درحالی‌که داشتن خلق‌وخوی بسیار خوب طبیعی است اما گاهی خلق‌وخوی فراتر از حد معمول می‌تواند نشانه از وجود یک اختلال باشد. میزان انرژی اطرافیان و به ویژه وجوانان را زیر نظر بگیرید. نواسانات شدید میزان انرژی بدون دلیل بوجود نمی آید و نیاز به بررسی دارد.

گروه ایرنا زندگی - در حالت معمول داشتن انرژی بالا، عملکرد بسیار خوب، اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس بالا، تمرکز بالا و شاد بودن از ویژگی‌های منحصربه‌فردی به شمار می‌آیند که یک فرد می‌تواند از آن‌ها برخوردار باشد اما گاهی این ویژگی‌ها به‌صورت غیرطبیعی ظاهر می‌شود و افراد اغلب به دلیل احساس خوب از داشتن چنین حالاتی متوجه وجود یک اختلال در خود نمی‌شوند. این اختلال که هیپومانیا نام دارد، در ظاهر خطرناک به نظر نمی‌رسد اما  در صورت عدم‌تشخیص می‌تواند منجر به افسردگی عمیق شود؛ تاجایی‌که فرد ممکن است افکار مربوط به مرگ و خودکشی را در سر بپروراند. اختلال هیپومانیا، یک اختلال روانی کمتر شناخته‌شده است که دکتر علی کربلایی، روان‌پزشک و متخصص اعصاب و روان در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا زندگی درباره آن توضیح می‌دهد.

هیپومانیا، اختلالی در عملکرد خلق انسان است

دکتر کربلایی، هیپومانیا را نوعی اختلال عملکرد در خلق انسان می‌داند و می‌گوید: «خلق انسان در اثر اختلال، هم می‌تواند بسیار غمگین شود که به آن افسردگی می‌گویند و هم می‌تواند بسیار شاد باشد که به آن هیپومانیا می‌گویند.»

وی ادامه می‌دهد: «هیپومانیا و مانیا، هر دو به معنای خلق بالا است و این اختلالات با رفتارهای هیجان‌انگیز از جانب فرد بروز پیدا می‌کند اما مانیا چیزی بیش از داشتن انرژی بالا است؛ این اختلال خلقی به مدت یک هفته یا بیشتر، ازنظر جسمی و ذهنی به‌طور غیرمعمولی به فرد انرژی می‌دهد. این سطح انرژی و شیدایی می‌تواند آن‌قدر شدید باشد که نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته باشد.»

این متخصص اعصاب و روان در خصوص هیپومانیا می‌گوید: «هیپومانیا شکل خفیف‌تری از مانیا است و نیاز به بستری ندارد. خلق بالا در افراد مبتلا به این اختلال، به معنای شادی بیش‌ از حد است. در هیپومانیا سطح انرژی بالاتر از حد معمول است اما به‌اندازه مانیا نیست و ممکن است فقط چند روز طول بکشد.»

رفتارهای غیرمعمول در افراد مبتلا به اختلال مانیا و هیپومانیا

کربلایی می‌گوید تفاوت اصلی بین مانیا و هیپومانیا در شدت علائم و مدت‌زمان ماندگاری آن علائم است: «علائم مانیا بسیار شدیدتر از علائم هیپومانیا است و می‌تواند یک هفته یا بیشتر طول بکشد. درحالی‌که شدت علائم این دو اختلال متفاوت است اما بیشتر علائم یکسان هستند.»

 او ادامه می‌دهد: «در هیپومانیا نیاز به خواب کم می‌شود؛ یعنی فرد آن‌قدر ازنظر ذهنی و مغزی برانگیخته است که نمی‌تواند بخوابد و چنین فردی به‌اصطلاح بیش‌فعال می‌شود. همچنین میزان خستگی در فرد مبتلا به هیپومانیا کمتر از یک فرد نرمال است زیرا درجه خلق چنین فردی بالا است.»

