گروه ایرنا زندگی _ هویت به این معنی است که ما به عنوان یک فرد و یک عضو گروه اجتماعی چه کسی هستیم. شکل گیری هویت از دوران کودکی آغاز شده و تا دوران نوجوانی ادامه پیدا میکند و اگر به درستی شکل نگیرد نوجوان در این دوره حساس زندگی دچار بحران هویت میشود. هویت صرفاً ساخته خود ما نیست و غالبا در پاسخ به عوامل داخلی و خارجی رشد میکند. تا حدودی، هر یک از ما هویتی را انتخاب میکنیم، اما در واقع هویت ها توسط نیروهای محیطی خارج از کنترل ما شکل میگیرند.
نوجوانی دوران مهم هویتیابی
نوجوانی زمانی است که فرد با وظایف متعددی مانند؛ افزایش میل به خودمختاری، برجستگی مسائل هویتی، جهت گیری با همسالان، تمرکز بر خود و خودآگاهی و... مواجه می شود که با یکدیگر تلاقی کرده و بر یکدیگر تأثیر می گذارند. در این بین نوجوان نیاز مستمر به یک محیط امن برای کشف استقلال و هویت را احساس میکند. همه اینها در یک محیط اکوسیستمی پویا که بیشتر شامل خانواده، همسالان و مدرسه میشود، رخ میدهند.
رشد هویت در گرو آگاهی از تاریخ ملی و خانوادگی
یکی از عوامل شکل گیری هویت نوجوانان، آگاهی از هویت تاریخی ملی و خانوادگی است. این امر در سطح شناختی، شامل آگاهی از تاریخ کشور، شناخت قلمرو جغرافیایی، آگاهی از نشان های ملی، آداب و رسوم، سنت ها، رویدادهای تاریخی و شخصیت های تاریخی است. در سطح عاطفی شکل گیری هویت نوجوان در گرو شگلگیری احساس هویت ملی شامل احساس ذهنی تعلق به جامعه ، احساسات نسبت به افرادجامعه، احساسات اجتماعی متعدد مانند؛ غرور و شرم ملی و دلبستگی عاطفی به کشور و تاریخ کشور و خانواده است.
اکتساب این سیستم پیچیده از دانش، باورها و احساسات در طی سالیان متمادی در دوران کودکی و نوجوانی صورت گرفته و موجب شکلگیری هویت شخصیتی در نوجوانی میشود. عدم شکلگیری این دانش سبب ایجاد بحران هویت در دوران نوجوانی میشود.
اکثر روانشناسان بر این عقیده هستند که نوجوانانی که برای ایجاد حس هویت سالم تلاش می کنند، باید طناب محکمی را طی کنند و تعهد به ارزش های خانواده خود را با کاوش خودشان در مورد آنچه مهم است، متعادل کنند. در این خصوص به گفتگویی با دکتر مصطفی کوچکزایی استاد دانشگاه و رواندرمانگر پرداختیم.
دوران نوجوانی و آغاز رشد انواع بلوغها در نوجوان
نوجوانی دوران نوجوانی متناسب با طبع بدنی، اقلیم بدنی، آسیبها و آرامشی که در خانواده وجود دارد و عوامل دیگر از ۱۰ سالگی شروع و تا ۱۸ سالگی و برخی طولانیتر ادامه پیدا میکند. در این دوره انواع بلوغها مانند؛ بلوغ انتزاعی و شناختی، فرهنگی و اجتماعی، عاطفی و ... شکل میگیرد اما غالب آدمها بر بلوغ جسمانی تمرکز میکنند.
وقتی میگوییم بلوغ اجتماعی یعنی این دوره شروع یادگیری اجتماعی است و نوجوان آرام آرام ارتباط اجتماعی را یاد میگیرد اما متاسفانه در این سن با توجه به ظاهری که پیدا کرده، مسائل ذهنی که دارد و یا روابطی که با جمع گروه دوستان خود دارد روابط اجتماعی کمتری دارد.
