گروه ایرنا زندگی - میدان «امین السلطان» در جنوب بازارچه امین السلطان قرار داشت؛ بازارچهای که به گفته جعفر شهری در اواسط دوره قاجار و به دست «میرزا ابراهیم امین السلطان» ساخته شد و فرزندش «علی اصغر خان» که او هم امینالسلطان لقب داشت، آن را گسترش داد. از همان ابتدا این بازارچه محل بارانداز و تخلیه بارهای هیزم و ذغال و خوار و بار تهران بود. بار از شهرستانها به دروازههای تهران و این بازارچه میرسید و بعد از آن در بین مغازههای تهران توزیع میشد.
*** سر قبر آقا
به گفته جعفر شهری در کتاب «طهران قدیم» تاجرانی که با شتر بار خود را به تهران و دروازههای جنوبی شهر میرساندند، شب را در کاروانسرای بزرگی که «خانات» نام داشت و جنوب بازارچه احداث شده بود اتراق میکردند.
این کاروانسرا «چرخ یابو»های معروفی داشت که حکم وانتها و وسایل باربری امروز را داشتند و هر کس میخواست باری بزرگ حمل کند، به این کاروانسرا مراجعه میکرد. درست کنار میدان امین السلطان، کوچه مرغیها به چشم میخورد که تا یک دهه گذشته پاتوق بزرگی برای پرنده بازهای تهران بود. قبرستان تاریخی نزدیک بازارچه، از خیابان مولوی شروع میشد و تا بقعه «امام جمعه» ادامه پیدا میکرد که به «سر قبر آقا» معروف بود. این روزها تنها بخش کوچکی از این قبرستان در محوطه سرقبرآقا باقی مانده است.
*** سقف خرپا و خرک
بازارچه امین السلطان بازارچهای مسقف است که سقف و ساباط قدیمی آن تنها در چند نقطه از بازارچه باقی مانده. خرپا و خرکها و تیرکهای چوبی و فلزی بار شیروانیهای سقف این بازارچه را به دوش میکشند. مسجد «حمزه سید الشهدا» با قدمت کمتر از نیم قرن، در دل بازارچه قرار دارد. انتهای بازارچه، سقاخانهای به چشم میخورد که رهگذران کنار آبخوری آن توقف کوتاهی میکنند. نزدیک این بازار، کاروانسراهایی بودند که در آن حیوانات باربر مثل شتر و قاطر نگهداری میشدند و صاحبانشان کالاها و اجناس را از شهرهای دیگر به تهران میآوردند و میفروختند و جنسی دیگر از اینجا با خود به شهرشان میبردند. برای همین تردد احشام و حیوانات باربر در این محدوده زیاد بود.
*** دعواهای لوطی های چهارراه سوسکی
کنار بازارچه، حجرههایی قدیمی به چشم میخورند. کاروانهایی در قدیم از شهرهای مختلف به تهران میآمدند. افراد متمکن آن در کاروانسرای خانات اقامت میکردند و خدم و حشم آنها یا مردمی که بضاعت خیلی زیادی نداشتند، در این حجرههای کوچک ساکن میشدند. از نقاطی مثل ورامین برای فروش محصولات کشاورزی خود به خصوص گرمک و هندوانه و خیار به تهران میآمدند و زن و بچه خود را هم به همراه میآوردند. شب را در این حجرهها میماندند و صبح خیلی زود به سمت ورامین راه میافتادند تا غروب به آنجا برسند.
از قدیم دعواهای چهارراه سوسکی و زیر بازارچه هم شهرت داشت. دلیلش هم نزدیکی به چهارراه صابونپزخانه و میدان خراسان بود و رفت و آمد جاهلها و لوطیها در این بازارچه. البته سالها است بافت محله تغییر کرده. اما تنوع فرهنگی کارگران و کسبه اینجا باعث شده که همچنان بساط دعوای هر روزه در این بازار برقرار باشد.
*** قهوه خانه شاغلام اینجا بود
چهارراه سوسکی در حوالی بازار امین السلطان و چهارراه مولوی قرار داشت. قصه وجه تسمیه این چهارراه به دوره فتحعلیشاه برمیگردد. در آن دوره گسترش تجارت با سایر کشورها اتفاق میافتد و برای اولین بار کالاهایی از اروپا به ایران و تهران میآیند. در میان این کالاها تخم نوعی سوسک به تهران میآید و از این بازارچه، کم کم به کل شهر تهران پخش میشود. این نوع از سوسکها تا قبل از این ماجرا در تهران و حتی شهرهای دیگر وجود نداشتند. سوسکهای بالدار قهوهای سوخته دیگر برای اهالی تهران به چهره آشنایی تبدیل شده است. کاروانسراهای محله مولوی و دیگر محلههای اطراف بازار، اولین نقاطی بودند که این سوسکها در آن رشد پیدا کردند. این دلیل نامگذاری چهارراه سوسکی در بازار امین السلطان است.
در این بازارچه از همان ابتدا مغازههای عمده فروش خوار و بار حضور داشتند. قهوه خانه «شاغلام» در بازارچه امین السلطان هم خیلی معروف بود و نقاشیهای قهوه خانهای و اجرای نقالی داشت و پاتوق لوطیهای محله بود.