او رئیس جمهور نوجوانان بود

با فرا رسیدن عید غدیر خم، به خدمات «سید شهدای اهل خدمت» که به ظرفیت نوجوانان نگاهی ویژه داشت پرداختیم. اگر برای دانستن چرایی این موضوع کنجکاو شده اید پیشنهاد می کنیم گفتگوی ما با حجت الاسلام «حامد تقدیری» رییس ستاد روایت پیشرفت را بخوانید.

گروه ایرنا زندگی- در ایامی که موج انتخاب رئیس جمهور دوره چهاردهم دولت جمهوری اسلامی ایران مهم ترین اخبار خبرگزاری ها و رسانه هاست، خوب است که یادمان باشد چند روز بیشتر نمانده تا چهلمین روز دولت بدون رئیسی را تمام می کنیم. شهید آیت الله سید ابراهیم رئیسی که در حادثه سقوط بالگرد در شمالغرب ایران به دیدار معشوق رفتند، بارها در دوران ریاستشان حرف از پیشرفت جمهوری اسلامی زدند و حتی برای اثبات این توانمندی ها و نمود آن، ستادی را زیر نظر خودشان تاسیس کردند با عنوان «ستاد ملی روایت پیشرفت». 

از نامش معلوم است که کار این ستاد چیست. «روایت»! آن هم روایت کارهایی که یا قبلا انجام نمی شده و یا اگر انجام می شده توسط ایرانیان نبوده و اگر به دست هموطنان خودمان انجام می شد، کیفیت و کمیت خروجی آن ضعیف و غیر قابل رقابت با رقبای دیگر کشورها بوده است. اما اکنون، همین اقدام نه تنها به دستان توانمند خودمان انجام می شود، بلکه با بالاترین کیفیت و بهترین رویکرد و کمیت انجام می شود. «حجت الاسلام حامد تقدیری» رئیس ستاد ملی روایتیشرفت که کارش رصد این رشد در همه ابعاد و همه موضوعات بوده است، از شهید رئیسی و ارتباط و دیدگاهشان در مورد نوجوانان می گوید. 

او رئیس جمهور نوجوانان بود

به دنبال دغدغه انقلاب

عموما در ادبیات ریاست جمهوری درباره نوجوانها صحبت نمی کنند. چرا؟ چون نوجوانها در انتخابات نمی توانند رای دهند، پس هیچکدام از نامزدهای ریاست جمهوری در مورد آنها نه شعار می دهند و نه فعالیتی می کنند. به جز بخشی از آنها که معمولا رای اولی هستند. پس تلاش می کنند در مورد جوانها صحبت کنند. ولی آقای رئیسی می گفتند: «اینها (نوجوانان) آینده ساز هستند» ایشان دنبال رای نبودند و دنبال دغدغه انقلاب اسلامی بودند.

من رئیس جمهوری را سراغ ندارم که برنامه ثابت داشته باشد که با نوجوانها دیدار داشته باشد. اما آقای رئیسی معمولا سالی دو سه بار با نوجوان ها دیدار داشتند. هر سال در یک برنامه مستقل با نوجونها دیدار داشتند و این اتفاق خیلی ویژه بود.

او رئیس جمهور نوجوانان بود

بگذارید نوجوانان حرف بزنند

به خاطر دارم که برگزاری آخرین دیدارشان با نوجوانها بر عهده من بود. برای این دیدار نکات جالبی را تاکید می کردند. مثلا برایشان مهم بود که از همه اقشار نوجوانها باشند. حتی آنها که به شخص آقای رئیسی هم منتقدند و یا در فضاهای مذهبی نیستند. ورزشکاران، نخبگان، اهل هنر و اهل رسانه و.. برای حاج آقا مهم بود که بچه ها بیایند و حرفهاشان را بزنند.

حتی یادم هست که جلسات ابتدایی پوشش بچه ها در زمان مراجعه مناسب نبود. شاید در دیدارهای آخر خوب به نظر بیاید. چون به مرور خود بچه ها بدون تاکید شهید رئیسی و یا نهاد ریاست جمهوری انتخاب می کردند که پوشش بهتری داشته باشند و به مرور پوشش شان را اصلاح می کردند.

او رئیس جمهور نوجوانان بود

دیپلماسی نوجوانان

در دیدار آخرشان که با نوجوانان بود، در مورد مهارت افزایی صحبت کردند. در مورد تغییرات محتوای کتب درسی و حتی تاکیدشان روی مدارس فنی حرفه ای بود. یکی از نوجوانها در مورد اینکه چقدر در دنیا نوجوانها اثرگذارند، جریانات نوجوانی در جهان دارند کار می کنند، حرف زد و از حاج آقای رئیسی درخواست کردند دولت در این زمینه کار کند. ایشان هم گفتند: «انقلاب اسلامی دیپلماسی نوجوانان دارد و ما باید در این عرصه ورود کنیم.»

در مورد دختران هم نظرشان این بود که ایشان نقش جدی ای را در کشور و روند زندگی دارند و از موضوعاتی از قبیل نشاط دختران، حضور دختران در اردوها و روایتگری آنها در اردوهای راویان پیشرفت صحبت کردند. در مورد ورزش دختران و بانوان که ظرفیت های خوبی را داریم و باید روی آن تمرکز کنیم هم تاکید کردند.