سرمنشا بحران شکل گیری هویت ملی و تاریخی در نوجوانان
این که برخی نوجوانان تاریخ گریز شده اند، برخی تاریخ خود را تاریخ هخامنشی میدانند و برخی دیگر جمهوری اسلامی را، باید از ابعاد مختلف بررسی کرد. تربیت نسل امروز صرفا در خانواده و پدر و مادر و مدرسه و سیستم آموزشی صورت نمیگیرد. تربیت امروز فنآورانه است، تربیت درگیر تکنولوژی و سیستم مجازی است.
تربیتی در گرو تکنولوژی و فضای مجازی
یکی از اصولهای تربیتی، تداوم فرآیند و محیطی است که فرد در آن قرار میگیرد. فضای مجازی در کنار تداوم و همیشگی بودن، محیطی است که تمام اطلاعات در آن قرار دارد و نوجوان خواسته یا ناخواسته تحت تاثیر محتواهای مختلف آن قرار میگیرد. چرا که تفکر تحلیلی نوجوان هنوز شکل نگرفته و با هر محتوایی مواجه شود همان زمان میپذیرد. به همین جهت میتوان گفت تربیت امروز بیشتر فناورانه است.
ارتباط نادرست پدر و مادر
این مشاور خانواده یکی از علل بحران هویت در نوجوانان را ارتباط نادرست والدین دانست و ادامه داد: «نوجوان امروزی بیشتر از اینکه با خانواده در ارتباط باشد با فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در ارتباط است، چرا که والدین ارتباط درست با نوجوان را بلد نیستند و نمیدانند چگونه نوجوان را به خود جذب کنند و آنها را انگیزه مند کنند. غالب والدین کنترل گر شده اند به همین سبب نوجوانان حوصله آنها را ندارند و ترجیح میدهند در فضای مجازی باشند، پنهانکاری کنند و دروغ بگویند. پس بخش از مشکل از پدر و مادرها است که نتوانستند ارتباط خود را با فرزند نوجوان خود به درستی تنظیم کنند.»
ارتباط نادرست مدرسه و جامعه با نوجوان
سیستم مدرسه هم دقیقا مانند خانواده است. با توجه به اینکه سیستم آموزشی ما از بالا به پایین است و قدرت دست او است و هم دلی و درک متقابل را در دانش آموزان تولید نمیکند و به همین منوال جامعه هم به همین روش است.
کوچکزایی در ادامه افزود: «ما عملا با جریانی مواجه هستیم که نوجوان درک و دیده نمی شود و چنانچه نظر مخالفی دهد، به جای اینکه تبیین شده و نظر او بررسی شود، به او برچسب زده شده و قضاوت میشود. برای مثال تصور کنید نوجوانی تحت تاثیر فضای مجازی قرار گرفته و فیدبک می دهد که من دین شما را قبول ندارم. والدین بجای اینکه صبوری، تحمل و بردباری کنند، احساس میکنند او حرف دل و قلبش را زده. نه چنین چیزی نیست او جوگیر شده و یک حرفی زده. پدر و مادر در چنین شرایطی علاوه بر مقابله با هم اختلاف پیدا میکنند و بچه این صحنه را میبین و موجب دوری بیشتر از خانواده میشود.»
تلاش استعمار در ایجاد بحران هویت و تاریخ گریزی در نوجوانان
این دکترای تخصصی مشاوره معتقد است: «در بیشتر کشورها، نه صرفا جامعه ایرانی نوجوانان نظام استعماری که وجود دارد در تلاش است تا تعلق خاطر به فرهنگ و تاریخ کشور را از بین ببرد. شما در ترکیه، عربستان، هند، کشورهای خاورمیانه و آسیا و... بررسی و تحلیل کنید متوجه میشوید که این مشکل وجود دارد. برای مثال در ژاپن فرهنگ تاریخی ژاپنی به کلی از بین رفته و این نابودی از سوی همین نوجوانانی که تحت تاثیر رسانه های اروپایی و آمریکایی قرار گرفته اند صورت گرفته است. در این کشورها نوع زندگی، پوشش، صحبت کردن، دیدگاه، چشم اندازهایی که دارند عوض شده است و دیده میشود که این کشورها در تلاشند و هزینه میکنند تا بازسازی فرهنگی و اجتماعی کنند.
