره یوشع نبی در تکیه لسانالارض، به زمان پیش از اسلام نسبت میدهند. با توجه به وجود تعداد محدودی از سنگ قبرهای مربوط به قرون پنجم تا هفتم هجری قمری، اطلاعات بیشتری از این دوران به دست نیامده است.
در برخی از آثار مکتوب و منابعی که در آنها از دوران حکومت فرمانروایان سلجوقی صحبتی به میان آمده است، از تخت فولاد و عمارات باشکوه آن نیز گفتهاند. در قرون هفتم تا دهم هجری قمری، قبرستان تخت فولاد اصفهان، از مکانهای مهم جهت عبادت و ریاضت عارفان و عالمان بزرگ و مشهوری همچون بابا رکنالدین و بابا فولاد به شمار میآمد که ایشان در آن مکان عبادتگاهی مخصوص خویش، تاسیس کرده بودند. در سدههای هفت و هشت هجری قمری نیز در تخت فولاد، برخی از عارفان مهم که به «بابا یا عمو» شهره بودند، سکنی گزیده و آنجا را محل عبادت خود در نظر گرفته بودند. بابا رکنالدین یکی از این زاهدان و علمای دفن شده در این مکان است.
تا پیش از صفویان این مکان محلی برای تجمع دراویش بود و خانقاهی نیز در آن احداث کرده بودند که به نام آرامگاه بابا رکنالدین شناخته میشود. در زمان صفویه در کنار این قبرستان کاروانسرایی احداث شد که آخرین منزلگاه کاروانهای ورودی از جنوب اصفهان بود. از این کاروانسرا همچنان آثاری بازمانده است. در دوران صفویه این قبرستان یک قبرستان اختصاصی تلقی میشد و تنها بزرگان مملکتی در آن به خاک سپرده میشدند.
در زمان شاه سلیمان صفوی محدوده قبرستان تخت فولاد به حداکثر وسعت خود رسید، بهطوری که ۴۰۰ تکیه و خانقاه در آن جای گرفته بودند. از اواخر دوره صفوی، بهخصوص زمان شاه سلطان حسین، تخریب تکایای تخت فولاد آغاز شد. ملا محمد باقر مجلسی از علمای بزرگ اواخر عهد شاه سلیمان و اوایل سلطنت شاه سلطان حسین، حکم اخراج اهل تصوف از اصفهان و تخریب تکایای آنها را در تخت فولاد صادر کرد.
این قبرستان پس از این دوره به قبرستان همگانی شهر تبدیل شد. در عصر قاجار و علیرغم توجه ویژه فتحعلی شاه به این محل و ساخت تکیه مادر شاهزاده در آن، همچنان مورد تخریب واقع شد. اوج این تخریبها در عهد حکومت ظلالسطان، فرزند ناصرالدینشاه، بر اصفهان رخ داد و وی بسیاری از بناهای صفوی تخت فولاد را به عمد تخریب کرد.
در دوران پهلوی اکثر آرامگاههای موجود در تخت فولاد به مقابر خصوصی تبدیل شدند. در سال ۱۳۶۳ دفن اموات، به غیر از شهدای جنگ ایران و عراق، در این قبرستان متوقف و به قبرستان جدید شهر به نام باغ رضوان منتقل شد.
تعدادی از راویان در برخی از متون تاریخی، تخت فولاد را در بدو سلطنت قاجاریه، روستایی کوچک معرفی کردند که از باغهای چشمنواز و دلگشای موجود در عراضی بیرونی شهر اصفهان به شمار میآمد. آنها معتقدند که در همان دوران، رکنالملک بناها و ساختمانهای متعددی را احداث کرده است.
