در تاریخ سینمای ایران و سالهای اخیر با توجه به محدودیتهایی که در ساخت فیلمها وجود داشته اما برخی کارگردانان توانستهاند فیلمهای عاشقانهای را بسازند که با گذشت سالها از ساخت آنان هنوز تماشاگران خود را دارند.
فیلمهایی که گویای رنجهای یک عاشق و روایت دوست داشتنهایی بوده است که با مسائل اجتماعی عصر خود همراه شده است و مخاطب توانسته خود را در آن فیلمها بازآفرینی کند.
با نگاهی به روایتهای عاشقانهای که در فیلمهای ایرانی شده است میتوان نتیجه گرفت آن دسته از فیلمها ماندگار شدهاند که صرفا به یک موضوع عاشقانه و احساسی پرداخته نشده است بلکه دنیای شکل گرفته حول شخصیتها و روایت آنها داستانی واقعی همراه با مسائل اجتماعی است.
هامون
فیلم «هامون» روایت چالشها و دغدغههای طبقه متوسط روشنفکری است. حمید هامون که با همسرش، مهشید، دائم کشمکش دارد زندگی کابوس گونه خود را مرور میکند. او که مشغول نوشتن رسالهاش درباره عشق و ایمان است، در پی دوست قدیمی و مرادش علی عابدینی میگردد. خانه و کاشانه را ترک میکند و دست به اعمال دیوانهواری میزند. او در حالتی پریشان، در پی شکایتهایش، خود را به امواج دریا میسپارد، اما عابدینی او را نجات میدهد.
کارگردان این فیلم داریوش مهرجویی است و خود او میگوید که داستان این فیلم با الهامگرفتن از بوف کور صادق هدایت نوشته شدهاست.
زنده یاد خسرو شکیبایی، عزتالله انتظامی، حسین سرشار، بیتا فرهی، جلال مقدم و فتحعلی اویسی هستند.
شبهای روشن
فرزاد موتمن با ساخت فیلم «شبهای روشن» یکی از ماندگارترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران را ساخت. فیلمی که ببنندگان بسیاری را جذب همیشگی خود کرد.
فیلم داستان دختری است که شبی از مزاحمت دیگران به یک استاد دانشگاه منزوی پناه میبرد. استاد اول به دخترک اعتماد ندارد اما کمی بعد دختر از قرار عاشقانهاش میگوید که باید سه شب راس ساعت یازده منتظر مردی شود که دوستش دارد. استاد که ایمان راسخ دخترک به عشق را میبیند کمکم به او علاقه پیدا میکند و پیلهی تنهایی و کتابهایش را میشکند.
در این باره بخوانید:
نگاهی به کارنامه محسن کیایی؛ بازیگر توانمند یا تکراری؟
هیچ یک از آنها باز نمیگردد؛ روایت دخترانی که بازنگشتند
درباره مهمترین کتاب کارپانتینه؛ «ردِ گم زندگی را پیدا کنید»
اقتباس آزاد سعید عقیقی نوبسنده فیلم از کتاب «شبهای روشن» یا «شبهای سپید» فیودور داستایفسکی یکی از عاشقانههای دوستداشتنی سینمای ایران را رقم زد و هانیه توسلی و مهدی احمدی بازی درخشانی از خود به یادگار گذاشتند.
درخت گلابی
گلشیفته فراهانی اولین بازی خود را در «درخت گلابی» داشت. بازیگر دیگر فیلم همایون ارشادی است و داریوش مهرجویی این فیلم را با اقتباس از یکی از داستانهای کتاب «جایی دیگر»، مجموعه داستانهای کوتاه گلی ترقی ساخته است.
محمود نویسندهای است که کتابش نیمهکاره مانده و به نظر میرسد به لحاظ ذهنی نمیتواند آن را به پایان برساند. او به باغ پدریاش برمیگردد. در باغ یک درخت گلابی وجود دارد که محمود با آن خاطرههای زیادی دارد، اما امسال درخت گلابی بار نداده است. محمود یاد خاطرات نوجوانیاش با میم دختر یکی از اقوام میافتد که دوستش داشته. میم از محمود بزرگتر بوده ولی هر دو عاشق ادبیات بودهاند و در باغ با هم نمایش اجرا میکردهاند. اما فعالیتهای سیاسی محمود بین او و میم فاصله میاندازد.
نظر شما