پس صرفا ایران درگیر این نظام استعماری فن آورانه نیست . کشورهای استعماری به دنبال منافع خود و رسیدن به امپراطوری خود هستند و فرهنگ ویژه امپراطوری کلی را ترویج میدهند و تلاش میکنند تا همه را از همان دوران نوجوانی مطیع این فرهنگ کنند و هر آسیب اجتماعی که تولید شود پول و سود آن میرسد به کشورهای تولید کننده این آسیب ها. پس این یک مسئله برنامه ریزی شده است و غفلت جامعه سیاسی، اجتماعی، روانشناسی در این خصوص کار اشتباهی است. همه باید به هم کمک کنیم و جلوی این آسیب بزرگ را بگیریم.»
مشکل بحران هویت در نوجوانی
عضو فرهنگستان علوم پزشکی بحران هویت را موضوع انتقال هویت متفاوت دانست و گفت: «بحران هویت زمانی شکل میگیرد که نوجوان دچار تضاد و تعارض شده و نمیداند چخ کاری درست است، سرگردان است، دچار تفکرات فلسفی دوران نوجوانی، تفکرات انتزاعی دوران نوجوانی، رفتارهای نادرست والدین شده است. مثلا پدر مذهبی است و مادر غیر مذهبی است و او در تضاد است که کدامیک را انتخاب کند. هرجا که هویت دچار چه کنم چه کنم شود، دچار ندانم کاری و تضاد شود بحران هویت شکل میگیرد.
اما اینکه یکی هویت خود را به شکل غربگرایی ترسیم میکند، به سمت کارهای منفی میرود مثلا هویتی پیدا میکند که فرد اراذل و اوباشی باشد، این بحران هویت نیست، شکل گیری و انتخاب هویت و در پی آن شکل گیری نقش آن فرد صورت میگیرد. یعنی کسی که هویت درسخوانی پیدا میکند، نقش درس خوانی او این است که کتاب بخواند، مقاله بنویسد، آدم علمی و دانشگاهی شود. اما کسی که بحران هویت دارد، به هر نقشی یک ناخنک میزند. چنین افرادی با مشکلات بزرگی مواجه میشوند. دچار افسردگی، نا امیدی، اضطراب، غرغر زدنهای فراوان شده و غالبا بی قرار و بی تابند و مشکلات عدیده بسیاری دارند.
پس بحران هویت چیزی مجزا از هویت منفی از منظر یک ارزش و فرهنگ است. برای مثال فردی که در ایران است و دین اسلام دارد و به ناگاه بگوید من میخواهم مسیحی یا یهودی شوم، این از نظر ما ایرانیان هویت منفی را شکل میدهد و بحران هویت نیست. حال انتقال فرهنگ و تاریخ به فردی که دچار بحران هویت شده کار آسانی نیست چرا که تو باید قبل از اینکه انتقال تاریخ و فرهنگ را انجام دهی باید بحران هویت او را برطرف کنی.»
راههای هویت سازی و درمان بحران هویت در نوجوانی
مصطفی کوچکزایی در بیان ایجاد هویت در نوجوانان اظهار داشت: «باعث بحران هویت ممکن است خود پدر و مادر باشند. پدر و مادری که صبح تا شب بر سر اعتقادات معنوی و غیر مذهبی خود درگیر هستند یا ممکن است جامعه ای که خود دچار دو رویی شده یا مدرسه ای که یک سری معلمها با دیگر معلمها عقاید مختلفی دارند و یکدیگر را نقد میکنند باشد. ما باید اول زیر ساختهای تربیتی درست را بوجود آوریم تا بحرانهای هویتی شکل نگیرد.