معماری قبرستان تخت فولاد
از عناصر معماری وابسته به تخت فولاد مانند مسجدها، کاروانسراها، آب انبارها جز تعداد اندکی، چیزی باقی نمانده است. دو مصلی در بخش جنوبغربی تخت فولاد وجود داشته است که از آثار دوره صفوی بودند؛ که یکی از آنها در سال ۱۳۰۰ قمری به دستور حاج محمد تقی نقشینه مرمت شده بود؛ اما هر دو مصلی در سالهای اخیر تخریب و بهجای آنها مصلی بزرگ جدید شهر اصفهان احداث شده است. جز مسجد رکنالملک مساجد دیگری نیز در این قبرستان وجود داشتهاند که در دهههای اخیر همگی تخریب شدهاند، از جمله مسجد تکیه خوانساری از دوره صفوی و مسجد تکیه آقا مجلس از آثار دوره قاجار. همچنین آبانبارهای تکیه کازرونی، آقا مجلس، بابا رکنالدین، چهارسوقی، و شهشهانی از جمله آب انبارهای ویران شده این مجموعه به حساب میآیند.
تخت فولاد گنجینهای است از آثار مختلف هنری، از جمله معماری، گچبری، کاشیکاری، خوشنویسی، حجاری، شعر، نگارگری، طراحی و نقاشی از دورههای مختلف در اصفهان. از جمله آثار هنری میتوان به کاشی کاری بقعه آقا حسین خوانساری، آرامگاه محمد کاظم واله، مدرسه رکنالدین و تکایای بابا رکنالدین و میرفندرسکی و خوشنویسی سنگ مزار واله، شاعر و خطاط به خط تعلیق خودش، سنگنوشته قبر مادر شاهزاده به خط محمد باقر اصفهانی، کتیبه خط میرعماد حسنی در تکیه میرفندرسکی اشاره کرد. اشعار شعرایی نظیر واله، محمدظلعا اصفهانی، ملا محمدحسین ضیا اصفهانی نیز این مجموعه را با زیبایی خود آراستهاند. از جمله آثار نقاشی قدیمی در این قبرستان تصویری از شیخ بهایی و میرفندرسکی اثر سیدحسین، در حجره آرامگاه سران بختیاری و دو تصویر از رکنالملک بر کاشی مجاور آرامگاه وی در مسجد رکن الملک است. از نمونههای کمنظیر هنر سنگتراشی در تخت فولاد سنگ قبر آقامحمد بیدآبادی از استاد محمدعلی و سنگ قبر شیخ محمدتقی نجفی اصفهانی، از استاد محمدرضا، پسر استاد محمد علی و سنگ قبر حسینقلی خان ایلخان بختیاری در تکیه میر و کتیبه حجاری شده سردر مسجد مصلی تخت فولاد است. نگارگری، طراحی و نقشاندازی قبور بزرگان و دیگر قبور قبرستان که برخی نشاندهنده شغل متوفی است؛ و نیز خطوط نوشته شده بر صدها سنگ قبر، از آثار ارزشمند این قبرستان در دورههای مختلف است.
تکیههای قبرستان تخت فولاد
تکیه در اصطلاح به محلی جهت برپایی مراسم سوگواری و عزاداری عالمان دینی و بزرگان وقت و همچنین محل دفن و مقبره آنها گفته میشد. محل سکونت، عبادت و ریاضت درویشان (تکیه درویشی) نیز از دیگر معانی تکیه به شمار میآمد که پس از فوت ایشان، در همان محل به خاک سپرده میشدند. طبق اظهارات مورخان، ساخت تکیهها با کاربری خانقاهی در قرن هشتم هجری قمری و در اصفهان شروع شد و علاوه بر محل دفن عارفان، عالمان دینی و فقهای اصفهان، محل سکونت اهل تصوف و درویشان فقیر نیز بودهاند. شاید بتوان حضور حجرههای متعدد در پیرامون صحن تکیه را دلیل این ادعا بیان کرد.
برخی از کارشناسان تاریخی و مورخان معتقدند تعدادی از تکیههای موجود در تخت فولاد اصفهان از ابتدا محل عزلت نشینی عالمان دینی یا مکان تدریس و آموزش علم آنها بوده است و پس از فوت ایشان، آن محل را بهعنوان مقبره تغییر کاربری دادهاند.
