۲۰ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۰۰
کد خبر: 83432214
T T
۳ نفر
رد همه نظریه‌های انگیزشی! موفقیت قابل اندازه‌گیری نیست

همه چیز بستگی به این دارد که ما موفقیت را چگونه برای خود تعریف می‌کنیم و چه چیزی را ملاک اندازه‌گیری آن می‌دانیم. بهترین راه سنجش موفقیت، تعریف موفقیت از نظر ما و سپس ارزیابی پیشرفت ما در برابر این اهداف است.

موفقیت کلمه فریبنده‌است است که همه ما در رقابت هستیم که زودتر به آن دست پیدا کنیم. افراد می‌خواهند در زندگی خود موفق باشند و موفقیت ارزشی است که شاید همگان نمی‌توانند به آن دست پیدا کنند. برای یک فرد موفق شدن یعنی مربی بدنسازی شدن و برای یک فرد استاد دانشگاه شدن معنای موفقیت است. همه ما در حرکتیم تا به اهدافی که ما را به موفقیت می‌رساند دست پیدا کنیم. کافی است عبارت «چگونه می‌توان موفق بود» را در گوگل جستجو کنید و ۲۹ میلیون نتیجه شما را غافلگیر کند. اما بهترین راه سنجش این گوهر گرانبها چیست؟

بسیاری از ما برای رسیدن به کمال خودمان را خسته کرده‌ایم: خانه کامل، خانواده کامل و بدن بی‌نقص. حال پرسش این است که افرادی که در ظاهر موفق هستند و شغل مناسبی هم دارند آیا موفق‌تر هستند؟‌ واقعیت این است که امروز امکانات ما نسبت به ۵۰ سال پیش بهتر است، اما آیا احساس موفقیت و خوشبختی هم بیشتر است؟ بسیاری از دید دنیا موفق هستند اما در پس پرده فردی افسرده و غمگین هستند. پس آیا میزان موفقیت ما بستگی به میزان پول ما در بانک، تعداد دوستان در رسانه‌های اجتماعی، نمره زبان ما، وضعیت کار و درس ما است؟ پاسخ این است که همه چیز بستگی به این دارد که ما موفقیت را چگونه برای خود تعریف می‌کنیم و چه چیزی را ملاک اندازه‌گیری آن می‌دانیم. بهترین راه سنجش موفقیت، تعریف موفقیت از نظر ما و سپس ارزیابی پیشرفت ما در برابر این اهداف است.

به یاد داشته باشیم موفقیت مفهوم ثابتی نیست که برای همه یک تعریف داشته باشد؛ به عنوان مثال موفقیت برای شخصی ممکن است انتشار اولین کتاب خود باشد. برای یک شخص دیگر، موفقیت ممکن است تبدیل شدن به یک میلیونر باشد. به یاد داشته باشیم که موفقیت در تلاش، حرکت و اقدام عملی برای رسیدن به آن انجام می‌شود.

همانطور که مایا آنجلو به زیبایی آن را گفته است: «موفقیت این است که خود را دوست داشته باشید، کاری را که می‌کنید دوست داشته باشید و نحوه انجام آن را دوست داشته باشید.»

در اینجا چند راهکار وجود دارد که به ما در تعیین موفقیت و تلاش برای رسیدن به اهداف کمک می‌کند:

۱. ارزش‌های خود را کشف کنیم

آنچه را که برای ما ارزش دارد کشف کنیم و معیارهای مورد نظر خود را برای موفقیت انتخاب کنیم. هنگامی که چیزهای با ارزش خود را انتخاب کردیم، ممکن است متوجه شویم که در حال حاضر «موفق» هستیم. یا ممکن است متوجه شویم که وقت و انرژی خود را صرف هدفی می‌کنیم که مطابق با ارزش‌های ما نیست.

به دنبال معیارهای شخصی خود برای موفقیت کار کنیم و اجازه ندهیم که احساس شکست کنیم زیرا در معیارهای شخص دیگری برای موفقیت الزاماً موفقیت ما قرار داده نشده است.

۲. خود را فقط با خود مقایسه کنیم

ما تمایل داریم موفقیت خود را در مقایسه با همسالان خود بسنجیم. اگر دوست ما بیشتر از ما درآمد دارد، ممکن است احساس شکست کنیم. تعصب مقایسه اجتماعی یک تعصب شناختی است که موضوع آن در این مورد است که قضاوت‌های ما غالباً تحت تأثیر مقایسه با دیگران است. 

اگر معیارهای موفقیت ما خیلی فراتر از آنچه واقعاً دست‌یافتنی است باشد، ناگزیر ناامید خواهیم شد. بنابراین با مقایسه ذهن خودمان را خراب نکنیم. ما باید بهترین خودمان باشیم و بر مبنای توانایی خودمان حرکت کنیم.

۳. اندازه‌گیری‌های دشوار را فراموش نکنیم

اندازه گیری موفقیت مالی آسان است. می توانیم حساب بانکی خود مشاهده کرده و آن را با حساب‌های بانکی دیگران مقایسه کنیم. اندازه‌گیری بسیاری از مواردی که در جهان به آن اهمیت می‌دهند دشوار است: سلامت روحی و جسمی و کیفیت روابط. فراموش نکنیم که برخی از تجزیه و تحلیل کیفی را در اندازه گیری موفقیت بگنجانیم.

۴- نتایج را در طولانی مدت اندازه‌گیری کنیم

موفقیت یک شبه اتفاق نمی‌افتد. برای رسیدن به آن معمولاً شکست‌های زیادی رخ می‌دهد. موسس اینستاکارت، قبل از اینستاکارت ۲۰ استارتآپ ناموفق داشت. با هر کار، او احتمالاً مهارت‌های خود را ارتقا داد و اکنون به این جایگاه رسید. بنابراین فقط نتایج ملموس فوری را برای تعریف موفقیت اندازه‌گیری نکنیم.

۵. گذشته خود را ارزیابی کنیم

مهمتر از همه هر زمان ممکن باشد باید گذشته خود و دستاوردهای خود را ارزیابی کنیم. شاید در روند کاری خودمان به خطا رفته باشیم و از مسیر خودمان منحرف شده باشیم. ارزیابی قدم‌هایی که از آن عبور کردیم به ما این امکان را می‌دهد که با دید بازتری به پیش رویم و در راه هدف خود به موفقیت برسیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.