پتانسیل کنشگری نوجوان ها را دست کم نگیریم

 اگر نامزدهای انتخابات بخواهند از این زاویه به نوجوانها نگاه کنند که آنها رایی ندارند و در انتخابات نمی توانند نقشی داشته باشند اشتباه محاسباتی بزرگی کرده اند. نوجوانها به دلیل پتانسیل کنشگری ای که دارند خیلی از آراء را می توانند با خودشان همراه کنند. آراء خانواده، آراء منطقه، آراء محله و مسجد و .. برای همین است که وقتی بررسی می کنیم در جریانات سال ۱۴۰۱ دشمن ایران بیشتر از همه روی نوجوانها سرمایه گذاری کرد. بالاخص در جریان بنزین! شما دقت کنید نوجوانها که ماشین و موتور ندارند و بنزین استفاده نمی کنند.

او رئیس جمهور نوجوانان بود

شورای عالی نوجوانان

آقای رئیسی نظرشان این بود که نوجوان ها در حل مسائل کشور باید درگیر باشند به همین دلیل در اردوهای روایت پیشرفت تاکید جدی ایشان در مشارکت نوجوانان بود و اتفاقا تاسیس ستاد روایت پیشرفت را در ابتدا در آموزش و پرورش در نظر گرفته بودند. تا جایی که خود ایشان بودند که پیگیری کردند که «شورای عالی جوانان» به «شورای عالی جوانان و نوجوانان» تغییر نام داد. برایشان مهم بود که مخاطب این روایت پیشرفت باید در شورای عالی جوانان و نوجوانان تصویب شود و نه در شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا هیات دولت و یا...

او رئیس جمهور نوجوانان بود

حل مسائل کشور به دست نوجوانان

نگاه شهید رئیسی به حل مسئله توسط نوجوانان شبیه نگاه امام عزیزمان بود. آقای رئیسی می گفتند: «امام خمینی انقلاب را با نوجوانان به پیروزی رساندند و جنگ تحمیلی را با ۳۶ هزار نوجوان شهید که تقدیم کردیم سپری کرد.» این عدد یعنی تقریبا به طور میانگین روزی ۱۲-۱۳ نوجوان در دوران دفاع مقدس شهید شدند و این نشان دهنده نقش جدی نوجوانان ماست.

تقدیری به نقل از آیت الله رئیسی می فرمود: « نوجوانان در گام اول انقلاب به این شکل حضور داشتند و در گام دوم انقلاب هم قطعا می توانند خیلی جدی و موثر باشند.» دقت کنیم که این بارها که نوجوانان ما در دفاع مقدس از دوش نظام برداشتند بار بی خطر نبوده است. آزمون و خطای ساده نبوده است. جنگ بوده، تیر و سلاح بوده، کشته شدن داشته، جانباز ها دادیم . حضور نوجوانان در این عرصه ها خیلی جدی بوده. پس چرا الان این حضور را نداشته باشیم؟

او رئیس جمهور نوجوانان بود

نوجوان؛ کنشگر، روایتگر و جدی

تقدیری گفت: «دیدگاه رئیس جمهور فقید ما این بوده که کارهای جدی و حل مسائل مهم را در میدان به نوجوانان باید سپرد. اینکه صرفا یک اردویی بروند و تا به آنها خوش بگذرد را نمی پسندیدند. به همین دلیل همیشه می گفتند در اردوها باید نوجوانان را درگیر کنیم. باید روایت کنند باید کنشگر باشند باید با موضوع درگیر باشند. برای همین هم اردوهای روایت پیشرفت که ما برگزار می کردیم همه نوجوانان شرکت کننده را درگیر می کرد. باید همه شان قلم به دست می گرفتند و روایت می کردند. مثلا اردوی «گل گهر» که برگزار کردیم چند هزار دختر خانم روایت هایشان را نوشتند. فیلم تولید کردند، محصول تولید کردند، پادکست تولید کردند.

خرمشهر ثانی

یا اردوی مس سرچشمه که بچه ها رفتند. روایت هایی که بچه ها در این اردو نوشتند، چیزی نبود که به آنها گفتند. بلکه روایت ها در اصل پژوهش خود بچه ها بود که وقت گذاشتند و مطالعه کردند و اسم داستانشان را گذاشتند «خرمشهر ثانی» که در آن گفته اند که امریکایی ها که داشتند می رفتند اعتقاد داشتند: «ما دوباره برمی گردیم چون اگر ما نباشیم هیچ کس نمی تواند از مس خروجی بگیرد» حتی روی دیوارها هم این را نوشتند که : «ما برمی گردیم.» در حالیکه سوم خرداد ۶۱ اولین قطعه کاتد مورد نیاز این فرایند ساخته و خروجی مس را بچه های خودمان گرفتند. روایت ساختند چون درگیر مسئله شدند و کاری که روز سالگرد فتح خرمشهر اتفاقا افتاد را با این نام روایت کردند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.