از جمله تکیههایی که در زمان حکومت فرمانروایان صفوی در تخت فولاد اصفهان احداث شده است میتوان به تکیههای لسانالارض، بابا رکنالدین، بابا فولاد، میرفندرسکی، میرزارفیعا، خوانساری، آقارضی، خاتونآبادی، فاضل سراب و فاصلان اشاره کرد. از بین تکایای مذکور، تکیه فاضلان مجددا ساخته شده است. همچنین در تکیه بابا فولاد نیز فقط سنگ قبرها برجای ماندهاند. مابقی تکیههای این دوران، مورد تفحص و کاوش قرار گرفتهاند.
از لحاظ معماری صورت گرفته در تکیههای تخت فولاد اصفهان چند نکته کاملا مشهود است که به بیان برخی از آنها میپردازیم.
در تمامی ورودیها سردر، هشتی، دالان یا پیشفضای ورود تعبیه و ساخته شده است.
تکیهها از صحن، حجرههایی در اطراف و ایوانهایی در پیرامون خود برخوردار بودند.
تکیهها دارای بقعه اصلی (محل دفن بزرگان و عالمان زمان) بودند.
اکثر بقعههای دوران صفویه، بهجز تکیه میر (این تکیه بدون مقبره است) از خصوصیات و نکات معماری یکسان و مشابهی برخوردارند.
در دوران قاجار تکیهسازی از رونق و پیشرفت بیشتری نسبت به دوران ماقبل خود برخوردار شدند. این مطلب در تعداد تکیههای احداث شده در تخت فولاد در این دوره که شامل ۲۰ تکیه میشود، مشهود است.
در دوران قاجاریه، نقشه اکثر مقبرهها بهصورت هشتضلعی منتظم طراحی شده است.
در ادامه تعدادی از تکیههای تخت فولاد را بررسی میکنیم.
تکیه لسان الارض
تکیه لسانالارض در بخش شرقی تخت فولاد اصفهان قرار دارد و طبق اظهار نظر کارشناسان و باستانشناسان قدمت آن به دوران دیالمه باز میگردد. آنها معتقدند که در دوره حکومت صفویان بخشهایی به تکیه اضافه و باعث ایجاد تغییراتی در ظاهر اولیه آن شد. این تکیه از صحنی بزرگ، عمارت و یک مسجد تشکیل میشود که ساختمان مرکزی آن را شخصی به نام گالدیری، خانقاه نامیده است. این بخش شامل اتاقهای مستطیل شکلی میشود که بهصورت تودرتو و بهصورت یک سری ۹تایی ساخته شدهاند و بهبوسیله راهرویی به یکدیگر مرتبط میشوند. در این بنای تاریخی، کتبیهای مزین به خط کوفی و با هنر گچبری کشف شده است.
تکیه خاتون آبادی
در بخش شمال غربی تخت فولاد اصفهان، تکیه خاتون آبادی قرار دارد و در این آن شخصی به نام میرمحمد اسماعیل خاتونآبادی (مرشد صوفیه) به خاک سپرده شده است. از نکات و ویژگیهای بارز و جالب این تکیه، میتوان به سبک ساختوساز آن اشاره کرد؛ چراکه طبق اظهارات کارشناسان معماری، تنها تکیه موجود در تخت فولاد اصفهان است که همزمان ویژگیهای تکیه، مسجد و مدرسه را دارد.
بخشهای تشکیل دهنده این تکیه شامل صحن، ورودی، چندین حجره، بقعه، چندین صحن فرعی، ایوان شمالی و مسجدی کوچک میشود. زیر بقعه تکیه نیز زیرزمینی (سرداب) وجود دارد که اکنون خالی است؛ ولی گویا روزگاری میرمحمد اسماعیل از آن محل بهعنوان عبادتگاه خود استفاده میکرد.
در جنب ورودی، بقعه را مشاهده خواهید کرد که پلان آن بهصورت چلیپایی است. این ساختمان، دارای دو طبقه است که طبقه دوم آن از یک اتاق میانی در بالای مقبره میراسماعیل و یک بالکن بهسمت تشکیل میشود.