حال رسانههای بزرگ جهانی دقیقا بر روی بحران هویت دست میگذارند. برای اینکه نوجوان با دنیایی از اطلاعات نادرست مواجه شود و نداند که چه کند و دچار بحران هویت شود، اطلاعات فراوانی به او تزریق میکنند. حال مایی که میخواهیم انتقال فرهنگ و تاریخ بدهیم. اول باید با افرادی که دچار بحران هویت هستند صحبت کنیم، خانواده، جامعه، مدرسه و تضادهایی که در این محیطها وجود دارد را بررسی کرده و حل کنیم.
مثلا در موضوع زن زندگی آزادی در موضوع حجاب بخشی از جامعه دچار بحران هویت و تردید شدند. حتی در خانواده های مذهبی این بحران رخ داد. این تردید و تعارض همان بحران هویت است بدین صورت که از یک طرف یک سری مسائل را قبول داریم و از سوی دیگر قبول نداریم. راه برون رفت، صحبت کردن، همدلی کردن، همراهی کردن است. بعضی مواقع باید سعی کنیم افکارمون را به صورت مساوی با آنها در آوریم نه اینکه ما بالا و آنها پایین باشند. بیاییم کنار همدیگر و متعادل فکر کنیم.»
راههای درست انتقال هویت ملی و تاریخی به نوجوانان
این روان درمانگر معتقد است برای انتقال هویت ملی در آنهایی که با بحران هویت مواجه هستند، ابتدا باید زیر ساختها را درست کرده و سپس انتقال تاریخی و هویت ملی را انجام دهیم. برای آنهایی که همسو هستند و هر محتوایی به آنها بدهیم میپذیرند کار آسانی است. اما این انتقال برای افرادی که همسو نیستند و اصلا ایران را قبول ندارند و پذیرفته اند که قبله آرزوهای آنها کشور و جهان دیگری است کمی سخت است که بپذیرند تاریخ و کشور و فرهنگ خوبی دارند. شدنی هست نه اینکه نشدنی باشد اما به سختی صورت میگیرد.
مسئولین نظام باید تمام تلاش خود را انجام دهند تا محتوای خوبی در رسانه ملی و علی الخصوص در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی داخلی و خارجی تولید کرده و قرار دهند و نوجوانان آنها را ببینند و غرق در محتوای درست شوند با این کار بسیاری از نوجوانان میتوانند هویت فرهنگی و تاریخی خود را به درستی بشناسند. متاسفانه بسیاری از پلتفرمهای خارجی اجازه نمیدهند این فرهنگ سازی صورت گیرد. مثلا اگر کلیپی از حاج قاسم را در آن پلتفرم قرار دهید به سرعت حذف میشود. چرا چون میداند که این انتقال فرهنگی و تاریخی میکند، میداند که هویت تشکیل میدهد و منافی اهداف آنها است.
ما باید تلاش کنیم دورهمیهای نوجوانان را در طبیعت و خارج از خانه زیاد کنیم. در فضایی که آدمهای خوب و تاثیرگذار حضور دارند. بچه ها را از خانه ها بکنید، نگذارید زیاد در خانه بمانند. صبحها که مدرسه هستند، بعد از ظهر ها نگذارید در خانه بمانند آنها را در فضای دوستانه به فضای بیرون بکشانید. در فضایی که دو آدم خوب تربیتی در کنارشان قرار داشته باشد. در خانه ماندن مساوی با زمان زیادی در فضای مجازی بودن و تحت تاثیر قرار گرفتن است. بدین صورت میتوان بحران هویت در نوجوانی را مدیریت کرد.