اگر میخواهید وقت بگذرانید یا با خانواده و دوستانتان دور هم فیلمی ببینید که بتوانید ساعتی را خوش باشید لتیان را نبینید اما اگر قصد دارید تنها ساعتی را با دیدن فیلم بگذرانید شاید برای شما این فیلم قابل تحمل باشد.
بعد از این که در سینمای ایران چند فیلم موفق با محوریت چندین دوست و ماجرای بین آنها توانست در میان مخاطبان دیده شود و استقبال بینظیری از آنها شد، کارگردانانی تلاش کردند همین شیوه را در فیلمهایشان پیش بگیرند. گویا تنها علت موفقیت آن دسته از فیلمها به خاطر چهره بازیگران و فضای شکل گرفته بوده است. در تلاش این دست از کارگردانان فیلمهایی مشاهده کردیم که هیچ گونه جذابیتی نداشتهاند. لتیان از جمله این فیلمها است.
شخصیتهای غریبه با تماشاچی
ماجرای این فیلم با شروع سفر چند دوست به یک ویلای لوکس شروع می شود. در این سفر طبیعتا باید خوش بگذرد اما در همان ابتدای فیلم و با نشان دادن چند صحنه از پیامک و تماس تلفنی متوجه راضی پنهان میشویم که یکی از شخصیتهای فیلم نباید متوجه آن شود.
زمانی که فیلم لتیان را ببینید در انتهای فیلم بازیگران را با نامهای واقعیشان به یاد دارید و مخاطب هیچ گونه ارتباطی با شخصیتهای فیلم نامه برقرار نمیکند. مشکل اصلی فیلم لتیان فارغ از دیگر ایراداتش، شخصیت پردازی بسیار ضعیف است.
با این عوامل این فیلم تلاش داشتهاند که بازیگرانی چهره و نام آشنا را انتخاب کنند اما همین موضوع نیز به کمک فیلمنامه و شخصیتپردازیهای ضعیف نیامده است. آدمهای قصه فاقد ویژگی مشخصی هستند که بتوانند درام و قصه را پیش ببرند. تمام شخصیتها انسانهایی هستند که هیچگونه پیچیدگی ندارند و کاملا تک بعدی هستند. حال و روزشان از ابتدا تا انتهای فیلم هیچ تغییری نمیکند و باید براساس دیالوگی یک خطی متوجه شد که فلان شخصیت در بیمارستان روانی بستری بوده است.
یا اینکه حسن معجونی باید یک تنه بار طنز فیلم را به دوش بکشد و با وجود اینکه بازی خوبی ارائه میدهد اما به بیمزگی و مصنوعی بودن نزدیک میشود چرا که فضای کلی فیلم ظرفیت آن را ندارد. او وظیفه دارد از ابتدا تا انتهای فیلم بخندد و تلاش کند بامزه باشد.
طاها که نقش آن را امیر جدیدی بازی میکند و شخصیت اصلی فیلم است قرار بوده که یک آقازاده را به ما نشان دهد اما باید براساس دیالوگ او در مورد ساعت گران قیمتش یا مواردی از این دست تماشاگر متوجه این موضوع شود. تماشاگر نه می داند طاها کیست و نه حتی می داند چطور با فردی مانند سلما آشنا شده است. میتوان گفت بازی امیر جدیدی یکی از ضعیفترین بازیهای اوست.
شخصیت مرد دیگر این داستان که روابط زنان این فیلم حول او شکل میگیرد کاملا غریبه است و از او چیزی به مخاطب گفته نمیشود و بیننده حتی با پایان فیلم متوجه نمیشود که چرا این شخصیت باید در زندگی دوستانش آن چنان نقش پررنگی داشته باشد.
در این باره بخوانید:
دیالوگ «من بودم و حاجی نصرت، رضا پونصد...» چگونه خلق شد؟
به ضعف شخصیت پردازی ها باید ضعف قصه را هم اضافه کرد که کشش یک فیلم بلند سینمایی را ندارد. تمامی ماجرا بار رازی شکل گرفته است که هیچ رد پا و سرنخی از آن در فیلم وجود ندارد و در انتها با شکلگیری دیالوگ رازها برملا میشود.
لتیان را چه کسانی ساختهاند؟
در خلاصه و توضیح فیلم لتیان که توسط عوامل آن منتشر شده، آمده است: «لتیان یک سد است. سدی بر روابط انسانی. رودخانههای روابط پشت سدی ایستادهاند و راه بنبست است. یک نفر میخواهد این سد را بشکند اما خوب میداند که شکستن سد به این سادگی نیست. شهر خراب خواهد شد. تکلیف چیست؟»
لتیان فیلمی به نویسندگی اکتای براهنی به کارگردانی علی تیموری و تهیهکنندگی مجید مطلبی و محصول سال ۱۳۹۷ است. امیر جدیدی، پریناز ایزدیار، سارا بهرامی، حسن معجونی، ستاره پسیانی، علیرضا ثانی فر، مانی امین طاهری بازیگران این فیلم هستند.
نظر شما