تکیه آقا رضی
تکیه آقا رضی مکان خاکسپاری آقا رضیالدین محمد موسوی اصفهانی است. این تکیه مابین تکیههای چهارسوقی و خوانساری قرار دارد و از بخشهای مختلفی از جمله بقعه، صحن و تعدادی حجره در پیرامون آن تشکیل میشود. قدمت این تکیه را به دوران حکومت شاه سلطان حسین صفوی نسبت دادهاند که متاسفانه اخیرا تخریب شدهاند. بقعه تکیه بهصورت ساختمانی خشتی کوچک با چهارصفه طراحی کردهاند که هر صفه از تاق و تویزه پوشیده و در راس هرکدام، برجستگیهایی ایجاد شده است.
تکیه بابا رکن الدین
تکیه بابا رکنالدین با قدمتی که به دوران ایلخانی بازمیگردد، به قدیمیترین عمارت تاریخدار تخت فولاد شهرت دارد. در این بنا، رکنالدین مسعود بن عبدالله بیضاوی، از عارفان قرن هشتم هجری قمری مدفون شده است. اطلاعاتی در مورد دستور بازسازی و مرمت این تکیه در دوران پادشاهی صفویان، کشف کردهاند که آن را منسوب به شاه عباس اول میدانند.
خارج بنا از نظر هندسی، پنجضلعی طراحی شده است و محور اصلی آن با قبله کامل مطابقت دارد. گنبد بیرونی بقعه نیز برخوردار از ۱۲ وجه است که به تعبیر برخی از کارشناسان، آن را با الهام از کلاه درویشان طراحی کردهاند. تعدادی دیگر نیز ۱۲ وجه گنبد را مرتبط با مذهب شیعه ۱۲ امامی رکنالدین میدانند.
در قرن اخیر، میتوان قسمت بیرونی گنبد و پشت بغلهای نمای ورودی آن را بهصورت کاشیکاری شده، مشاهده کرد. بقعه دارای ایوان ورودی است که نمای خارجی هر طرف آن، توسط تاقنماها، تزئین شده است. از دیگر نکات معماری این تکیه، نوررسانی آن است. سازندگان این اثر تاریخی برای تامین نور مورد نیاز این قسمت از تخت فولاد، مشبکهایی از جنس آجر در بین بقعه تعبیه کردهاند.
تکیه میرفندرسکی
تکیه میرفندرسکی در بخش شمال غربی تخت فولاد اصفهان قرار دارد. میرفندرسگی حکیم، استاد و فیلسوف اصفهان در دوران حکومت صفوی بوده است. تحویلدار اصفهانی، تکیه میرفندرسکی را مدرسهای معرفی کرده است که از صحن، چندین حجره و محل سکونت میر تشکیل میشد. در واقع با این اظهارنظر، قدمت ساخت آن به دورانی قبل از فوت میرفندرسکی (سال ۱۰۵۰ هجری قمری) بازمیگردد. کتیبهای مزین به خط میرعماد حسنی، از خطاطان شهره حکومت صفویان نیز در تکیه دیده شده که خود گواهی بر قدمت تکیه است.
صحن، چندین حجره، ایوانها و سردر از بخشهای تشکیلدهنده تکیهی میرفندرسکی هستند. در بخش جنوب تکیه، صحن اصلی قرار دارد که از آثار دوران حکومت پادشاهان قاجار است. همچنین در گوشهای از تکیه و محور بقعه، ورودی بنا تعبیه شده است. از نکات برجسته در معماری تکیه میرفندرسکی، میتوان به انتظام چهار ایوانی آن اشاره کرد. تعدادی حجره نیز در پیرامون صحن ساخته شده است.
تکیه فاضل سراب
در این تکیه شخصی به نام ملا عبدالله تنکابی سرابی مدفون است. این بنا، از دالان ورودی، بعقه، صحن و سردری آجری تشکیل میشود. در دوران حکومت صفویان در اطراف صحن، حجرههایی نیز قرار داشت. سردر این بنا تخریب شده است. در سال ۱۳۸۲ هشتی و حجرهها، طبق معماری اولیه و اصلی، بازسازی و مرمت شدند. فضای بخش ورودی تکیه فاضلسراب را ایوانی بهشکل مستطیل تشکیل میدهد. هشتی نیز مستقیما به بقعه و صحن، دید کامل دارد. در واقع هشتی بهگونهای ساخته شده است که با استفاده از دو دالان کوتاه در دو طرف به بقعه ارتباط دارد. در مسیر بقعه و روی محور طولی تکیه ورودی تعبیه و صحن نیز بهصورت مستطیل احداث شده است.