بی‌قراری یا ناتوانی در نشستن، افزایش عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس، پرحرف‌تر بودن، داشتن افکار زیاد درباره موضوعات مختلف به‌طور هم‌زمان، داشتن افزایش میل جنسی و درگیر شدن در رفتارهای پرخطری که ممکن است غیرمعمول باشد، مانند داشتن رابطه جنسی تکانشی، قمار با پس‌انداز زندگی یا ولخرجی‌های زیاد از دیگر علائم رایج در اختلال مانیا و هیپومانیا است.

چرا برخی افراد مبتلا به اختلال هیپومانیا می‌شوند؟

کربلایی در پاسخ به این سؤال می‌گوید: «علت این اختلال مثل تمام اختلالات روان‌پزشکی ناشناخته است و دقیقاً مشخص نیست که چرا برخی افراد دچار چنین اختلالی می‌شوند اما عوامل ژنتیک و عوامل محیطی می‌توانند در به وجود آمدن این اختلال نقش داشته باشند و قطعاً اگر در خانواده‌ای، فردِ مبتلا به اختلال هیپومانیا وجود داشته باشد احتمال ابتلای به این بیماری در فرزندان بیشتر است.»

شاد بودن، همیشه معنای خوبی نمی‌دهد!

تشخیص تفاوت بین احساس خوب با اختلال هیپومانیا زمان‌بر است. همه از شاد بودن و احساس خوب داشتن لذت می‌برند اما احساس خوب همیشه به معنی حال خوب نیست چراکه باگذشت زمان ممکن است متوجه علائم هشداردهنده‌ای ‌شوید که نشان می‌دهد خلق‌وخوی شما افزایش‌یافته و بااحساس خوب متفاوت است.

گاهی برخی محرک‌ها و عواملی محیطی باعث می‌شود تا فرد یک دوره اختلال هیپومانیا را تجربه کند؛ عواملی همچون یک موقعیت یا محیط بسیار محرک (مثل سروصدای زیاد، نورهای روشن، جمعیت زیاد)، تغییر عمده در زندگی (مثل ازدواج، طلاق، از دست عزیزان و نقل‌مکان)، کمبود خواب و استفاده از مواد مخدر. بنابراین، برای تشخیص تفاوت بین حال خوب و اختلال هیپومانیا لازم است از خانواده و دوستان نزدیکی که به آن‌ها اعتماد دارید و مکرراً با آن‌ها ارتباط دارید بخواهید تا هنگامی‌که تغییراتی فراتر از حالت عادی را در خلق‌وخو یا رفتار شما می‌بینند به شما بگویند.

افسردگی پس از شادی از نشانه‌های اختلال هیپومانیا است

داشتن فراز و نشیب‌های خلقی و رفتاری در افراد کاملاً طبیعی است و اغلب افرادی که مبتلا به این اختلال نیستند هم ممکن است یک روز خیلی شاد باشند و یک روز افسرده و غمگین؛ از این‌رو، تشخیص این اختلال کمی دشوار است. کربلایی در خصوص نحوه تشخیص این اختلال توضیح می‌دهد: «تمامی اختلالات روان‌پزشکی به مقدار خیلی کم در همه افراد وجود دارد؛ مثلاً افسردگی، عصبانیت، هیپومانیا، خلق بالا- متوسط و... را تقریباً همه افراد دارا هستند اما اختلالات روان‌پزشکی زمانی که در افراد طولانی‌مدت ادامه پیدا می‌کند و اختلالی در عملکرد فرد ایجاد می‌نماید، بیماری تلقی می‌شود.»