ساختمان بقعه از شکل هشتضلعی برخوردار است و راهرویی کوچک در میان جرزها تعبیه شده است. بهگونهای که دورتادور عمارت مذکور را به یکدیگر متصل و مرتبط میسازد. گنبد تکیه کوتاه است و توسط کاربندیهای ساده، روی جرزها ایجاد شده است. بدنه خارجی بقعه نیز در کل جهتها بهصورت کاملا یکسان طراحی شده است. این بدنه متشکل از تاقی بزرگ بهعنوان ورودی در میان و دو بخش باریک در دو طرف است.
تکیه میرزا رفیعا نائینی
تکیه میرزا رفیعا بهصورت هشتضلعی منتظم است. برخی قدمت این تکیه را متعلق به سالهای ۱۰۸۲ تا ۱۱۰۵ هجری قمری میدانند. در بخش داخلی تکیه، راهرویی بین ستونها و جرزهای اصلی بنا ساخته شده است. در بخش خارجی نیز در هر قسمت، تاقنماهایی وجود دارد که از بخش زیرین با تاق کلیل و تاق جناغی در بخش بالایی تشکیل شده است. در قسمت تاقنمای موجود در هر ضلع آن نیز میتوان لچکیهایی را مشاهده کرد که با هنر کاشیکاری در قسمت جدارهها تزیین شدهاند.
تکیه مادر شاهزاده
در این تکیه شخصی به نام مریم، دایه فرزند فتحعلی شاه و شیخ محمدتقی رازی، از عالمان برجسته زمان، به خاک سپرده شدهاند. طرح اصلی این عمارت بهصورت چهار ایوانی با دو ورودی در نظر گرفته شده است که بالای ایوان شمالی سه اتاق را تعبیه کردهاند. دیگر ایوانهای جنوبی، شرقی و غربی با کمی جلوآمدگی در صحن، احداث شدهاند. داخل گنبد تکیه را با مقرنسهای گچی، متونی به خط بنایی و نقاشی تزیین کردهاند.
تکیه کازرونی
قدمت تکیه کازرونی به دوران پایانی حکومت قاجار بازمیگردد. این عمارت شامل ساختمان بقعه، حجرههای اطراف صحن، ورودیها و صحن میشود و بقعه آن با نقشهای بهصورا هشتضلعی منتظم است. در واقع خود بقعه از یک ورودی برخوردار است؛ در حالی که تکیه دو ورودی را شامل میشود، ورودیهایی بدون سردر و متشکل از دالانی کشیده.
در نمای بخش بیرونی بقعه، قابی بهشکل مستطیل در هر ضلع وجود دارد که درون هرکدام از آنها، تاقی بهشکل هلال، ساخته شده است. این قابها با لچکیهای متمایزی که بهصورت معقلی تزیین شدهاند. تامین نور داخل در این بخش نیز با ایجاد و ساخت مشبکی بهشکل شش ضلعی صورت میگیرد که درون هر تاق تعبیه شده است.
تکیه ابوالمعالی کلباسی
بقعه تکیه ابوالمعالی کلباسی بهصورت هشت و نیم هشت طراحی شده است. نورگیرهایی وسیع و گسترده بقعه مسئولیت نوررسانی را بر عهده دارند. خود تکیه نیز متشکل از صحن و چندین حجره در اطراف آن بود که متاسفانه تمامی آنها از بین رفتهاند.
یک ورودی برای بقعه در یکی از اضلاع کوچکتر تعبیه شده است. همچنین در بخش بدنه خارجی آن، میتوان در هر ضلع، تاقی را مشاهده کرد که در ضلعهای بزرگتر به به زیربخش تفکیک و تقسیمبندی شدهاند.
تکیه واله
تکیه واله شامل بخشهایی از جمله سردر، هشتی، تاق و گنبدی آجری میشود و به دستور صدر اصفهانی تاسیس و به شاعری اصفهانی به نام کاظم واله بخشیده شده است.نقشه آن بهصورت هشت و نیم هشت است و با ستونهایی دایرهای شکل در زاویهها (گوشهها) ساخته شده است. البته سردر و هشتی از بین رفته و اثری از آنها باقی نمانده است.
صحن تکیه فضای مستطیل شکل باغ است و در انتهای آن کوشک و در روبهروی ورودی، ساختمان مقبره احداث شده است. همچنین صحن از یک محور اصلی برخوردار است که این محور از کوشک و بقعه عبور میکند. کوشک به صور چلیپایی طراحی شده و امروزه به ساختمان چهار فصل شهرت یافته است.
تکیه شهشهانی
متاسفانه کل بخشهای اطراف بقعه شهشهانی مورد تخریب قرار گرفته است. طبق آثار بازمانده، این تکیه از یک ورودی در محور بقعه برخوردار بوده است و سپس به ساخت و احداث صحن و تعدادی حجره در اطراف آن پرداختند. بنابراین بقعه دقیقا در وسط این فضا قرار میگیرد.
از نکات جالب در معماری تکیه شهشهانی صحن هشت ضلعی آن است.
تکیه تویسرکانی
با توجه به نقشه بازمانده از تکیه تویسرکانی، این بنا از تعدادی حجره تشکیل میشد که متاسفانه اخیرا از بین رفتهاند.
بقعه نیز بهصورت هشت و نیم هشت طراحی شده است که در چهار ضلع کوچکتر به درون، عقب نشینی دارد. در یکی از این اضلاع ورودی تعبیه و بدنه بیرونی این تکیه از آجر تشکیل شده است.
تکیه ریزی
تکیه ریزی بهصورت فضایی مربعی شکل با حجرههایی در اطراف بود که متاسفانه حجرهها بین رفتهاند. بقعه تکیه بهصورت هشت ضلعی منتظم ساخته شده است که نور از تمامی جهتها وارد آن میشود. همچنین در یک جهت نیز ورودی برای آن در نظر گرفتهاند. بدنه بیرونی تکیه ریزی از آجر ساخته و در هر ضلع و داخل آن، شبکهبندیهای نورگیر با تاق هلالی طراحی و تعبیه شده است.
تکیه جعفر آبادهای
تکیه جعفر آبادهای محل دفن یکی از عالمان مذهب شیعه، محمد جعفر آبادهای است. طبق اظهار نظر کارشناسان تاریخی، از زمان شروع تا سال ۱۳۲۴ هجری قمری که رکنالملک به ساخت و احداث مسجد پرداخت، این تکیه بهصورت نیمه کاره باقی مانده و تا آن زمان، بقعهی اصلی نیز فاقد هرگونه پوششی بوده است. پس از تکمیل عمارت توسط رکنالملک، تکیه از بخشهایی مانند سردر، بقعه، دو صحن در اطراف، صحن اول، حجرههایی در پیرامون صحن، هشتی، صحن دوم و حجرههایی در اطراف صحن دوم، برخوردار شد.
در بخشی از صحن دوم، فضایی جهت ورود به مسجد رکنالملک را ایجاد کردهاند. نقشه بقعه نیز بهصورت مستطیل شکل است و از هر چهار طرف میتوان وارد شد. بخش مرکزی بقعه از هر چهار سمت به چهار فضای کناری متصل و مرتبط است. در دو ضلع بزرگتر، فضایی ایجاد شده است که با ایوانی به صحنهای اصلی مرتبط است. دو فضای دیگر نیز با دو صحن فرعی متصل هستند.
کارشناسان با استفاده از تصویری قدیمی که از بقعه برجای مانده است، به این نتیجه رسیدهاند که ایوانهای مرکزی بسته و تنها بهعنوان نورگیر مورد استفاده قرار میگرفتند.
نظر شما