این روان‌پزشک ادامه می‌دهد: «ازآنجایی‌که در هیپومانیا، فرد خیلی شاد است، فعالیت‌هایش بیشتر از حد معمول است، نمرات بالایی می‌گیرد و حتی ممکن است ارتقای شغلی پیدا کند، چنین فردی اغلب به دلیل حال خوبش متوجه بیماری‌اش نمی‌شود اما بعد از گذشت مدتی این فرد ممکن است دچار افسردگی شود چون هیپومانیا یک‌نیمه از اختلال دوقطبی است.»

کربلایی درباره  افسردگی در فرد مبتلا به هیپومانیا می‌گوید: «در دوره هپیومانیا، فرد به دلیل احساس خوب و شادی که دارد به پزشک مراجعه نمی کند اما بعد از یک مدتی ممکن است همان فرد به یک افسردگی عمیقی دچار شود و در این مرحله به پزشک مراجعه کند.»

چطور می‌توان این اختلال را تشخیص داد؟

به گفته کربلایی، تشخیص اختلال هیپومانیا تنها توسط پزشکان حاذق و با پرسیدن برخی سؤالات خاص امکان‌پذیر است: «افسردگی در افراد مبتلا به اختلال هیپومانیا غالباً توسط روان‌پزشک تشخیص داده می‌شود اما معمولاً پزشکان حاذق با پرسیدن برخی سؤالات خاص متوجه اختلال هیپومانیا در یک دوره‌ای از زندگی فرد خواهند شد و در این صورت پزشک، افسردگی دوقطبی را تشخیص می‌دهد اما اگر پزشک متوجه دوره هیپومانیا نشود، افسردگی تک‌قطبی را تشخیص داده و با چنین تشخیص اشتباهی، تجویز داروهای ضدافسردگی ممکن است اوضاع را بدتر کند.»

کربلایی در رابطه با روش درمان اختلال هیپومانیا می‌گوید: «اصل درمان اختلال هیپومانیا با استفاده از دارو است اما درمان افسردگی در افراد مبتلا به این اختلال، دارو و روان‌درمانی است.»

 ازدواج با فرد مبتلا به اختلال هیپومانیا بلامانع است

کربلایی ازدواج با افراد مبتلا به اختلال هیپومانیا را بلامانع می‌داند و می‌گوید: «مبنای ازدواج سالم، آگاهی طرفین از تمامی شرایط و وضعیت‌های طرف مقابل است لذا افراد با علم و آگاهی از مشکلات طرف مقابل حتی می‌توانند با یک عقب‌مانده ذهنی یا هر اختلال دیگری ازدواج کنند.»

شرط ازدواج موفق در افراد مبتلا به هیپومانیا، صداقت است

به گفته کربلایی، تشخیص این اختلال در دوران خواستگاری نه با پرسیدن سؤالات خاص امکان‌پذیر است و نه با انجام تست‌های روان‌شناختی؛ حتی گاهی نتیجه تست روان‌شناختی در افراد مبتلا به این اختلال منفی می‌شود و نشان از سلامت روان فرد می‌دهد لذا افراد مبتلا به این اختلال برای داشتن یک ازدواج موفق لازم است این مسئله و مشکلات مربوط به آن را با طرف مقابل در میان بگذارند.

چالش‌های ازدواج با فرد مبتلا به اختلال هیپومانیا

کربلایی معتقد است افراد مبتلا به اختلال هیپومانیا زندگی‌شان فراز و نشیب‌های بیشتری نسبت به افراد عادی دارد. او می‌گوید: «تغییر و تحول و ماجراجویی در زندگی افراد مبتلا به این اختلال بیشتر است؛ به‌عنوان‌مثال، این افراد افسردگی شدید و حالت هیپومانیای بالایی را تجربه می‌کنند، ممکن است مدام تغییر شغل دهند، ورشکسته شوند و ممکن است مسئولیت زندگی را نتوانند تحمل کنند اما با همه این‌ها، این بیماری قابل‌درمان است و افراد مبتلا به این اختلال می‌توانند زندگی خوب و سازنده‌ای داشته باشند.» هدی‌سادات پاک‌نهاد